127
درسنامه فهم حديث

رَسولُ اللهِ صلي الله عليه و آله، ما أدْري، ألِيَ خاصَّهًْ؟ 1
هنگامي که پيامبرخدا قصد حجه الوداع کرد، ما شتري داشتيم که ابومعقل آن را وقف راه خدا نمود و سپس بيمار شد و درگذشت. پيامبر به مکه رفت و چون بازگشت، به حضورش رسيدم. ايشان از من پرسيد: «چرا با ما نيامدي؟» گفتم: ما آماده شده بوديم، اما ابومعقل درگذشت و در وصيتش شتري را که قصد حج آمدن با آن را داشتيم، در راه خدا وقف نمود. پيامبر فرمود: «پس چرا با آن نيامدي؟! حجّ گزاردن، مصداق کار در راه خدا است. اما حال که به حجّ ما نرسيدي، در ماه رمضان عمره بگزار که مانند حجّ است.» پس ام‌معقل مي گفت: حجّ حجّ است و عمره عمره؛ ولي پيامبر خدا اين را به من فرموده و نمي دانم که آيا فقط مخصوص من است؟
گفته امام صادق عليه السلام به ما مي فهماند که آشنايي با سبب ورود حديث، چگونه در تعميم و تخصيص حکم تأثير مي گذارد و همان‌گونه که امّّمعقل خود نيز تا حدودي پي برده بوده است، امام صادق عليه السلام به صراحت به وليد بن صبيح مي فرمايد که اين حکم مخصوص به همان زن است. گفتني است عمره در رمضان مستحب مؤکّد است، 2 اما برابر بودن آن با حج اکبر مقبول نيست.

نمونه سوم:

از پيامبر خدا نقل کرده اند که فرمود:
اَلْمَيتُ يعَذَّبُ في قَبْرِهِ بِما نيحَ عَلَيهِ.۳
نوحه‌گري بر مرده موجب عذاب او در قبرش مي شود.

1.. سنن أبي‌داود، ج ۲، ص ۲۰۴، ص ۱۹۸۹؛ نيز ر. ک: صحيح البخاري، ج ۲، ص ۶۳۱، ح۱۶۹۰؛ دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۳۳۳؛ الجعفريّات، ص ۶۷.

2.. ر. ک: الکافي، ج ۴، ص ۵۳۶، ح ۲.

3.. صحيح البخاري، ج ۲، ص ۸۲؛ صحيح مسلم، ج ۳، ص ۴۱.


درسنامه فهم حديث
126

مي خواستم به حجّ بروم، اما شترم را از دست دادم و از پيامبر خدا راهنمايي خواستم. پيامبر خدا فرمود: «در ماه رمضان به عمره برو، که عمره ماه رمضان برابر با حجّ است.»
باور برابري ميان حجّ اکبر و عمره براي وليد بن صبيح مشکل بوده است و از اين‌ رو به امام صادق عليه السلام مي‌گويد: به ما رسيده که عمره ماه رمضان برابر با حج است. امام عليه السلام مي فرمايد:
إنَّما کانَ ذلِکَ فِي امْرَأه وَعَدَها رَسولُ اللهِ صلي الله عليه و آله فَقالَ لَها: اِعْتَمِري في شَهْرِ رَمَضانَ فَهِيَ لَک حَجَّهًٌْ . 1
اين براي همان زني است که پيامبر خدا به او وعده داد و فرمود: «در ماه رمضان عمره بگذار، که يک حجّ به شمار مي آيد.»

جستجو در کتابهاي ديگر، جزئيات بيشتري از سبب ورود حديث را در اختيار ما مي‌گذارد و مفهوم ارائه ‌شده از سوي امام صادق عليه السلام مبني بر اختصاصي بودن حکم، و نه قاعده و عمومي بودن آن را تأييد مي کند. در روايتي يوسف بن عبدالله بن سلاّم از مادر بزرگش، امّ ‌معقل نقل کرده است:
لَمّا حَجَّ رَسولُ اللهِ صلي الله عليه و آله حَجَّهَْالوِداعِ، وَکانَ لَنا جَمَلٌ، فَجَعَلَهُ أبومَعْقِلٍ في سَبيلِ اللهِ، و أصابَنا مَرَضٌ وَ هَلَکَ أبومَعْقِلٍ، و خَرَجَ النَّبِي، فَلَمّا فَرَغَ مِنْ حَجِّهِ جِئْتُهُ فَقالَ: «يا اُمَّ مَعْقِلٍ، ما مَنَعَکِ أن تَخْرُجي مَعَنا؟» قالَتْ: لَقَدْ تَهَيأنا فَهَلَکَ أبو مَعْقِلٍ، وَ کانَ لَنا جَمَلٌ هُوَ الَّذي نَحُجُّ عَلَيهِ، فَأَوْصي بِهِ أبومَعقِلٍ في سَبيلِ اللهِ. قالَ: «فَهَلاّ خَرَجْتِ عَلَيهِ؟! فَإنَّ الْحَجَّ في سَبيلِ اللهِ. فَأَمّا إذْ فاتَتْکِ هذِهِ الْحَجَّهُْ مَعَنا فَاعْتَمِري في رَمَضانَ فَإنَّها کَحَجَّهًٍٍْ.» فَکانَتْ تَقُولُ: اَلْحَجُّ حَجّه وَ الْعُمْرَه عُمْرَه، وَ قَدْ قالَ هذا لِي

1.. الکافي، ج ۴، ص ۵۳۵، ح ۱.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 400699
صفحه از 240
پرینت  ارسال به