119
درسنامه فهم حديث

به ميدان جنگ بروند و يا خود را جوان نشان دهند.

نمونه سوم :

پيامبر خدا مي‌فرمايد:
اَلْجارُ ثُمَّ الدّارُ وَ الرَّفيقُ ثمَّ الطَّريقُ؛ 1
همسايه و سپس خانه؛ رفيق و سپس راه و طريق.

براي اين حديث سبب ورودي آورده شده است که ظاهراً جدا از متن حديث نيست و راويان همه ماجرا را به يکباره نقل کرده اند. متن کامل حديث به همراه سبب ورود، که از علي عليه السلام نقل شده، چنين است:
جاءَ رَجُلٌ إلي رَسولِ اللهِ صلي الله عليه و آله فَقالَ: يا رَسولَ الله، إنّي أرَدْتُ شِراءَ دارٍ، أينَ تأمُرُني أنْ أشْتَرِيَ، في جُهَينَه أمْ في مَزينَه، أمْ في ثَقيفٍ أمْ في قُرَيشٍ؟ فَقالَ رَسولُ اللهِ صلي الله عليه و آله: «اَلْجارُ ثُمَّ الدّارُ.» 2
مردي نزد پيامبر خدا آمد و گفت: اي پيامبر خدا، من مي خواهم خانه اي بخرم، کجا مي فرمايي بخرم؛ در جهينه يا در مزينه، در ثقيف يا قريش؟ پيامبر فرمود: «اول همسايه و سپس خانه.»

اين سفارش در اندرزهاي لقمان نيز آمده است. 3
نکته مهم درباره اين حديث آن است که همين متن در حديثي از حضرت فاطمه( نيز آمده است و همان‌گونه که سبب ورودش نشان مي دهد، معنايي ديگر را مي رساند. اين مثال تأثير سبب ورود حديث را در فهم حديث به خوبي نشان مي دهد.:
اَلْحُسَينُ بْنُ عَلِي عليه السلام عَنْ أخيهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي بْنِ أبي‌طالِبٍ(: «رَأيتُ اُمّي فاطِمَه( قامَتْ في مِحْرابِها لَيلَه جُمْعَتِها، فَلَم?‌ تَزَلْ راکِعَه ساجِدَه حَتّي

1.. کشف الخفاء، ج ۱، ص ۱۷۹.

2.. الجعفريات، ص ۱۶۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۲۰۹، ح ۹۲۷۳ و ج ۳، ص ۴۷۰، ح ۴۰۲۳ (با اندکي تفاوت).

3.. الاختصاص، ص ۳۳۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۴۲۹، ح ۹۸۹۹.


درسنامه فهم حديث
118

در بهشت جاودان‌اند؛ بهشتي که به پرهيزگاران وعده داده شده است.

نمونه دوم:

در روايتي آمده است:
قيلَ لِعَلِي عليه السلام: لَوْ غَيرْتَ شَيبَکَ يا أميرَالمُؤمِنينَ، فَقالَ: «اَلْخِضابُ زينَه وَ نَحْنَ قَوْمٌ في مُصيبَه.»۱
به علي عليه السلام گفته شد: اي اميرمؤمنان، کاش ريش سفيدت را رنگ مي کردي. فرمود: «خضاب کردن زينت است و ما قومي مصيبت‌زده‌ايم.»

اگر به اين روايت بسنده کنيم و نتوانيم در ديگر نقلها، فضا و تاريخ صدور آن را بکاويم، بايد مانند سيد رضي در شرح حديث بگوييم که چون علي عليه السلام در مصيبت وفات پيامبر بوده، محاسن خود را رنگ نکرده است، با آنکه ميان وفات پيامبر تا زمان پيري امام علي عليه السلام نزديک به سه دهه فاصله است. اما در اينجا نيز نقل سبب صدور راهگشاست. نقل فاضل آبي در نثر الدرّ چنين است:
اِنْصَرَفَ عَلي مِنْ صِفّينَ فَکَأنَّهُ رأسُهُ وَ لِحْيتُهُ قُطْنَه. فَقيلَ لَهُ: يا اَميرَالمُؤمِنينَ، لَوْ غَيرْتَ. فَقالَ: «إنَّ الخِضابَ زينَه وَ نَحْنُ قَوْمٌ مَحْزونونَ.»۲
علي عليه السلام از صفّين بازگشت، در حالي که سر و صورتش مانند پنبه [سفيد] بود. به او گفته شد: اي اميرمؤمنان، کاش موهايت را رنگ مي کردي. فرمود: «خضاب کردن، گونه‌اي زينت است و ما قومي مصيبت زده‌ايم.»

يعني امام در عزاي از دست دادن تعداد بسياري از دوستان و ياران بزرگش در پيکار خونين صفّين، از هرگونه زينتي دوري مي کند. امام در برابر پرسش از امر به خضاب و مفهوم غَيرُوا الشَّيبَ در حديث پيامبر، پاسخ ديگري دارد و آن را ناظر و مختص به وضعيت صدر اسلام و اندک بودن رزمندگان مسلمان دانسته است. ۳ از اين رو لازم نيست در روزگار قدرت و فراواني مسلمانان، لشکريان پيرمرد

1.. نهج البلاغه، حکمت ۴۷۳.

2.. نثر الدرّ، ج ۱، ص ۳۰۷.

3.. نهج البلاغه، حکمت ۱۷.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 397806
صفحه از 240
پرینت  ارسال به