137
درسنامه فهم حديث

مي کند و به فهم ما از مقصود و مراد امامان آسيب مي رساند. اما اگر وقوع اين مسئله را در نقل روايات بپذيريم، چگونگي تعامل با متون حديث تغيير مي يابد و ضروري مي سازد تا براي رسيدن به تمام حقيقت بازگو و پراکنده ‌شده در مجموع نقلها، به جستجوي متون مشابه، هم‌مضمون و ناظر به هم برآييم.
از اين رو، به هنگام تعدد نقلهاي هم‌مضمون، نمي توان به سادگي همه متنها را با تمام جزئيات و ريزه‌کاريها و الفاظ آن درست و معتبر دانست، اما نمي توان همه آنها را نيز نامعتبر دانست، بلکه بايد ميان تفاوت و تعارض تفصيل داد. اين فرق بدين معناست که همه نقلهاي هم‌مضمون تنها در صورت متعارض بودن با يکديگر نامعتبرند، اما افزون بر بخش تکرار شونده و قدر مشترک نقلها، بخشهاي تکرار ناشونده و ويژه هر نقل نيز در صورت عدم تعارض، معتبرند.
اين بدان معناست که ما مي توانيم بر بخش بزرگي از متون احاديث اصرار ورزيم و از تکرّر آنها در مجموعه ها و کتابهاي حديثي، به صدورشان اطمينان بيابيم و با يافتن خانواده حديث و ديدن مجموعي روايات، نقلهاي شاذ را به کنار نهيم. آري در فرض تعارض دو نقل، هر دوي آنها از حجيّت ساقط مي شوند، ولي اين مختص شيوه نقل معنا نيست و حتي دو نقل صريح و عيناً مطابق الفاظ صادر شده از معصوم هم اگر با يکديگر متعارض شوند، از حجيّت مي افتند.
بايد بيفزاييم اگرچه تفاوت نقلها گاه احاديث را به تعارض يا اجمال مي کشاند، اما تفاوتها، دست کم در حوزه حديث شيعه، فراوان نيست ۱ و بيشتر نقلها حتي با همه تفاوتهاي متعدد لفظي و اختلاف معصوم گوينده حديث، اختلاف معنوي مهمي در مقصود اصلي ندارند؛ مانند دو حديث پيامبر و امام صادق در باره رزق و روزي که پيام همه آنها را مي‌توان يک چيز دانست.

1.. اين کار به نحوه تحمل و نقل حديث مربوط مي شود. در حوزه حديث شيعه، تکيه اصلي راويان، بر کتابت و قرائت نسخه ها بوده است نه حفظ و نقل شفاهي، تا محتاج نقل معنا شوند.


درسنامه فهم حديث
136

ما اگر سخن بگوييم موافق با قرآن و سنّت سخن مي‌گوييم؛ ما از خدا و رسولش نقل مي‌کنيم و نمي‌گوييم فلاني و فلاني گفت تا کلام ما متناقض شود. سخن [امام] آخر ما مانند سخن [امام]اول ما و سخن اولين ما تصديق‌کننده سخن آخرين ماست.

نقل معنا

دليل ديگري که ضرورت جستجوي احاديث هم‌خانواده را ثابت مي کند، وجود شيوه نقل معناست؛ يعني نقل معنا و محتواي يک خبر بدون جمود بر الفاظ و واژه ها. نزد عقلا، نقل معنا يک شيوه معمول در نقل شفاهي است و در نقل کتبي نيز در موارد نقل قول غير مستقيم به کار مي رود. امامان ما اين شيوه عقلايي را امضا کردند و ضمن احاديثي چند بر آن صحّه گذاردند؛ اما با تأکيد بر اينکه تفاوت واژه ها، به تفاوت معنا نينجامد. ۱ ايشان اين شيوه را در نقل احاديث خود، حداقل در غير دعاها و نامه‌ها، جايز دانستند و با اين اجازه، نقل حديث را آسان ساخته و به ترويج و همگاني شدن آن ياري رساندند. از اين ‌رو نقل معنا نزد عالمان شيعي يک سيره امضا شده و مقبول و به گفته آيت‌الله بروجردي امري شايع در ميان راويان بوده است . ايشان در کتاب احاديث مقلوبه مي گويد:
چون در احوال راويان روايات امامان معصوم مي‌نگريم، درمي‌يابيم که در موارد بسياري، عين الفاظ آنچه را شنيده‌اند نقل نمي‌کنند، بلکه معناي آنچه را دريافته‌اند و به ذهن خويش سپرده‌اند بازگو مي‌کنند، اگرچه گاه در اين ميان دچار خطا هم مي‌شوند ۲ .
نتيجه اين شيوه، خدشه در استدلال به همه جزئيات متن است. بي‌توجهي به تاريخچه نقل معنا، گاه ما را در بند الفاظ و واژه ها گرفتار

1.. ر. ک: الکافي، ج ۱، ص ۵۱ و بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۶۱؛ کنز العمال، ج ۱۰، ص ۲۳۰ و ۲۳۶.

2.. احاديث مقلوبه، ص ۳۱. نيز ر. ک: مرآه العقول، ج ۱، ص ۱۷۵.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 397959
صفحه از 240
پرینت  ارسال به