207
درسنامه فهم حديث

شد كه بسيارى از لغات را نادرست بشمرد و آنها را در كتابش نياورد، اگر چه اين امر، مانع راه يافتن غلط به كتابش نشد. كتاب جوهرى با استقبال عالمان روبرو و تهذيب و تلخيص شد. مختار الصحاح از محمد بن ابى بكر رازى، گزيده اى تقويت شده از آن است. وى مطالبى را از تهذيب اللغه ى ازهرى به گزيده خود از صحاح افزود.

8. مقاييس اللّغه، احمد بن فارس بن زكريا (م 395)

مؤلف در ذيل مفردات هر مادّه، به معنا يا معانى متفاوت آن اشاره كرده است و اين نكته را تذكر مى دهد كه آيا معانى متفاوت يك ماده به يك اصل بازمى گردند و يا چند اصل هستند. مؤلّف، در اين كتاب از خليل فراهيدى و ابن دريد، سود برده است. او از رهگذر ذكر معناى اصلى كلمه، اين امكان را فراهم مى آورد تا سير تغيير معناى لغت را دريابيم و مجازها و استعاره ها را تا حدود بسيارى از معناى اصلى متمايز كنيم.
ابن فارس، استاد صاحب بن عبّاد بود و ابن عباد او را داراى حسن تصنيف و كتابهايش را كم تصحيف مى دانست. كتاب المجمل و نيز فقه اللغه از كتاب هاى متعدد اوست.

9. كتاب الأفعال، سعيد بن محمّد المعافرى السَرقُسِطى (م بعد از 400)

وي به تصريف افعال عربى پرداخت و از كتاب «ابن فوطيه» سود برد و آن را بسط داد. او از زجّاج و ابوحاتم سجستانى و قطرب نيز مطلب نقل كرده است. وي كلمات غريب را نيز تفسير و به قرآن و حديث استشهاد نموده است.

10. المخصّص، على بن اسماعيل ( ابن سيده)، (458 ـ 398)

كتاب لغت وي، بسيارى از كتاب هاى پيش از خود را گِرد آورده وترتيب آن، موضوعى است و مى توان آن را پايان و جامع همه كتب لغت تا قرن چهارم هجرى دانست. كتاب المحكم او نيز معتبر و معروف است.


درسنامه فهم حديث
206

2. المنجد فى اللّغه، على بن الحسن هنّايى (م 230 ق)

معجمى است كه به لغات مشترك پرداخته و به كار حلّ مشكل واژه هاى چند معنايى مى آيد.

3. جمهره اللغه، محمّد بن الحسن بن دريد اَزْدى بصرى (م321)

نويسنده در اين كتاب، لغات عمومى عرب را شرح داده و لغات كم كاربرد را نياورده است.كتاب، شواهد قرآنى و حديثى فراوان دارد و در آن به لغات غريب و راهيافته از ديگر زبان ها به زبان عربى، هم اشاره كرده است.

4. ديوان الأدب، اسحاق بن ابراهيم فارابى، (م 350)

مؤلف، از غريب الحديث ابن سلّام، إصلاح المنطق ابن سكّيت و أدب الكاتب ابن قتيبه استفاده كرده است.

5. تهذيب اللغه، محمّد بن احمد اَزهرى (370 ـ 282)

مؤلّف، مانند خليل و ديگر لغت شناسان نخستين، نزد باديه نشينان عرب رفت و از آنان لغت شنيد. او به تهذيب لغت عرب همت گماشت و آن را از واژه هاى تصحيف شده پيراست و اغلاط بسيارى را حذف نمود.

6. المحيط فى اللغه، اسماعيل بن عبّاد طالقانى (385 ـ 326)

مؤلف كتاب به سبب همراهي اش با وزير دانشمند آل بويه، ابن عميد، به «صاحب» مشهور شد. صاحب بن عبّاد كتاب هاى متعدّد نوشت كه از بزرگترين آنها المحيط است و جزو نخستين كتابهاى لغت الفبايى مى باشد. اين كتاب واژه هاى بسيارى را شرح كرده، اما شواهد شعرى زيادى ندارد.

7. الصحاح فى اللغه، اسماعيل بن حمّاد جوهرى فارابى (م 393)

جوهرى تنها لغاتى را كه صحيح مى دانست گرد آورد و آنها را بر اساس مواد و به شكل الفبايى كامل، دسته بندى كرد. مبناى انتخابى جوهرى موجب

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 377959
صفحه از 240
پرینت  ارسال به