در بهشت جاوداناند؛ بهشتي که به پرهيزگاران وعده داده شده است.
نمونه دوم:
در روايتي آمده است:
قيلَ لِعَلِي عليه السلام: لَوْ غَيرْتَ شَيبَکَ يا أميرَالمُؤمِنينَ، فَقالَ: «اَلْخِضابُ زينَه وَ نَحْنَ قَوْمٌ في مُصيبَه.»۱
به علي عليه السلام گفته شد: اي اميرمؤمنان، کاش ريش سفيدت را رنگ مي کردي. فرمود: «خضاب کردن زينت است و ما قومي مصيبتزدهايم.»
اگر به اين روايت بسنده کنيم و نتوانيم در ديگر نقلها، فضا و تاريخ صدور آن را بکاويم، بايد مانند سيد رضي در شرح حديث بگوييم که چون علي عليه السلام در مصيبت وفات پيامبر بوده، محاسن خود را رنگ نکرده است، با آنکه ميان وفات پيامبر تا زمان پيري امام علي عليه السلام نزديک به سه دهه فاصله است. اما در اينجا نيز نقل سبب صدور راهگشاست. نقل فاضل آبي در نثر الدرّ چنين است:
اِنْصَرَفَ عَلي مِنْ صِفّينَ فَکَأنَّهُ رأسُهُ وَ لِحْيتُهُ قُطْنَه. فَقيلَ لَهُ: يا اَميرَالمُؤمِنينَ، لَوْ غَيرْتَ. فَقالَ: «إنَّ الخِضابَ زينَه وَ نَحْنُ قَوْمٌ مَحْزونونَ.»۲
علي عليه السلام از صفّين بازگشت، در حالي که سر و صورتش مانند پنبه [سفيد] بود. به او گفته شد: اي اميرمؤمنان، کاش موهايت را رنگ مي کردي. فرمود: «خضاب کردن، گونهاي زينت است و ما قومي مصيبت زدهايم.»
يعني امام در عزاي از دست دادن تعداد بسياري از دوستان و ياران بزرگش در پيکار خونين صفّين، از هرگونه زينتي دوري مي کند. امام در برابر پرسش از امر به خضاب و مفهوم غَيرُوا الشَّيبَ در حديث پيامبر، پاسخ ديگري دارد و آن را ناظر و مختص به وضعيت صدر اسلام و اندک بودن رزمندگان مسلمان دانسته است. ۳ از اين رو لازم نيست در روزگار قدرت و فراواني مسلمانان، لشکريان پيرمرد