محمد بن مؤمن گيلاني (از شاگردان شيخ بهايي) و حاشيه محمّد امين استرآبادي (م 1036 ه) صاحب الفوائد المدنيه، و تعليقه ميرداماد بر اصول الکافي (م 1041 ه)، که هيچيک کامل نيست و از برخي نسخه اي نيز به دست نيامده است. ۱ ميرداماد کتاب مستقلي نيز در زمينه علوم حديث به نام الرواشح السماويه دارد. او در اين کتاب و به ويژه در رشحه دوم (ص 43) و بيست و پنجم (ص 83) در کنار مباحث رجالي، گاه به شرح لغات و فقه الحديث نيز پرداخته است.
همچنين ميتوان به شروح مهمتري مانند شرح محمّد صدرالدين شيرازي مشهور به ملاصدرا (م 1050 ه) با نام شرح أصول الکافي ۲ و نيز دو شرح فارسي و عربي ملا خليل قزويني (1089 ـ 1001 ه) بر الکافي با نام الصافي و الشافي هم اشاره کرد. تأليف الشافي از سال 1057 تا 1086 قمري به درازا کشيده است. ۳
مشهورتر از اين دو، شرح ملا حُسامالدين محمّد صالح بن احمد مازندراني (م 1081 ه) بر الکافي است که در سالهاي اخير با تعليقه هاي سودمند علامه ابوالحسن شعراني به چاپ رسيده است. فرزند او، ملا هادي مازندراني نيز شرحي بر فروع الکافي، از «کتاب الزکاه» تا «المزار» دارد. همچنين مي توان به شرح مبسوط مير محمد اسماعيل خاتون آبادي (1116 ـ 1031 ه) شارح حديث عمران صابي و نيز دو حاشيه سيد نورالدين علي بن ابي الحسن عاملي (م 1068 ه) و ميرزا محمّد بن سيد حيدر حسيني طباطبايي مشهور به ميرزا رفيع الدين ناييني (م 1082 ه)، اشاره کرد.
1.. اين همه را استاد ما آيت الله استادي در مجله علوم حديث، ش ۱۳، ص ۱۸ ـ ۱۶ آورده و به منابع آن ارجاع داده اند.
2.. ملاصدرا افزون بر شرح عميق خود بر مباحث معارف الکافي، در تفسير قرآن خود نيز به توضيح و شرح روايات بسياري پرداخته است. ر. ک: تفسير القرآن الکريم، ج ۲، ص ۱۶۳ و ج۳، ص ۳۸۴ و ج ۶، ص ۲۱۰ و ص ۲۵۷.
3.. الذريعه، ج ۱۳، ص ۶۰، ش ۱۲.