فصل دوم: آسيبهاي مرحله نقل حديث
درس چهارم : تصحيف، تحريف و قلب
اهداف درس:
آگاهي از تصحيف، تحريف و قلب در متن و سند حديث؛
چگونگي کشف و حلّ اين آسيبها.
5. تصحيف
تعريف تصحيف
واژه «تصحيف»، از مادّه «ص، ح، ف» به معناي «خطا کردن» است و «مُصَحَّف»، اسم مفعول آن به معناي «اشتباه نوشتاري» است؛ ۱ ولي معناي اصطلاحي آن، اندکي عامتر است، چنانکه «حديث مُصحَّف» چنين تعريف شده است:
هو ما غُيرَ بعضُ سَنَدِه أو مَتنِهِ بِما يشابِهُهُ أو يقرُبُ مِنهُ. ۲
حديثي که بخشي از سند يا متن آن، به چيزي شبيه آن يا نزديک به آن، تغيير کرده باشد.
گاه در جريان نقل کتبي و شفاهي حديث، اشتباهات و تغييراتي صورت ميگيرد که نتيجه آن، دگرگوني معناي حديث و نافهمي مقصود معصوم است. احتمال چنين تغييراتي، از نکات مهمّ بايسته توجه در فهم و نقد روايت و اعتبارسنجي و عمل به مضمون حديث است. تصحيف در همه متون تاريخي و از جمله در حديث، فراوان و پديدهاي شايع است. ۳ شيخ طوسي نيز به اين موضوع اشاره کرده و در بارة دستهاي از راويان صدر اسلام، گفته است:
فإنَّهم كانوا يَسمَعُونَ الحديثَ مِن النبيِّ ولا يَكتُبونَه فَيَسهُونَ عنه أو عن بَعضِه فَيَقَعُ الغَلَطُ في نقلِه. ۴
اصحاب پيامبر حديث را از ايشان ميشنيدند؛ ولي چون آن را نمينوشتند، همه آن و يا پارهاي از آن را فراموش ميکردند و بدين سان، دچار اشتباه در نقل آن ميشدند.
گفتني است گاه به مصحَّف، «محرَّف» هم گفته ميشود؛ اما برخي، تصحيف را با تحريف متفاوت دانستهاند. ۵ چنانکه خواهيد ديد، ما نيز در اينجا، پديده تحريف را آسيبي متفاوت به شمار آورده، جداگانه بررسي کردهايم.
1.لسان العرب، ابن منظور، ج ۹، ص ۱۸۷؛ و نيز ر.ک: القاموس المحيط، فيروزآبادي، ج ۱، ص۲۱.
2.مقباس الهداية في علم الدراية، مامقاني، ج ۱، ص ۲۳۷.
3.جاحظ در كتاب الحيوان مينويسد: «ربما أراد مؤلفُ الكتاب أن يصلحَ تصحيفاً أو كلمة ساقطة فيكون إنشاء عشر ورقات من حرّ اللفظ وشريف المعاني أيسر عليه من إتمام ذلك النقص حتى يردّه إلى موضعه من اتصال الكلام. وقد قيل: إذا نسخ الكتاب ولم يعارض، ثم نسخ ولم يعارض خرج أعجمياً. وهذا هو الحقّ المبين، والحقّ أبلج لا يحتاج إلى زيادة البراهين»؛ الحيوان، ج ۱، ص ۶۴ (به نقل از: كمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، مقدّمه مصحّح، ص ۱۴).
4.عدّة الأصول، شيخ طوسي (ط.ج)، ج ۱، ص ۹۵ ـ ۹۴.
5.ر.ک: توضيح المقال، ملّاعلي کني، ص ۲۸۰؛ مقباس الهداية، ج ۱، ص ۲۴۳.