2. دو کتاب مستقل در باب مسائل حديثي، يعني درايه شهيد و الرواشح السماويه، برخي از مباحث و قواعد فقه الحديث را مطرح کردند.
3. شرحهاي نسبتاً مفصّلي بر کتب اصلي حديث نوشته شد و در اين شرحها از قواعد فقه الحديث (مانند يافتن احاديث مشابه و همخانواده، توجه به قرائن مقاميه و اخباريه و استفاده از کتب لغت و غريب الحديث) استفاده شد.
4. نقد محتوايي و مضموني، تأويل و توجه به معاني مجازي در اين دوره به چشم مي خورد.
ه) دوره تدوين جوامع روايي متأخر (قرن يازدهم و دوازدهم)
دوره تدوين جوامع روايي متأخر از اهميت خاصي برخوردار است و مي توان آن را با دوره تدوين جوامع اوليه مشابه دانست. آنچه اين دوره را از دوره قبلي متمايز مي سازد و زمينه پرداخت مستقل به آن را فراهم مي آورد، گستره کاري جامعنويسان اين دو قرن و تمرکز ايشان بر حديث است. حجم تلاشهاي اين بزرگان در زمينه فقه الحديث قابل مقايسه با بسياري از عالمان دوره فترت و حتي برخي از محدثان جامع نگار اوليه نيست.
ما در اينجا بخشي از جلوه هاي اين تلاش را به ترتيب تاريخي ارائه مي دهيم. مهمترين اين تلاشها در دو زمينه تدوين مناسب و تنظيم راهگشاي احاديث در مجموعه هاي بزرگ و مفصل روايي، و شرح و حل مشکلات مضموني اخبار بروز کرده است. افزون بر اين، گردآوري روايات مختلف در يک باب، به همراه ارائه راهحلّ اختلاف آنها و طريقه جمع ميان روايات متعارض، از کوششهاي اين محدثان بوده است.
1. فيض کاشاني
محمد محسن بن شاه مرتضي، معروف به فيض کاشاني (1091 ـ 1007 ه)، از حکيمان، متکلمان، فقيهان و محدثان بزرگ قرن يازدهم هجري است. او در شعر و ادب هم تبحر داشته و کتابهاي متعددي تأليف کرده است. ۱ بزرگترين