و کارهاي ما را انجام مي دهند. [آيا] مي توانيم به آنان فرمان دهيم که زنا دهند و بچه هاي خود را بياورند و ما آنها را آزاد کنيم؟! پس پيامبر خدا فرمود: «اگر در راه خدا تازيانه بخورم، برايم دوستداشتني تر است که به زنا فرمان دهم و سپس فرزند زنازاده را آزاد سازم.»
اين سبب ورود نيز به روشني نشان ميدهد که حديث، مانع آزاد کردن حرامزادگان نيست و دليل استحباب آزادسازي بردگان شامل بردگان حرامزاده هم ميشود. سبب ورود حديث ميگويد: دليل استحباب آزادسازي بردگان چنين پيامي ندارد که با ارتکاب حرام، بردگاني به وجود آورده و سپس آنان را آزاد کنيم تا به ثواب برسيم.
چگونگي تأثير اسباب ورود حديث
از بررسي مثالها چنين نتيجه ميگيريم که تأثير بيشتر اسباب ورود حديث از آن روست که ما سخنان معصومان را همواره به شکل قضيه حقيقيه، يعني گزاره هاي قانوني، عمومي و تعميم پذير مي دانيم، حال آنکه تعداد قابل اعتنايي از آنها سخناني درباره يک واقعه خاص و شخصي و به اصطلاح منطقيان، قضيه خارجيه بوده است. فقيهان بزرگ ما گاه به اين نکته با اصطلاح «قضيه في واقعه» تذکر داده اند.
توضيح مطلب آنکه بيشتر احاديث، احکام کلي، فراگير و دائمي را بيان ميکنند؛ احکامي براي همه انسانها، و براي همه زمانها؛ از اين رو در نخستين برخورد با هر حديث، معنايي عمومي و دائمي به ذهن ميآيد، غافل از آنکه برخي از احاديث براي فرد خاص يا وضعيت و موقعيت مخصوصي صادر شده است و مانند احاديث ديگر، فراگيري و شمول ندارند. اين احاديث اگرچه تعدادشان بسيار کم است، اما وجود دارند، ولي مانند ديگر احاديث، ناظر به همه موضوعات و افراد تحت پوشش خود نيستند، يعني به طبيعت و حقيقت موضوع مرتبط نيستند و مانند آنچه در مثالها گذشت، فقط يک فرد از آن حقيقت را