از جمله عرضه و انكارهايى كه كشى نقل مى كند ، در مجلسى اتفاق افتاده كه ابوالخطاب ، خود حضور داشته است. معاويه بن حكيم از جدّش نقل مى كند كه او از يك يك حديث هاى محل ترديد و انكار ابوالخطاب پرسش مى كند ، و امام صادق عليه السلام همه آنها را تكذيب مى كند 1 .
در نمونه اى ديگر ، حماد حديثى مرفوعه را نقل مى كند كه حكايت از عرضه اى ديگر دارد. راوى ، گفته ها و حديث هاى غاليان را كه منتسب به امام ساخته اند ، باور نكرده و آنها را به امام عرضه مى كند.
روىَ عنكم: إنّ الخمر و الميسر و الأنصاب و الأزلام رجال؟ فقال: ما كان اللّه عزّ وجلّ ليخاطب خلقه بما لا يعلمون؛ 2 از شما روايت شده است كه شراب و قمار [و تمام گناهان بزرگ] ، تمثال هايى از افراد هستند؟! امام فرمود: خداوند به گونه اى كه مردم نفهمند ، سخن نمى گويد.
اين گونه معنى كردن و به تأويل بردن احكام و آيات ، بيشتر با اغراضى شيطانى انجام گرفته است و به تعبير قرآنى ، «بَلْ يُرِيدُ الْاءِنسَـنُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ؛ بلكه انسان مى خواهد كه جلويش باز باشد » 3 ، بوده است. تا هم خود از شهوات حيوانى بهره ببرند ، و هم خيل پيروان دنياپرست را به دور خود انبوه كنند. عرضه حديث ديگرى نشان مى دهد كه اين تأويل ، در احاديث امام باقر عليه السلام هم صورت گرفته است.
فضيل بن عثمان: سُئل أبو عبد اللّه عليه السلام فقيل له: إنّ هؤلاء الأخابث يروون عن أبيك يقولون: إنّ أباك عليه السلام قال: «إذا عرفت فاعمل ما شئت» فهم يستحلّون بعد ذلك كلّ محرّم ، قال: ما لهم لعنهم اللّه ؟! إنّما قال أبى عليه السلام : إذا عرفت الحقّ فاعمل ما شئت من خيرٍ يقبل منك؛ 4 فضيل بن عثمان مى گويد: از حضرت صادق عليه السلام سؤال شد كه اين خبيث ها از پدرت روايت مى كنند كه ايشان فرمود: «معرفت كه پيدا كردى ، هر كار خواهى ، بكن». و بر
1.رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۵۸۳ ، شماره ۵۱۹ .
2.رجال كشى ، ج ۲ ، ص ۵۷۸ ، ح ۵۱۲ .
3.سوره قيامت ، آيه ۵ .
4.معانى الاخبار ، ص ۱۸۱ ، ح ۱ .