رَسولُ اللهِ صلي الله عليه و آله، ما أدْري، ألِيَ خاصَّهًْ؟ 1
هنگامي که پيامبرخدا قصد حجه الوداع کرد، ما شتري داشتيم که ابومعقل آن را وقف راه خدا نمود و سپس بيمار شد و درگذشت. پيامبر به مکه رفت و چون بازگشت، به حضورش رسيدم. ايشان از من پرسيد: «چرا با ما نيامدي؟» گفتم: ما آماده شده بوديم، اما ابومعقل درگذشت و در وصيتش شتري را که قصد حج آمدن با آن را داشتيم، در راه خدا وقف نمود. پيامبر فرمود: «پس چرا با آن نيامدي؟! حجّ گزاردن، مصداق کار در راه خدا است. اما حال که به حجّ ما نرسيدي، در ماه رمضان عمره بگزار که مانند حجّ است.» پس اممعقل مي گفت: حجّ حجّ است و عمره عمره؛ ولي پيامبر خدا اين را به من فرموده و نمي دانم که آيا فقط مخصوص من است؟
گفته امام صادق عليه السلام به ما مي فهماند که آشنايي با سبب ورود حديث، چگونه در تعميم و تخصيص حکم تأثير مي گذارد و همانگونه که امّّمعقل خود نيز تا حدودي پي برده بوده است، امام صادق عليه السلام به صراحت به وليد بن صبيح مي فرمايد که اين حکم مخصوص به همان زن است. گفتني است عمره در رمضان مستحب مؤکّد است، 2 اما برابر بودن آن با حج اکبر مقبول نيست.
نمونه سوم:
از پيامبر خدا نقل کرده اند که فرمود:
اَلْمَيتُ يعَذَّبُ في قَبْرِهِ بِما نيحَ عَلَيهِ.۳
نوحهگري بر مرده موجب عذاب او در قبرش مي شود.
1.. سنن أبيداود، ج ۲، ص ۲۰۴، ص ۱۹۸۹؛ نيز ر. ک: صحيح البخاري، ج ۲، ص ۶۳۱، ح۱۶۹۰؛ دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۳۳۳؛ الجعفريّات، ص ۶۷.
2.. ر. ک: الکافي، ج ۴، ص ۵۳۶، ح ۲.
3.. صحيح البخاري، ج ۲، ص ۸۲؛ صحيح مسلم، ج ۳، ص ۴۱.