105
درسنامه فهم حديث

لا يظْلَمُونَ1 را در سوره انعام به ياد داشته باشند، مي توانند به آساني معناي اين حديث را دريابند: واي بر کسي که گناهانش، با آنکه يک به يک محاسبه مي‌شود، بر نيکيهايش، که ده برابر حساب مي‌شود، غلبه کرده و بيشتر شده است.

حديث

در ميان احاديث امامان شيعه، احاديث پيامبر اکرم مورد تضمين قرار گرفته است. ۲ همين کار در مورد احاديث امامان سابق بر هر امام نيز موجود است، که به جهت مشابهت آن با بحث تضمين و تلميح قرآني، تنها بر تأثير آن در فهم حديث تأکيد مي‌ورزيم و بيش از اين بدان نمي پردازيم.

مثل

مثل را مي توان يک اصطلاح بزرگ دانست که در قالب کلماتي، بار معنايي انبوهي را به مخاطب انتقال مي دهد، بدون آنکه متکلم را نيازمند شرح و توصيف مفصّل واقعه و مقصود خويش نمايد.
گوينده سخن با آوردن يک ضرب المثل کوتاه، هم خود و هم شنونده را از رنج درازگويي مي رهاند و گاه بدين وسيله، مُهر تأييدي بر ادعاي خود نيز مي زند. از اين رو کشف معناي ضرب المثل و فهم دليل و وجهِ آوردن و درج آن در کلام، قرينه اي بس مهم براي فهم معناي کل کلام مي شود و مقصود اصلي صاحب سخن را معلوم مي سازد. شارحان و نيز برخي مترجمان از اهميت و نقش اين جمله هاي کوتاه در کلام آگاه بوده و کوشيده اند بار معنايي نهفته در پشت اين واژه ها را به گونه اي انتقال دهند که هم خود روشن باشند و هم روشنگر ديگر

1.. انعام/ ۱۶۰.

2.. براي نمونه، به فهرست‌هاي صبحي صالح در پايان نهج البلاغه و بخش فهرست روايات نبوي مراجعه کنيد. اين فهرست ششمين فهرست از فهارس بيست‌گانه اي است که اين محقق عرب زبان براي نهج البلاغه تهيه کرده است.


درسنامه فهم حديث
104

ميان مطلب خود و آنچه مخاطب از جمله تضمين‌شده مي داند، استفاده مي کند و فهم يا قبول و باور مقصود خود را آسان مي سازد. در واقع، همسويي و همخواني دو جزءِ سخن گوينده، مخاطب را بدين‌سو هدايت مي کند که فهم پيشين خود را از مضمون جمله تضمين‌شده، بر فهم جزء ديگر کلام، حجّت قرار دهد و از بروز کج‌فهمي و احتمالات ديگر جلوگيري کند. از اين‌ رو فهم و درک جمله هاي تضمين‌شده، به فهم مجموع سخن و مراد اصلي گوينده کمک مي کند. در تضمين، گوينده با توجه به حضور مطلبي خاص در ذهن مخاطب، نکته‌اي ديگر را بر آن بنا مي‌نهد و از اين‌ رو تا آن نکته اصلي و اوليه درک نشود، مجموع سخن مفهوم نمي‌گردد.
ما اين تضمينها را بر حسب خاستگاه آنان، به چهار دسته تقسيم مي کنيم: آيه، حديث، مثل و شعر.

آيه

معصومان تجلّي معارف قرآن، و خود، قرآن ناطق اند. آنان قرآن زنده هر عصرند و سخن، فرمان و نهي آنان، مانند رفتار و کردارشان، تفصيل قرآن است. آنان گفته‌هاي خود را برگرفته از قرآن خوانده و فرموده‌اند مي توانند مستند قرآني هر يک از سخنان خود را ارائه دهند و گاه با درخواست راويان، آن را ارائه داده اند. 1
با اين همه، در موارد بسياري، آنان آيه يا بخشي از آن را در کلام خود درج کرده اند و براي تبيين بيشتر سخن خود يا اثبات و باوراندن آن به مخاطب، به صراحت يا به اشاره، از کلام خدا سود برده اند.
حديثِ «يا سَوْأتاهُ لِمَنْ غَلَبَتْ اِحْداتُهُآحادُهُ عَشَراتِه» 2 از امام سجاد عليه السلام، مي تواند نمونه خوبي براي تضمين و فهم نقش آن در يافتن معناي سخن باشد. کساني که آيه مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَه فَلَهُ عَشْرُ أمْثَالِها وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيئَه فَلا يجْزى إلا مِثْلَهَا وَ هُمْ

1.. ر.ک: نور الثقلين، ج ۵، ص ۲۹۰؛ «فهذِهِ أحاديثُ رسولِ اللهِ، يصَدِّقُهَا الْکتابُ».

2.. تحف العقول، ص ۲۸۱.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 396853
صفحه از 240
پرینت  ارسال به