محقق حلي (م 672 هجري) از اين صريح تر و روشن تر سخن گفته است. او در جايگاه ردّ دو جريان افراطي و تفريطي در عمل به خبر واحد مي گويد:
حشويه ۱ در عمل به خبر واحد افراط کردند، تا آنجا که در برابر هر خبري رام شدند و متوجه نشدند که قبول همه خبرها مستلزم تناقض است، زيرا از جمله اخبار، گفته پيامبر است که فرمود: «پس از من، دروغگويان بر من فراوان مي شوند»و نيز گفته امام صادق عليه السلام که: «هر يک از ما گرفتار دروغگويي است که بر او دروغ مي بندد».
و برخي جانب تفريط پيش گرفتند و گفتند که فقط حديث صحيح السند را مي پذيريم و متوجه اين نکته نشدند که دروغگو و فاسق نيز گاه راست مي گويد و نفهميدند که اين سخن، طعنه زدن بر عالمان شيعه است و خدشه وارد آوردن بر مذهب؛ زيرا نويسنده اي نيست که گاه به خبر مجروح (ضعيف) عمل نکند، همانگونه که به خبر واحد معتبر عمل ميکند. ۲
او سپس راه درست را ميانهروي و اعتدال مي داند و مي گويد:
به آنچه اصحاب پذيرفته اند يا قرائني بر صحّت آن دلالت مي کند عمل مي شود و آنچه اصحاب از آن اعراض کرده اند يا شاذّ و نادر است، واجب الردّ است. ۳
در پرتو اين روش، مي توان به بسياري از احاديث اخلاقي، به شرط همخوان بودن با قرآن و عقل، عمل نمود و تنها احاديث بدون شاهد را کنار نهاد. روشي که بسياري از عالمان اخلاق آن را به کار بردهاند و به هنگام ارائه مطالب اخلاقي، از احاديثي همسو سود ميبرند. احاديثي که مضمون آنها صحيح و با فطرت و خوي آدمي هماهنگ است، هر چند اسناد صحيح ـ به اصطلاح متأخران ـ ندارند.