حديث مانند تفسير قرآن، فقه و اخلاق.
فرآوردههاي هر يک از اين دو حوزه، در فهم ما از حديث تأثير دارند؛ اما چگونگي اين تأثيرگذاري و شدّت و ضعف آن يکسان نيست. از اينرو ما اين درس را در دو بخش بيان ميکنيم.
دانشهاي غير حديثي
تأثير دانش هاي بشري و غير حديثي بر فهم حديث، جزئي از مسئله بزرگتر رابطه علم و دين است. اين نکته که آيا فهم حديث در اثر کشف حقايق علمي و دريافتهاي بشري از هستي ممکن است دگرگون شود يا تعميق يابد، پرسش آغازين اين مبحث است و چگونگي و فرايند اين تأثير و گونههاي متفاوت اين تعامل دوسويه، مسئله بعدي است.
امکان اثرگذاري
معصومان گوهرهايي پاک و بسي فراتر و والاتر از آدميان خاکنشيناند، آنان با هستيآفرين ارتباط دارند و منشأ علم آنان، مستقيم يا باواسطه، وحي الهي است و سخنان آنان از حقيقت هستي سرچشمه ميگيرد. ۱
ارتباط با منشأ هستي، ثبوت انديشهها و باورهاي آنان را نتيجه ميدهد و نتيجه منطقي اين موضوع، دوام گفتهها و آراي ابرازشده بر اساس اين باورهاست.
اين نتيجه منطقي، مانع بزرگي در ذهن برخي ايجاد ميکند که چگونه معناي حديث در مسير تحوّل قرار گيرد و هر از چند گاهي با پديد آمدن فرضيهها و نظريههاي نو دگرگون شود. به عبارت ديگر، تغيير از لوازم دانش بشري است و ظهور پيوسته دانشمندان جديد و انجام آزمايشها و تجربههاي تازه، علوم بشري را به صورت يک واقعيت سيال، تدريجي و تغييرپذير درآورده و