189
آسيب شناختِ حديث

پرسش و پژوهش

1. اشتراک در هيئت را با ذکر مثال، توضيح دهيد.
2. نمونه‌هايي از واژگان چندمعنايي را در قرآن و حديث بيابيد.
3. چند نمونه براي همراهي حروف به عنوان عامل پديد آمدن معاني متعدد بيابيد.
4. با بررسي چند فعل مضارع، نشان دهيد که تفاوت حرکت عين الفعل آن در معنايش موثر است.
5. واژه چند معنايي اين حديث را بيابيد و متن را ترجمه کنيد:
دخل رسولُ الله على رجلٍ مِن وُلد عبدِ المطلب وهو في السوقِ وقد وُجِّهَ لغيرِ القبلةِ فقالَ: «وَجِّهُوه إلى القبلةِ فإنَّكم إذا فعلتُم ذلك أقبلَتْ عليه الملائكةُ وأقبلَ اللهُ عزَّ وجلَّ عليه بِوجهه، فلم يَزَلْ كذلك حتى يُقبَضَ».
6. احاديث زير را ترجمه و تفسيرکنيد.
الف:لاتزوِّجوا النِّساء علي قراباتهنِّ، فإنَّه يکون مِنْ ذلک القطيعة.
ب:الإثم ما حاكَ في صدرِكَ وكَرِهْتَ أنْ يَطَّلِعَ عليه الناسُ.


آسيب شناختِ حديث
188

ابواب مزيد فيه

از نكات قابل توجه در اين ميان، توجه به تغيير غالبى معناي يک مادّه، پس از رفتن به باب هاى ثلاثى مزيد و يا رُباعى مزيد است ـ مانند: «طَهُرَ» و «طَهَّرَ» يا «دَحْرَجَ» و «تَدَحْرَجَ» ـ؛ ولي چون محلّ بحث آن، در علم صرف و ادب است، به تأثيرات آن نمى پردازيم و تنها به اين نكته بسنده مى كنيم كه به علّت وجود برخى هيئت هاى متشابه در باب مجرّد و مزيد، توجه به سازگارىِ معناى حاصل از هيئت انتخاب شده و بقيه جمله، ضرورى است. رعايت اين مسئله در نسخه هاى خطّى قديمى ـ كه بيش ترشان اعراب و تشديد ندارند ـ ، مهم تر است. ۱

راه حلّ آسيب

براي تعيين معناي مقصود از هر واژه چندمعنايي و دريافتن اينکه در کدام مفهومِ به کار رفته است، دو راه وجود دارد: بررسي بافت درون ْْزباني و بافت بيرون ْْزباني.
در بافت درونْ زباني، با استفاده از قرائن سياقي و آنچه در لابه لاي کلام و در کنار واژه چندمعنايي وجود دارد، يکي از چند معناي احتمالي آن را تعيين مي‌کنيم؛ يعني هر يک از معانى متفاوت واژه را در جمله مي‌نهيم و معناهاي حاصل را که از هم‌نشينى با بقيه جمله به دست خواهد آمد، با يکديگر مي‌سنجيم.
در روش دوّم، همين کار را با يافتن اسباب صدور حديث و قرينه‌هاي منفصل و احاديث مشابه و هم مضمون، به انجام مي‌رسانيم. گفتني است اين دو روش را مي‌توان ـ و بلکه بهتر است که ـ با هم به کار برد و مکمّل يکديگر شمرد؛ به ويژه در جايي که کاربرد يک روش، به تعيين نهايي و قطعي نينجامد.

چکيده

برخي از الفاظ زبان عربى، مانند بسيارى از زبانها، چند معنا دارند. اين واژه‌ها گاه فهم متن را دشوار مي کنند و گاه زمينه شکل گيري فهمي نادرست از حديث را فراهم مي آورند.
در برخى کلمه‌ها، چند معنا داشتنِ واژه، حاصل چندمعنايي مادّه آن نيست؛ بلکه از مشابهت دو هيئت يک مادّه و يا دو صيغه از يک ريشه، پديد آمده است.
يکي ديگر از عوامل پديد آمدن معاني متعدّد براي يک کلمه، تفاوت معنايي ناشي از ضميمه شدن برخي از حروف است.
بود و نبود و يا تغيير حروف؛ به ويژه آن دسته كه براى متعدّى كردن افعالِ لازم به كار مى روند، تأثير عمده اى در معناى كلام دارد و بى توجهى به کاربرد آنها و تفاوتشان با يکديگر، گاه معنايى به دست مي‌دهد که متضاد با مقصود اصلى گوينده است.
در بافت درونْ زباني، با استفاده از قرائن سياقي و آنچه در لابه لاي کلام و در کنار واژه چندمعنايي وجود دارد، يکي از چند معناي احتمالي آن را معين مي‌کنيم.
در بافت بيرونْ زباني، همين کار را با يافتن اسباب صدور حديث و قرينه‌هاي منفصل و احاديث مشابه و هم مضمون، به انجام مي‌رسانيم.

1.مانند «تنزّل» كه افزون بر ماضى باب «تفعّل»، هم مضارع مؤنّث آن مى تواند باشد ـ به اين صورت كه در اصل، «تَتَنَزَّلُ» بوده كه «تاء» اوّل به جهت سنگينى، افتاده است ـ و هم صيغه مضارع مؤنّث باب تفعيل؛ يعنى «تُنَزِّلُ» بوده باشد.

  • نام منبع :
    آسيب شناختِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 283822
صفحه از 320
پرینت  ارسال به