مطلق و شايع مي شود. ۱ اينک با ذکر چند نمونه، تقييد را توضيح ميدهيم.
يک.
اَلْعِتابُ حَياه الْمَوَدَّه؛۲
سرزنش کردن، مايه زنده ماندن دوستي است.
اين حديث به وسيله دو حديث زير مقيّد مي شود:
کَثْرَه الْعِتابِ تُؤدنُ بِالاِرْتيابِ؛۳
زياد سرزنش کردن، شک برميانگيزد.إياکَ أنْ تُکَرِّرَ الْعَتَبَ؛ فَإنَّ ذلِکَ يُغْرِي بِالذَّنْبِ وَ يُهَوِّنُ الْعَتَبَ.۴
مبادا سرزنش را تکرار کني، که اين کار به گناه دامن مي زند و سرزنش را کمتأثير و کممنزلت مي نمايد.
دو
. إيّاکََ وَ کَثْرَه الْکَلامِ، فَإنَّهُ يُکْثِرُ الزَّلَلَ وَ يُورِثُ الْمَلَلَ. 5
مبادا زياد سخن بگويي، که لغزش را فراوان مي کند و کسالت ميآورد.
اين حديث نيز به وسيله دو حديث زير مقيّد مي شود:
لا تُکْثِرُوا الْکَلامَ بِغَيْرِ ذِکْرِ اللهِ، فَإنَّ کَثْرَه الْکَلامِ بِغَيْرِ ذِکْرِ اللهِ قَسْوَه الْقَلْبِ. 6
به جز ذکر خدا زياد سخن نگوييد، که سخن فراوان به جز ذکر خدا، مايه قساوت قلب است. لا تُکْثِرُوا الْکَلامَ في غَيْرِ ذِکْرِ اللهِ؛ فَإنَّ الَّذينَ يُکْثِرُونَ الْکَلامَ في غَيْرِ