187
آسيب شناختِ حديث

آسيب شناختِ حديث
186

عقل

برخي از افعال متعدّى، با يکي از حروف جارّ همراه مي‌شوند و مفعول دوّم هم مي‌گيرند. چنين ترکيبي، گاه معناي پيچيده‌اي نيز پديد مي‌آورد. يكى از اين افعال، «عَقَلَ» است كه متعدّى است و به ندرت با «عن» و يا «إلي» ۱ به كار مى رود و از اين رو، فهم اصطلاح «عَقَلَ عنِ اللهِ» مشكل شده و شارحان و مترجمانِ حديث را به تكاپو وا داشته است. يک نمونه ساده از كاربرد اين تركيب، روايت ذيل است:
كان رسول الله يُعيدُ الكلمةَ ثلاثاً لِتُعقَلَ عنه.۲
پيامبر خدا، سخن حكمت آميز خود را سه بار تكرار مى كرد تا از او، به خوبي فرا گيرند.
نکته ديگر آن که، برخي از افعال، بيشتر با يک حرف خاص همراه مى شوند و به ندرت و تنها در موارد خاصى، با حرف ديگر مى آيند. براي نمونه، «شَرِبَ» بيشتر همراه با «مِن» به كار مى رود؛ امّا در اين آيه شريف: عيناً يَشرَبُ بِها عبادُ اللهِ، با حرف «باء» به كار رفته است كه اديبان، آن را مثالى براى «إشراب» دانسته اند. در اين صورت، همان معناي اصلي فعل را در حالت همراهي با «مِن» دارد؛ امّا به گونه‌اي، يکي از معاني حرف «باء»، نيز با آن آميخته است.
گفتنى است برخي مترجمان، توجه شايسته اى به حروف و نقش آنها در معنا و زيبايى كلام دارند. از قرآن پژوهان معاصر، مى توان به تذكار خرمشاهى در ذيل آيه: فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّنْ ذِكْرِ اللهِ أوْلئِكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ اشاره نمود. ۳
وي به اين نكته توجه داشته است که اوّلاً مادّه «قسي»، همراه با «عن» نيز به کار مي‌رود و در اين حالت، معناي نشأت ندارد. ثانياً، گاهي ـ هرچند بسيار اندک ـ به جاي «عن»، حرف جرّ «مِن» قرار مي‌گيرد و همان معنا را به فعل مي‌بخشد. وي با توجه به معناي مجاوزت و دوري نهفته در «عن»، کاربرد «مِن» را در اين آيه، از همين قبيل دانسته و آن را به معناي اصلي‌اش نگرفته‌ است. بر اين پايه، درست نيست که آيه را چنين ترجمه کنيم: «واى بر كسانى كه از ذكر الهى، دل هايشان سخت شده است»؛ بلکه اين ترجمه درست مي‌نمايد:
واى بر كسانى كه از سختي دل هايشان، ذكر الهى را نمى پذيرند. ۴

1.«عَقَلَ إليه»، يعني به آن پناه برد؛ ر.ک: تاج العروس، ج ۱۵، ص ۵۰۶؛ اين هم نمونه‌اي از کاربرد آن: «أوَلا تَرونَ أنَّ الأرضَ وراءَكم بَسابِسُ قِفارٌ ليسَ فيها خَمَرٌ ولا وَزَرٌ يعقَلُ إليه؛ آيا نمي‌نگريد که زمينِ پشت سرتان، صحراهايي باير و بيابان هايي خالي است، که در آنها نه مخفيگاهي هست و نه پناهگاهي که بدان، پناه برد؟!»؛ تاريخ الطبري، ج ۳، ص ۴۴.

2.سنن الترمذي، ج ۵، ص ۲۶۲، ح ۳۷۲۰. براى موارد ديگر، ر.ک: العقل و الجهل في الكتاب و السنّة، ري شهري، و نيز: بحار الأنوار، ج ۱، ص ۹۲.

3.زمر / ۲۲ .

4.ترجمه قرآن كريم، خرمشاهى، ضميمه ترجمه قرآن، بند «هاء»، ص ۶۵۸.

  • نام منبع :
    آسيب شناختِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 300306
صفحه از 320
پرینت  ارسال به