43
آسيب شناختِ حديث

چکيده

پيدايش حديث، محصول صدور گفتار و رفتار معصوم در فضايي واقعي و عيني است و از اين رو، ناظر به زمينه‌ها و محدوديتهايي غير قابل انکار است.
فشارهاي سياسي و اجتماعي و نيز ظرفيت محدود مخاطبان، پيشوايان را ناچار کرد که به تدريج و تنها به اندازه نياز مخاطبان و مکلفان، بخشي از دانش خود را بر نمايند و گاه نيز آن را بپوشانند و يا حتي خلاف آن را ابراز دارند.
تأخير بيان يعني آورنده دين، ابتدا بياني را در باره مطلبي ارائه مي‌دهد و سپس در بياني ديگر آن را روشن‌تر و يا محدودتر مي‌کند.
انديشمندان فقيه و اصول‌دانان شيعي بر اين باورند که تأخير اختياري بيان حکم هيچ گاه آن اندازه نشده که وقت عمل دررسد و مکلف، حکم شرعي را به انجام رساند و پس از عمل او بيان تکميلي دوم برسد.
نسخ، هميشه ميان دو دليل اتفاق مي‌افتد. آيه و حديث ناسخ، پايان اعتبار حکم بيان‌شده در دليل منسوخ را اعلام مي‌دارد و آن را از اعتبار مي‌اندازد.
آسيب‌پذيري حديث از نسخ، مانند آسيب‌پذيري آن از تأخير بيان است. ممکن است ما از صدور حديث ناسخ آگاهي نيابيم و به همان حديث منسوخ عمل کنيم و مطلبي را به پيشوايان دين نسبت دهيم که تنها زماني معتبر بوده و اکنون ديگر مقبول نيست.
راه حل کلي هر دو آسيب نسخ و بيان تدريجي، جستجوي کامل از همه احاديث مرتبط، اعم از مشابه و معارض است.


آسيب شناختِ حديث
42

نمونه

مثال هاى قابل اثبات در نسخ، اندک‌اند و همان گونه که گذشت، بيشتر فقهاى شيعه، بسياري از موارد ادعايى نسخ را نپذيرفته‌اند. آنان معتقدند که احکامي چون: وجوب پاسخ دادن به سلام هنگام نماز، تبديل احرامِ حجّ اِفراد به عمره تمتّع، ۱ وجوب وضو گرفتن پس از خوردن گوشت شتر، ۲ جواز ازدواج موقّت، ۳ استحباب روزه دوشنبه و پنج‌شنبه در هر هفته ۴ و استحباب خضاب کردن، هيچ کدام نسخ نشده‌اند. ما به موردى اشاره مى كنيم كه برخى از فقيهان، آن را نمونه نسخ دانسته‌اند. در اين روايت، محمد بن مسلم مي‌گويد:
سَأَلْتُهُ عليه السلام عَنْ إِخْرَاجِ لُـحُومِ الْأضَاحِيِّ مِنْ مِنى?. فَقَالَ: «كُنَّا نَقُولُ لَا يُخْرَجْ مِنْهَا شَيْ ءٌ لِحَاجَةِ النَّاسِ إِلَيْهِ. فَأمَّا الْيَوْمَ فَقَدْ كَثُرَ النَّاسُ فَلَا بَأسَ بِإِخْرَاجِهِ».۵
از امام صادق عليه السلام، در باره بيرون بردن گوشت قربانى از مني پرسيدم. حضرت فرمود: «ما پيش تر مى گفتيم كه به سبب نياز مردم، نبايد چيزى از آنجا خارج شود؛ اما اکنون، مردم فراوان‌اند [وقربانى بسيار]، و اشكالى در بيرون بردن آن نيست».

احاديث ناظر به اين موضوع، در جوامع روايى و كتب فقهى موجود است. ۶ محقّق بزرگ، محمد باقر حسينى استرآبادى مشهور به ميرداماد، نمونه هاي ديگري را بر شمرده است. ۷ از آنجا که اين نمونه‌ها بيشتر رنگ فقهي دارند و برخي نيز از موارد مسئله نسخ شمرده نشده‌اند، بررسي آنها را به عنوان کار پژوهشي، به علاقه‌مندان وا مي‌گذاريم.

1.الخلاف، شيخ طوسي، ج ۲، ص ۲۶۹.

2.منتهى المطلب، ابومنصور حسن بن يوسف (علامه حلي)، ج ۱، ص ۳۸ و ۳۱۳.

3.نهاية المرام، سيد محمد عاملي، ج ۱، ص ۲۲۱ .

4.ر.ک: مختلف الشيعة، ابومنصور حسن بن يوسف (علامه حلي)، ج ۳، ص ۵۰۵، از ابن جنيد.

5.كافى، ج ۴، ص ۵۰۰.

6.ر.ک: المحاسن، برقي، ج ۲، ص ۳۲۰؛ الکافى، ج ۴، ص ۵۰۱، السرائر، ابن ادريس حلي، ج ۳، ص ۱۳۰؛ تذكرة الفقهاء، ابومنصور حسن بن يوسف (علامه حلي)، ج ۸، ص ۳۲۳.

7.الرواشح السماوية، ميرمحمد باقر حسيني (ميرداماد)، ص ۲۴۹ ـ ۲۴۷.

  • نام منبع :
    آسيب شناختِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 281019
صفحه از 320
پرینت  ارسال به