إذا سَمِعْتُمُ الْحديثَ عَنّي، تَعرِفُهُ قلوبُکم و تَلِينُ لَهُ أَشعارُکم و أبشارُکم و تَرَوْنَ أنَّهُ مِنکم قَريبٌ، فَأنا أَوْلاکم بهِ، و إذا سَمِعتُم الْحديثَ عَنّي، تُنکِرُهُ قلوبُکم و تَنْفُرُ أَشعارُکم و أَبشارُکم و تَرَونَ أَنَّهُ منکم بعيدٌ، فَأَنا أبعدُکم مِنهُ.۱
هنگامي که حديثي منسوب به من را شنيديد و دلهايتان آن را شناخت و در برابر آن نرم شديد و احساس نزديکي و قرابت با آن نموديد، من به [گفتن] آن سزاوارترم، و هنگامي که حديثي از من شنيديد که دلهايتان آن را انکار کرد و از آن بدتان آمد و احساس دوري از آن نموديد، من از آن دورترم.
گفتني است اين معنا در احاديث شيعه نيز موجود است، هر چند در اين احاديث، سفارش شده اگر کسي معناي حديث را نتوانست بپذيرد، به جاي ردّ و انکار آن، معناي حديث را به گوينده آن بازگرداند و در قبول و ردّ توقّف کند. ۲
چکيده
o فقه الحديث ترکيبي از معناي لغوي فقه و معناي اصطلاحي حديث است؛ يعني فهم عميق گفتار و رفتار معصوم.
o ما در فقه الحديث، به بررسي متن روايت مي پردازيم و با بهره گيري از شيوه هاي منطقي فهم و نقد حديث و نيز قواعد گوناگون، در پي درک مقصود اصلي صاحب سخن هستيم.
o اهميت و ضرورت اين دانش به اندازه خود حديث است و غفلت از آن، کژيها و انحرافهايي را پديد آورده است.
o برخي فوايد فقه الحديث عبارتاند از: تعالي انسان و فهم قوت و ضعف حديث.