103
درسنامه فهم حديث

مقصود پدر را از کلمه شير به خوبي مي رساند و واژه هايي که قرين شير شده اند، منظور صاحب سخن را معين مي کنند. ۱
تأثير همنشيني واژه ها گاه محدود و ناقص است؛ در همان مثال نخست، اگر پدر فقط بگويد: «شير بخر»، يکي از احتمالات، يعني شير درنده، از دايره احتمالات بيرون مي رود، اما پسر مي تواند شير خوراکي يا شير باز و بستِ آب بخرد.
قرينه صارفه نيز، همان‌گونه که از نام آن پيدا است، موجب تغيير فهم ما از معناي اصلي کلمه و مفهوم حقيقي جمله مي گردد و آن را به سوي معناي مورد نظر گوينده انصراف مي‌دهد؛ براي مثال، افزودن بيشه هاي نبرد يا عرصه پيکار به کلمه شير، به ما مي فهماند که منظور از شير، انسان دلاور و شجاع است و نه شير درنده. قرينه صارفه به طور معمول در جايي به کار مي رود که گوينده، معناي مجازي و نه حقيقي و اصلي کلمه را اراده کرده است.
ما در اينجا، بدون آنکه قصد احصا و استقرا داشته باشيم يا به تعيين نوع هر يک بپردازيم، برخي از قرينه هاي متصل را که در احاديث بيشتر به کار رفته اند ذکر مي کنيم؛ اين قرينه‌ها عبارت‌اند از: تضمين، تعليل معصوم و پرسش راوي.

تضمين

تضمين يا جاي دادن کلام ديگران در کلام خود، فقط يک صنعت شعري و يک فن متعلق به بديع نيست و در نثر مذهبي نيز به کار مي رود. گوينده سخن با آوردن کلام ديگران و پيوند زدن کلام خود با آن، از رابطه خارجي و يا ذهني

1.. حديث زير نمونه خوبي براي تاثير قرينه معينه در فهم مقصود است. ممكن است كسي مقصود از واژه صفوف را در آغاز حديث ، صفهاي مرتب شده لشكريان بداند ، اما ادامه متن مي‌فهماند كه صفوف نماز جماعت مقصود است؛ واما متن حديث: النعمان بن بشير : كان رسول الله صلي الله عليه و آله يسوّي صفوفنا حتّى كأنّما يسوّي بها القداح حتّي رأى أنّا قد غفلنا عنه ، ثم خرج يوما فقام حتى كاد أن يكبِّر فرأى رجلا باديا صدره ، فقال : عباد الله لتسوّون صفوفكم أو ليخالفنّ الله بين وجوهكم.


درسنامه فهم حديث
102

مي‌رانند. قرينه ها، از منظرهاي مختلف به چند دسته کلي تقسيم مي‌شوند که به آنها اشاره مي کنيم.

انواع قرينه ها

قرينه ها گاه همراه سخن بيان مي‌شوند، که آن را قرينه متّصل مي‌نامند، و گاه جداگانه، که بدان قرينه منفصل مي‌گويند. در صورتي که قرينه متّصل کلامي باشد آن را لفظي و در صورتي که غير کلامي باشد مقامي مي نامند. البته بيشتر قرينه ها لفظي اند؛ اما اين به معناي کم‌اهميت بودن قرينه هاي مقامي نيست. ۱
ما براي دسترسي آسان تر فراگيران به هر يک از اين قرينه ها، قرينه هاي متّصل کلامي را در اينجا و قرينه هاي متّصل مقامي را در درس اسباب ورود حديث جاي داده و قرينه هاي منفصل را، که بيشتر از نوع کلام هستند، در درس خانواده حديث ذکر مي‌کنيم .
قرينه متّصل لفظي واژه يا جمله اي است که در کنار سخن مي نشيند و مقصود اصلي گوينده را به ما مي فهماند. در تقسيم بندي‌هاي سنّتي و معمول، قرينه متّصل به دو گونه معينه و صارفه تقسيم شده است.
قرينه معينه بيشتر در فهم واژه هاي چندمعنايي مؤثر است. در اين گونه از قرينه، همنشيني يک واژه با واژه ديگر موجب مي شود که از ميان معاني محتمل يک واژه، تنها يک معنا فهميده يا حداقل دايره احتمالات آن محدود شود؛ براي مثال، اگر پدري به فرزندش بگويد: «امروز صبح يک ليتر شير بخر» و عصر همان روز بگويد: «براي ديدن شير به باغ وحش مي رويم»، کلمات همنشين در هر دو جمله،

1.. شايان ذکر است که قرينه هاي مقامي بسياري از احاديث، ديرياب اند؛ چه، ما تنها با نقل کتبي و غير‌شفاهي احاديث سر و کار داريم و قرينه هاي مقام تخاطب و زبان حال و مقام گفتگو از ميان برخاسته و تفاوت لحنها، نگاهها، اشاره ها و حتي سخنان پيش از سخن اصلي هر مجلس و ديگر زمينه هاي سخن، کمتر نقل شده و به صورت اتفاقي و موردي به دست ما رسيده اند که در درس اسباب ورود حديث به برخي اشاره خواهيم کرد.

تعداد بازدید : 397504
صفحه از 240
پرینت  ارسال به