مانند صحاح اللغة از اسماعيل بن حمّاد جوهرى (م 393) و القاموس المحيط نوشته محمّد بن يعقوب فيروزآبادى (م 816 ) ، و در ميان كتب غريب الحديث ، از النهاية فى غريب الحديث والاثر نوشته ابن أثير جرزى (606) ، فراوان سود مى جويد . براى نشان دادن روحيه اجتهاد مجلسى در فهم لغت و استفاده او از چندين كتاب لغت ، كافى است لغت «قرن» را پى گيرى كنيد . او براى تعيين اين معنا كه عيبى در زن و از عيوب مجوّز فسخ عقد نكاح است ، نظرات اديبان را از قاموس ، صحاح اللغة ، و جمهره ابن دريد و نهايه ابن اثير نقل كرده و سپس خود به اجتهاد و ارائه نظر پرداخته است ۱ . موارد استفاده مجلسى از كتب لغت و غريب الحديث بسى فراوان است ۲ و اينها ، به جز تفسيرهاى بدون ارائه مصدر لغوى است كه در بسيارى از موارد به عنوان شرح هاى كوتاه در يك ، دو كلمه و يا يك جمله كوتاه و در ميان شرح حديث مى آورد. ۳ از نكات جالب توجه در شرح لغات ، استفاده مجلسى رحمه اللهاز زبان فارسى است . او به درستى مى داند كه گاه همه توضيح هاى لغوى نمى تواند مخاطب و خواننده فارسى زبان را به جان معناى لغت برساند و از اين رو ، در ترجمه «ثنّى» كه بر حسب اتفاق ، لغت پيچيده و پركاربردى هم هست ، چنين مى گويد: «و ثنّى عليها قطيفة؛ و قطيفه اى (رواندازى پشمين يا مخملى) دو لايه بر او افكند. و فى الفارسية: ۴ دوته (تا) كرد» .
نكته پايانى آن كه ، علّامه مجلسى در ترجمه واژه هاى دير ياب و دشوار برخى متون حديثى ، از ديگر اطلاعات خود نيز سود مى جويد و در دايره ادب و لغت عربى محدود
1.روضة المتقين ، ج ۸ ، ص ۳۲۸ .
2.بنگريد : همان ، ج ۸ ، ص ۱۹۰ واژه «الحيس» اى تمر يخلط بسمن و ص ۳۸۲ واژه «قفندر» كسمندر ، كريه المنظر ، از قاموس اللغة ، ج ۸ ، ص ۳۸۳ «عارضة الباب» ، اى «الخشبة التى تمسك عضادتيه من فوق محاذية الاسكنة» از صحاح جوهرى ؛ ج ۸ ، ص ۳۵۸ «افلج» و ص ۳۶۱ «القتب» و ص ۳۶۴ از الغراب الاعصم از نهايه ابن اثير ، و نيز ج ۸ ، ص ۱۱۱ ، ۱۳۲ و ۳۲۳؛ ج ۱۲ ، ص ۲۲۴ و . . .
3.براى نمونه بنگريد : ج ۱ ، ص ۳۵۹ و ۳۸۰ ؛ ج ۱۲ ، ص ۸۹ ، ۹۰ ، ۱۲۱ ، ۱۴۶ ، ۱۵۳ و . . . كه به شرح لغات «ضغطة القبر» و «تنوّقوا» «فواق ناقه» ، «الباغون» ، «ملاحاة الرجال» «مشارّة الناس» . «الملح الجريش» مى پردازد .
4.روضة المتقين ، ج ۸ ، ص ۱۸۷ .