ترجيح يک روايت بر روايت ديگر را بيان کرده و سپس در متن کتاب، که مشحون از نکات فقه الحديثي است، نتايج و شيوه هاي حلّ اخبار مختلف و متعارض را ارائه داده است.
شيخ طوسي در کتاب اصول فقهش، عدّه الأصول، نيز، به برخي قواعد فقه الحديث (مانند عام و خاص، ناسخ و منسوخ، مطلق و مقيد و مجمل و مبين) پرداخته و به مباحث ادبي مرتبط با فهم حديث، همچون حقيقت و مجاز، اشاره کرده است. ۱ سه کتاب ياد شده، به ويژه الاستبصار، گنجينه اي از احاديث دشوار يا متعارض به همراه روشهاي حل آنها هستند و حمل و جمع شيخ طوسي در اخبار همواره مورد اعتناي فقيهان و حديث پژوهان بوده است، به گونه اي که فيض کاشاني و شيخ حرّ عاملي، فهم و گفته شيخ را در جوامع روايي خود، الوافي و وسائل الشيعه آوردهاند.
در پايان بايد افزود که روش شيخ طوسي در فهم معاني نهفته و حل احاديث، تا حدّ زيادي بر اساس جمعآوري احاديث مشابه، مويد و هم خانواده استوار است.
ويژگيهاي کلي دوره
1. تأليف در زمينه علل الحديث و تفسير حديث ادامه يافت.
2. صاحبان جوامع با تنظيم احاديث و گردآوري موضوعي (و نه مسندي آنها)، اولين و اساسيترين گام را براي فهم درست و بهتر احاديث برداشتند. آنان با مجموعهسازيهاي کلان و زيباي خود، احاديث مشابه و ناظر به هم را يکجا در اختيار ما نهادند.
3. نخستين کتاب فقه الحديثي به نام معاني الأخبار نوشته شد.
4. نخستين کتاب مستقل در زمينه احاديث متعارض و متخالف به نام الاستبصار في ما اختلف من الأخبار عرضه شد.