مقصود پدر را از کلمه شير به خوبي مي رساند و واژه هايي که قرين شير شده اند، منظور صاحب سخن را معين مي کنند. ۱
تأثير همنشيني واژه ها گاه محدود و ناقص است؛ در همان مثال نخست، اگر پدر فقط بگويد: «شير بخر»، يکي از احتمالات، يعني شير درنده، از دايره احتمالات بيرون مي رود، اما پسر مي تواند شير خوراکي يا شير باز و بستِ آب بخرد.
قرينه صارفه نيز، همانگونه که از نام آن پيدا است، موجب تغيير فهم ما از معناي اصلي کلمه و مفهوم حقيقي جمله مي گردد و آن را به سوي معناي مورد نظر گوينده انصراف ميدهد؛ براي مثال، افزودن بيشه هاي نبرد يا عرصه پيکار به کلمه شير، به ما مي فهماند که منظور از شير، انسان دلاور و شجاع است و نه شير درنده. قرينه صارفه به طور معمول در جايي به کار مي رود که گوينده، معناي مجازي و نه حقيقي و اصلي کلمه را اراده کرده است.
ما در اينجا، بدون آنکه قصد احصا و استقرا داشته باشيم يا به تعيين نوع هر يک بپردازيم، برخي از قرينه هاي متصل را که در احاديث بيشتر به کار رفته اند ذکر مي کنيم؛ اين قرينهها عبارتاند از: تضمين، تعليل معصوم و پرسش راوي.
تضمين
تضمين يا جاي دادن کلام ديگران در کلام خود، فقط يک صنعت شعري و يک فن متعلق به بديع نيست و در نثر مذهبي نيز به کار مي رود. گوينده سخن با آوردن کلام ديگران و پيوند زدن کلام خود با آن، از رابطه خارجي و يا ذهني