167
درسنامه فهم حديث

محمّد بن مسلم: به امام صادق عليه السلام گفتم: چگونه مي شود کساني احاديثي را از فلان و فلان، از پيامبر خدا نقل مي کنند و دروغگو هم نيستند؛ امّا احاديثي بر خلاف آنها از شما نقل مي شود؟ حضرت فرمود: حديث هم مانند قرآن، نسخ مي شود.
گفتني است که نسخ مانند تقيّه، در مراحل پاياني پژوهش و پس از اطمينان از عدم امکان جمع، ادعا و قبول مي‌‌شود و مانند تخصيص و تقييد و حمل بر استحباب و ديگر موارد، يک راه حل عرفي، عمومي و ابتدايي نيست. 1
مثالهاي قابل اثبات در نسخ، اندک است و مواردي که در آنها ادّعاي نسخ شده ‌را بيشتر فقهاي شيعه نپذيرفته‌اند، مانند: وجوب پاسخ دادن به سلام هنگام نماز، تبديل احرام حجّ اِفراد به عمره تمتّع، 2 وجوب وضو گرفتن پس از خوردن گوشت شتر، 3 جواز ازدواج موقت، 4 استحباب روزه دوشنبه و پنج‌شنبه 5 و موارد ديگر که در کتابهاي فقه آمده است. به موردي که برخي از فقيهان پذيرفته‌اند، اشاره مي کنيم.
در روايتي از امام صادق عليه السلام به نقل از محمّد بن مسلم آمده است:
سَألْتُهُ عَنْ إخْراجِ لُحُومِ الأضاحِي مِنْ مِني؟ فَقالَ: «کُنّا نَقُولُ: لايَخْرُجُ مِنْها شَيءٌ لِحاجَه النّاسِ إلِيْهِ، فَأمَّا الْيَوْمَ فَقَدْ کَثُرَ النّاسُ فَلا بَأسَ بِإخْراجِهِ.» 6
از امام صادق عليه السلام درباره بيرون بردن گوشت قرباني از منا پرسيدم، حضرت فرمود: ما پيشتر مي گفتيم که به سبب نياز مردم، نبايد چيزي از آنجا خارج شود؛ امّا امروزه، به جهت فراواني مردم [و بسيار

1.. ر.ک: مسالک الأفهام، ج ۶، ص ۳۱۸.

2.. الخلاف، ج ۲، ص ۲۶۹.

3.. منتهي المطلب، ج ۱، ص ۳۸ و ۳۱۳.

4.. نهايه المرام، ج ۱، ص ۲۲۱.

5.. اين ادعا از ابن‌جنيد است (ر. ک: مختلف الشيعه، ج ۳، ص۵۰۵).

6.. الکافي، ج ۴، ص ۵۰۰.


درسنامه فهم حديث
166

شش. نسخ

در وجود و قبول نسخ، اختلاف نظر وجود دارد. برخي نسخ را مستلزم جهل خداوند مي‌دانند و از اين رو آن را نمي‌پذيرند. اين دسته مي‌گويند، اگر حکم مصلحت دارد، بايد هنوز هم باقي باشد و نسخ نشود و اگر مصلحت نداشته، پس چرا خداوند آن را وضع کرده است. امّا نسخ نزد شيعه به معناي تخصيص زماني است و از اين رو پذيرفته مي شود؛ به عبارت ديگر، ناسخ براي منسوخ محدوديت زماني اعلام مي دارد و ظهور بدوي آن را در جاودانگي، از ميان مي برد؛ زيرا هر دليلي بنا به ظهور بدوي ناشي از قانونگذاري، حکم خود را تا ابد مستقرّ مي دارد، امّا ناسخ که حديثي معارض است و قوي تر از منسوخ مي نمايد، اين جاودانگي را مي زدايد. توضيح مطلب آن که ما هميشه انتظار داريم که احکام الهي و قانون‌هاي ديني، ابدي و فراگير باشند، اما اين انتظار صحيحي نيست. اگر چه خيلي و قريب به اتفاق احکام چنين‌اند اما تعداد اندکي از احکام، هميشگي نيستند و براي همه زمان‌ها، مصلحت ندارند. اين احکام به دليل کم بودنشان به وسيله يک بيان ديگر و در مرحله بعد از وضع حکم اول، محدود و منسوخ مي‌شوند.
وجود نسخ در احاديث، قطعي و مسلّم است؛ امّا در گستره آن اختلاف است. برخي از احاديث باب اختلاف الحديث در کافي 1 به اين موضوع تصريح دارند. برخي از اين احاديث در پاسخ به سؤال از سرّ اختلاف نظر اصحاب رسول خدا با يکديگر و نيز اختلاف آراي آنان با نظريات امامان صادر شده است. برخي از کوتاه‌ترين اين روايات را مي آوريم.در کافي آمده است:
مُحَمّدُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ أبي عَبْدِ‌اللهِ عليه السلام قالَ: قُلْتُ لَهُ: ما بالُ أقْوامٍ يَرْوُونَ عَنْ فُلانٍ وَ فُلانٍ عَنْ رَسُولِ اللهِ صلي الله عليه و آله لا يُتَّهَمُونَ بِالْکذْبِ، فَيَجيءُ مِنْکمْ خِلافُهُ بِهِ، قالَ: «إنَّ الْحَديثَ يُنْسَخُ کَما يُنْسَخُ الْقُرْآنُ.» 2

1.. الکافي، ج ۱، ص ۶۴ـ ۶۲.

2.. همان، ص ۶۴؛ ر. ک: الذکري، ص ۱۳۴.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 396833
صفحه از 240
پرینت  ارسال به