مادّه پژوهش / مرحله صدور حديث
پيشوايان معصوم اسلام، با گفتار و کردار و يا سکوت و فرياد و ابراز رضايت و انزجار خود، شيوه زندگي را آموختهاند. اما زمينه بيان احکام و آموزههاي دين، هميشه به يک گونه و گسترده نبوده است. ظرفيت مخاطبان، نيازها و بايدها و نبايدهايي که گاه بوده و گاه نبودهاند و نيز فشارها و تضييقهاي سياسي و اجتماعي، امامان را از عرضه مخفيانه، دوپهلو و گاه تدريجي و تأخيري برخي از تعاليم و احکام، ناگزير ميساخته است. اينها همان آسيبهاي بيان حديث (تدريج بيان، نسخ، تقيه و توريه) هستند که بر نخستين حلقه پيدايش حديث؛ يعني مرحله صدور، عارض ميشوند.
ماده پژوهش / مرحله نقل حديث
حديث در گذر زمان و در طي مسير طولانياش براي رسيدن به مخاطبان امروز، از دستکاريهاي درست و نادرست نيز مصون نمانده است. گاه، تقطيع و اختصار آن، بخشهايي اثرگذار از متن را به ما نرسانده و گاه، نقل معناهايي نهچندان دقيق، در کنار ناتواني از بازگرداني کامل زبان شفاهي به زبان نوشتاري، ما را از قرينههايي مؤثّر، محروم کرده است. گاهي نيز افزودههاي شارحان و کاتبان و اشتباهات و کم دقتيهاي ناسخان، آسيبهاي درج، سقط، قلب و تصحيف را پديد آورده است و در مواردي هر چند اندک، چنان اضطراب و نابسامانيهايي در حديث به وجود آوردهاند که آن را از اعتبار ساقط کردهاند. آنچه کار را دشوار ميکند، تحريفها و جعل و دسّ سودجوياني است که حديث را مايه کسب دنيا قرار داده و با سوء استفاده از گمنامي برخي مؤلّفان و کتابهايشان، اغراض خود را در لابهلاي احاديث گنجاندند.
پژوهش / روش پژوهش
بسياري از آسيبهاي پژوهشهاي حديثي، برخاسته از نقص يا خطايي در روش پژوهشاند. تتبّع ناقص و نيافتن همه آنچه در پژوهش دخالت دارد، نقص عمده در پژوهشهاي متّکي بر متن است. پراکندگي و گستردگي منابع حديثي، پژوهشگر را گاه در دستيابي به همه احاديث مرتبط و قرينههاي آنها ناکام مينهد. غفلت از پيچيدگيهاي زباني و ويژگيهاي متني حديث، آسيب ديگري است که در قالب مباحث «واژههاي چندمعنايي»، «خلط معاني مجازي با معاني حقيقي، لغوي با اصطلاحي و تفسير با تطبيق» و نيز «فارسيزدگي» و مباحث ديگري مانند «تحوّل زبان» و «تغيير معنايي و بار ارزشي واژهها» به آنها خواهيم پرداخت.
گفتني است پذيرش برخي از مباني، مانند ردّ کلي خبر ضعيفُ السند و يا دوري مطلق از احاديث ديگر فرقهها، گاه دست پژوهشگر را از قرينههاي راهگشا تهي ميسازد و آسيبي مانند «برخورد گزينشي» را رقم ميزند.
دو آسيب به هم پيوسته «جمودگرايي» و «تعميم نابجا» نيز ـ هرچند به شخصيت پژوهشگر وابستهاند ـ ، از آسيبهاي مربوط به روش پژوهش به شمار رفتهاند؛ زيرا به ضعف روش در تشخيص و جايگاه تطبيق هر کدام، باز ميگردد.