61
در پرتوِ حديث

از جمله عرضه و انكارهايى كه كشى نقل مى كند ، در مجلسى اتفاق افتاده كه ابوالخطاب ، خود حضور داشته است. معاويه بن حكيم از جدّش نقل مى كند كه او از يك يك حديث هاى محل ترديد و انكار ابوالخطاب پرسش مى كند ، و امام صادق عليه السلام همه آنها را تكذيب مى كند 1 .
در نمونه اى ديگر ، حماد حديثى مرفوعه را نقل مى كند كه حكايت از عرضه اى ديگر دارد. راوى ، گفته ها و حديث هاى غاليان را كه منتسب به امام ساخته اند ، باور نكرده و آنها را به امام عرضه مى كند.
روىَ عنكم: إنّ الخمر و الميسر و الأنصاب و الأزلام رجال؟ فقال: ما كان اللّه عزّ وجلّ ليخاطب خلقه بما لا يعلمون؛ 2 از شما روايت شده است كه شراب و قمار [و تمام گناهان بزرگ] ، تمثال هايى از افراد هستند؟! امام فرمود: خداوند به گونه اى كه مردم نفهمند ، سخن نمى گويد.
اين گونه معنى كردن و به تأويل بردن احكام و آيات ، بيشتر با اغراضى شيطانى انجام گرفته است و به تعبير قرآنى ، «بَلْ يُرِيدُ الْاءِنسَـنُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ؛ بلكه انسان مى خواهد كه جلويش باز باشد » 3 ، بوده است. تا هم خود از شهوات حيوانى بهره ببرند ، و هم خيل پيروان دنياپرست را به دور خود انبوه كنند. عرضه حديث ديگرى نشان مى دهد كه اين تأويل ، در احاديث امام باقر عليه السلام هم صورت گرفته است.
فضيل بن عثمان: سُئل أبو عبد اللّه عليه السلام فقيل له: إنّ هؤلاء الأخابث يروون عن أبيك يقولون: إنّ أباك عليه السلام قال: «إذا عرفت فاعمل ما شئت» فهم يستحلّون بعد ذلك كلّ محرّم ، قال: ما لهم لعنهم اللّه ؟! إنّما قال أبى عليه السلام : إذا عرفت الحقّ فاعمل ما شئت من خيرٍ يقبل منك؛ 4 فضيل بن عثمان مى گويد: از حضرت صادق عليه السلام سؤال شد كه اين خبيث ها از پدرت روايت مى كنند كه ايشان فرمود: «معرفت كه پيدا كردى ، هر كار خواهى ، بكن». و بر

1.رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۵۸۳ ، شماره ۵۱۹ .

2.رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۵۷۸ ، ح ۵۱۲ .

3.سوره قيامت ، آيه ۵ .

4.معانى الاخبار ، ص ۱۸۱ ، ح ۱ .


در پرتوِ حديث
60

و فرقه اى اين دوره حسّاس تاريخى ، مى توان راز تعميق و تشديد عرضه را در اين زمان ، يافت. دوره اى كه هويت تشيع تثبيت شد ، و شيعه جعفرى از شيعه زيدى ، بترى و فرقه هاى مختلف ديگر ، تمايز يافت. اصحاب و راويان تربيت يافته در اين مكتب ، به عنوان شاخص هايى براى محك زدن درستى هر آنچه به شيعه و امامان او نسبت داده مى شد ، درآمدند و آنان نيز با عرضه مجموعه هاى حديثى خود نوشت و يا نقل شده ، امنيت مسير انتقال ميراث شيعى را تضمين كردند. استوارى آنان در اين راه و كوشش هاى پى گير آنان ، سرآغاز نبردهاى سهمگين در عرصه عقيده و انديشه ، ميان درست انديشان و كژانديشان بود. نبردى كه بعدها توسط اصحاب ديگر ائمه ، چون يونس بن عبدالرحمان و حسن بن جهم و على بن مهزيار پى گرفته شد. اين عرضه ، موجب گشت ساده انديشى از دايره حديث شيعه رخت بربندد ، و دست جاعلان كوته انديش كه كم نبودند ، كوتاه گردد. تنها ، احساس هولناك ردّ امام نسبت به حديثى بس بود ، كه بسيارى از منافقان داخل شده در صفوف شيعه را از كرسى نقل حديث پايين كشد ، و آنان را از حريم پاك آن دور سازد ، گرچه به كلى كنار نرفتند. از مهمترين جريانات نادرست اين دوره ، خط غلوّ است. غاليان كه در پى كسب رياست ، جلوتر از ديگران مى دويدند ، و امامان معصوم را برتر از جايگاه حقيقى خود مى نشاندند ، و سپس خود را جانشين ايشان مى خواندند ، مورد بيشترين هجوم امام صادق عليه السلام و ياران راستين و راست انديش ايشان قرار گرفتند ، به گونه اى كه نمونه هاى متعددى از آن را در كتاب هاى اصلى رجال ، به ويژه رجال كشّى ، در احوال غاليانى چون ابوالخطاب و يونس بن ظبيان مى يابيم ۱ .
در اين راستا امام صادق عليه السلام از اصحاب خود ، انديشه ها و گفته هاى سركردگان خطّ غلوّ را جويا مى شود و به ردّ و انكار شديد آنان مى پردازد. براى نمونه ، امام از عنبسة بن مصعب مى خواهد كه شنيده هايش از ابوالخطاب را بازگويد ، و آنگاه كه او گفته ها را به پايان مى برد ، امام با قسم جلاله به ردّ آنها مى پردازد ۲ .

1.رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۵۷۵ ـ ۵۹۶ .

2.رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۵۷۹ ، شماره ۵۱۵ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 302759
صفحه از 410
پرینت  ارسال به