29
درسنامه فهم حديث

محقق حلي (م 672 هجري) از اين صريح تر و روشن تر سخن گفته است. او در جايگاه ردّ دو جريان افراطي و تفريطي در عمل به خبر واحد مي گويد:
حشويه ۱ در عمل به خبر واحد افراط کردند، تا آنجا که در برابر هر خبري رام شدند و متوجه نشدند که قبول همه خبرها مستلزم تناقض است، زيرا از جمله اخبار، گفته پيامبر است که فرمود: «پس از من، دروغگويان بر من فراوان مي شوند»و نيز گفته امام صادق عليه السلام که: «هر يک از ما گرفتار دروغگويي است که بر او دروغ مي بندد».
و برخي جانب تفريط پيش گرفتند و گفتند که فقط حديث صحيح السند را مي پذيريم و متوجه اين نکته نشدند که دروغگو و فاسق نيز گاه راست مي گويد و نفهميدند که اين سخن، طعنه زدن بر عالمان شيعه است و خدشه وارد آوردن بر مذهب؛ زيرا نويسنده اي نيست که گاه به خبر مجروح (ضعيف) عمل نکند، همان‌گونه که به خبر واحد معتبر عمل مي‌کند. ۲
او سپس راه درست را ميانه‌روي و اعتدال مي داند و مي گويد:
به آنچه اصحاب پذيرفته اند يا قرائني بر صحّت آن دلالت مي کند عمل مي شود و آنچه اصحاب از آن اعراض کرده اند يا شاذّ و نادر است، واجب الردّ است. ۳
در پرتو اين روش، مي توان به بسياري از احاديث اخلاقي، به شرط همخوان بودن با قرآن و عقل، عمل نمود و تنها احاديث بدون شاهد را کنار نهاد. روشي که بسياري از عالمان اخلاق آن را به کار برده‌اند و به هنگام ارائه مطالب اخلاقي، از احاديثي همسو سود مي‌برند. احاديثي که مضمون آنها صحيح و با فطرت و خوي آدمي هماهنگ است، هر چند اسناد صحيح ـ به اصطلاح متأخران ـ ندارند.

1.. حشويه به کساني مي‌گفتند که کتابهاي خود را از حديث درست و نادرست پر مي‌کردند. آنان کمتر در معاني احاديث مي انديشيدند و عقايد نادرستي داشتند. ر. ک: مفيد، الأفصاح، ص ۳۰.

2.. المعتبر، ج ۱، ص ۲۹.

3.. همان.


درسنامه فهم حديث
28

ب) رويکرد تصحيح

رويکرد تصحيح به معناي صحيح شمردن مضمون رواياتي است که سند کامل ومطمئني ندارند. گاه احاديث، سند معتبري ندارند، اما مضمونِ مقبول و محتوايي همخوان با ساير روايات دارند و قرينه هاي ديگري نيز آنها را همراهي مي‌کند. ما مي‌توانيم مضمون اين احاديث را معتبر بشماريم. گفتني است که اين به معناي يقين به صدور اين گونه احاديث و حديث دانستن هر متن بدون سند يا با سند جعلي نيست، بلکه به معناي عمل به مضمون رواياتي است که در کتب مقبول عالمان نقل شده اند، ولي از سند صحيح، به اصطلاح متأخران، بي‌بهره اند.
شيخ طوسي، که از او به عنوان «لسان القدماء» ۱ ياد مي کنند، از نخستين کساني است که به اين شيوه تصريح کرده و خود، بدان عمل کرده است. او در کتاب اصولي خود، عدّه الأصول، مباحث نظري اين شيوه را سامان و در کتابهاي فقهي و حديثي‌اش، آن را تطبيق داده است. ۲
پس از او و در زمان کنوني نيز اين شيوه مورد استفاده بوده و به جز معدودي از فقيهان، آن را کنار ننهاده اند. بر همين اساس، احمد بن ابي‌طالب طبرسي (از عالمان قرن 6) به هنگام تدوين کتاب الاحتجاج، نيازي به نوشتن اسناد احاديث نمي‌بيند و مي گويد:
ما اسناد بيشتر اخباري را که در اين کتاب نقل مي کنيم نمي آوريم، زيرا يا بر آنها اجماع و اتفاق شده و يا مضمون آنها موافق عقل است و يا در سيره و کتابها، ميان مخالف و موافق، مشهور است. ۳

1.. در کنار شيخ طوسي از محقق حلّي نيز به عنوان «لسان القدما» (زبان عالمان نخستين) ياد شده است. ر. ک: سماء المقال في علم الرجال، ص ۱۵۱، ج ۲، ص ۲۹۸.

2.. ر. ک: عدّه الأصول، ج ۱، فصل «في ذکر القرائن الّتي تدلّ علي صحّه أخبار الآحاد أو علي بطلانها»، ص ۱۵۱؛ و نيز ص ۱۵۵.

3.. الاحتجاج، ج ۱،ص ۴.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 396893
صفحه از 240
پرینت  ارسال به