175
درسنامه فهم حديث

اندوخته‌هاي علمي مرتبط تعامل برقرار ‌کنند، براي ما مفيد و رهگشاست و همان‌گونه که محدثان زبردست در ادب و بلاغت عربي، لطايف متن را استخراج مي‌کنند، انديشه‌هاي آشنا با روان و شخصيت انسان، از يک حديث به ظاهر ساده، دهها ويژگي شخصيتي و رواني انسان را بيرون مي‌کشند.
براي نمونه، حديث «أقَلُّ النّاسِ مُرُوَّه، مَنْ کانَ کاذِباً؛ مروّت دروغگو از همه کس کمتر است.»۱ را در نظر مي‌گيريم. در نظر ابتدايي، آن را تنها يک نکوهش دروغ و دروغگو مي‌بينيم و از آن نتيجه مي‌گيريم که نبايد دروغ گفت؛ اما اندک آشنايي با روان‌شناسي شخصيت، مي‌تواند اين پرسشها را در ذهن بسازد که آيا حديث به ارتباط احساس کهتري با دروغ‌بافي اشاره ندارد؟ و آيا اين ارتباط يکسويه يا دوسويه است و اگر دوسويه است متغير مستقل کدام است و متغير تابع چيست؟ آيا قلّت مروّت، دروغگويي مي‌آورد يا دروغگويي به قلّت مروّت مي‌انجامد؟
اين پرسشها که مي‌تواند زمينه ساختن آزمونهاي روان‌شناسي را نيز فراهم کند، ما را به حديثي مانند «لا يکْذِبُ الْکاذِبُ إلّا مِنْ مَهانَه نَفْسِهِ؛۲دروغگو جز به دليل خواري نفس خويش دروغ نمي‌گويد.» رهنمون مي‌شود وذهن ما را به‌آن حساس مي‌کند تا همبستگي خواري نفس و دروغ را به طور کامل بررسي کنيم. ۳

اختلاف و تعارض

گونه دوم و زمينه ديگر تأثير دانشهاي بشري بر فهم حديث، اختلاف و تعارض است؛ تعارض ميان فهم ما و نتايج تجربه علمي‌ بشر. ذهن بشر، به سبب

1.. بحار الأنوار، ج ۷۲، ص ۲۵۹، ح ۲۱.

2.. کنز العمال، ح ۸۲۳۱؛ بحار الأنوار، ج ۷۲، ص ۲۶۲، ح ۴۵.

3.. براي آگاهي بيشتر در باره تعامل حديث و روان‌شناسي ر.ک : «بهره‌گيري از حديث در روان‌شناسي»، مجله علوم حديث، ش ۲۹ و نيز بحث دکتر گلزاري در همان مجله ، شماره ۱۷.


درسنامه فهم حديث
174

علم جامعه‌شناسي و سياست، مناسب و معقول به نظر مي‌رسد، ۱ يا بهره‌گيري از علوم روان‌شناختي براي درک بهتر نامه امام علي عليه السلام به امام حسن عليه السلام، ۲ پذيرفتني است، اما کاويدن علم شيمي و فيزيک براي رسيدن به فهم برتر در اين دو نامه، نا‌معقول مي‌نمايد.

فرايند تأثير دانشها بر فهم حديث

دانشهاي بشري حداقل به دو گونه بر فهم حديث تأثير مي‌نهند؛ نخست : ايجاد سؤال و فراهم آوردن زمينه گفتگو در باره حديث، و دوم: اختلاف و تعارض.

ايجاد سؤال و زمينه گفتگو

در بخش اول، دانشهاي بشري، که به نوعي بازتاب نيازهاي مادي و روحي انسان هستند، دغدغه‌هاي ذهني توليد مي‌کنند و از رهگذر بقاي اين پرسشها، ذهن هشيار را به هنگام برخورد با معاني متناسب و دريافت نکات نهفته در هر گزاره علمي ديگري فعال مي‌سازند و آن را به استخراج دقايق و لطايف پنهان در آن بر‌مي‌انگيزند و لايه‌هاي زيرين متن را بيرون مي‌کشند. حال اگر اين گزاره علمي حديث باشد و تراويده از جانهايي سخت بينا، به طريق اولي در برابر اين پرسشهاي ذهني به سخن مي‌آيد.
در اين عرصه، فهم ابتدايي ما از حديث، نادرست خوانده نمي‌شود، بلکه بر فهم ما افزوده مي‌گردد و نکته‌هاي مغفول متن حديث و ناگفته‌هاي مقصود امام آشکار مي‌شود. از همين‌رو، توجه به بهره‌گيري محدثاني که در يکي از دانشهاي بشري تخصص داشته‌اند و توانسته‌اند ميان داشته‌هاي خود در حوزه حديث و

1.. اين نامه در نهج البلاغه، در بخش مکاتبات، شماره ۵۳ آمده است و دستورالعمل حکومتي امام علي عليه السلام است. اين نامه مملوّ از نظرات سياسي و مبادي دانش جامعه‌شناسي است.

2.. اين نامه، سي و يکمين نامه نهج البلاغه است و مي‌توان آن را منشور اخلاقي اسلام دانست.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 396825
صفحه از 240
پرینت  ارسال به