کژفهميها شده است. گزارشهاي فراواني در دست داريم که نشان ميدهد راويان شيعه در دوره حضور، به محضر امامان شتافته و از مضمون، محتوا و نيز صحت و صدور روايات منسوب به آنان پرسيدهاند و امامان آن احاديث را تفسير کرده يا معناي اصلي و مقصود حقيقي گوينده آن را بازگفتهاند و در بسياري از موارد نيز آن را نقد يا ردّ کردهاند. ۱
درباره احاديث متعارض و شيوه هايحل آنها نيز مي توان بهکوششهاي برخي اصحاب بزرگ ائمه مانند محمد بن ابيعمير (م 217 ه)، از اصحاب امام کاظم و امام رضا(، که بيشاز نود تأليف داشته است ۲ و نيز همتاي او يونس بن عبدالرحمان با بيش از سي تأليف، اشاره کرد که هر دو کتابي به نام اختلاف الحديث داشته اند. يونسکتاب علل الحديث ۳ نيز نگاشته است. دانش علل الحديث ناظر به عيبهاي حديث است و در زمره کتب فقه الحديثي جاي مي گيرد. ۴
ويژگيهاي کلي دوره
مي توان تلاشهاي فقه الحديثي در دوره حضور معصومان را در پنج بند زير خلاصه کرد:
1. امامان، ياران خود را به فهم ژرف حديث و دقت در آن تشويق کرده و عرضه حديث بر امامان به اين منظور، يا آگاهي از تصحيف و تحريف و نيز نقد آن، وجود داشته و اوج گرفته است.
2. پرسش از کلمات و عبارات حديثي رواج داشته است و ائمه خود نيز به تبيين
1.. براي آشنايي با اين نمونهها ر. ک: مجله علوم حديث، شماره ۶ و ۹ : مقاله «عرضه حديث بر امامان» از نگارنده ؛ در آنجا نشان دادهايم که عرضه حديث، همواره و در روزگار همه امامان وجود داشته و تنها کثرت و شدت آن متفاوت بوده است.
2.. همان، ص ۳۲۶، رقم ۸۸۷.
3.. علل الحديث به معناي عيبهاي پنهان در سند و متن حديث است.
4.. پيشين، ص ۴۴۶، رقم ۱۲۰۸ و الفهرست طوسي، ص ۲۶۶، شماره ۸۱۳.