115
درسنامه فهم حديث

خواستند که سخنان ديگران را نيک بشنوند و سپس يا بپذيرند يا با آنها رويارويي کنند و اگر خود از عهده برنمي آيند، بر ايشان عرضه کنند و پاسخ بگيرند. ۱ روشن است که راويان، اين فتاوي و نظرات را در کنار حديث صادرشده مي ديده و حديث را مي فهميده اند؛ اما لزوماً همه اين قرينه ها را نقل نکرده اند.
راويان گاه حتي متوجه اين نکته نبوده اند که ممکن است يک قرينه بزرگ و روشن، در گذر زمان، به رازي پوشيده و مطلبي مغفول تبديل شود. به سخن ديگر همان‌گونه که ما در حکايت حوادث و سخنان گويندگان معاصر، از نقل جزئيات پيراموني سخن و ضميمه‌هاي واقعه غافليم، آنان نيز گاه از نقل دغدغه هاي ذهني انديشمندان هم‌عصر امامان و نظرهاي متفاوت و متقابل فتاوي فقيهان ديگرانديش، غفلت کرده ، اگرچه خود از آنها آگاه بوده اند.
برخي از آنان حتي گاه متوجه نبوده‌اند که امام معصوم در مقام حفظ راوي يا کيان شيعه است، نه در صدد بيان حکم واقعي و الهي، و نيز نمي دانستندکه به سبب حضور جاسوسي در مجلس گفتگو يا خطرات احتمالي عمل به حکم حقيقي واقعه، امام به گونه‌اي دوپهلو و کنايه‌آميز سخن مي‌گويد يا به صراحت از بيان حکم واقعي خودداري مي‌کند. شناخت اين وضعيت‌‌ها است که فهم حديث را به مبحث اسباب ورود حديث پيوند مي‌زند و نياز به آن‌ را نشان مي‌دهد.

شيوه يافتن اسباب ورود حديث

با توجه به آنچه گذشت، براي فهم بهتر حديث و رسيدن به مراد نهايي گوينده، بايد با کاوش در منابع مرتبط و ناظر به حديث، از سبب ورود حديث و فضاي جانبي آن مطلع شويم. اين منابع، بسته به متن و موضوع حديث، ممکن است منابع حديثي ديگر يا منابع تاريخي و تفسيري يا هر منبع مرتبط ديگري باشد؛ مثلاً فهم خطبه هاي حماسي امام حسين عليه السلام از مدينه تا کربلا، در گرو درک شرايط

1.. ر. ک: مجله علوم حديث، ش ۶، مقاله «عرضه حديث بر امامان» از نگارنده.


درسنامه فهم حديث
114

فرهنگي بزرگتر و جزيي از گفتمان مرتبط با آن است. راويان گزارشگر حديث، ممکن است تنها بخش لفظي و متن صادر شده از امام عليه السلام را منتقل کنند و از توجه و نقل همه حاشيه ها و رشته هاي مرتبط با حديث، باز بمانند. اين نکته ما را ملزم مي سازد که در فهم حديث، تنها به فهم الفاظ آن از آغاز تا پايان بسنده نکنيم و همه قرينه ها و حتي عناصر غير زباني اما مرتبط را نيز بيابيم.
اين عناصر بيشتر به شکل قرينه هاي مقامي مانند شرايط اجتماعي و تاريخي، فضاي فرهنگي و علمي، حالتها و وضعيت مقام گفتگو، شخصيت مخاطب و پرسشهاي نهان راوي حديث هستند و ممکن است در صورتهاي ديگر نيز پديدار شوند. با توجه به اين گوناگوني و تأثير قابل توجه آنها بر معناي متن، اين عناصر را، با آنکه خود از قرينه ها به شمار مي روند، به طور جداگانه مي آوريم.
در اين ميان، يافتن اسباب ورود احاديث، از امام باقر عليه السلام به اين سو، اهميت بيشتري دارد؛ چه، از دهه هاي آغازين قرن دوم هجري، نحله هاي فکري، مکتبهاي کلامي و مدرسه هاي فقهي گوناگوني پا به عرصه حيات علمي مسلمانان نهاده و امامان معصوم ما که مرزباني عقيده و بينش اسلام راستين را به عهده داشتند، به اين ميدان درآمدند و از اين‌ رو روايات شريف آنان، نه در خلأ که در فضاي علمي و نقد و بحث، وارد گشته است.
آنان يا در مقام پاسخ به پرسشهاي راويان بودند، يا در مقام نقد نظر و فتواي فقيهان اهل سنّت و يا ردّ و انکار بدعتي آشکار و نهان. پيشوايان ما به سنّت حسنه جدال احسن عمل مي‌کردند و به صورت مستقيم و غير مستقيم، به گفتگو با پيروان و متکلمان اديان ديگر و طرح و نقد فتاوي فقيهان غير شيعي مي‌پرداختند. ۱
ايشان راويان و شاگردان مبرّز خويش را نيز به اين عرصه کشاندند و از آنان

1.. ر. ک: دو کتاب التوحيد، اثر شيخ صدوق و الاحتجاج، تأليف طبرسي.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 377957
صفحه از 240
پرینت  ارسال به