61
درسنامه فهم حديث

و آيات قرآني و نيز شرح کلمات غريب) گوشزد کرد و يک جامعِ نوين حديثي به نام جامع أحاديث الشيعه را پي نهاد. ايشان همچنين در پاسخ به سؤال سيد بحر العلوم از نُه حديث مقلوب، با سود جستن از علم طبقات الرجال و نيز فقه الحديث، به تفسير و نقد اين احاديث پرداخت که بعدها در کتابي کوچک به نام الأحاديث المقلوبه منتشر شد.
علامه اميني (م 1390 ه) نيز کتاب بزرگ خود الغدير را از شرح غرائب و تبيين دلالت احاديث مشحون ساخت و قرائن گوناگون حديث غدير را گرد آورد و سامان داد. او به نقد بسياري از روايات تاريخي و نقلهاي جعلي نيز همت گماشت.
علامه سيد محمد حسين طباطبايي (م 1361 ش) نيز از معدود کساني است که با استفاده از اندوخته هاي فراوان و متنوع خود، توانست تعليقه هايي بسيار ژرف و کارگشا بر احاديث بحار الأنوار بنگارد. او در تفسير الميزان مباحث روايي فراواني را بر اساس قواعد فهم و نقد حديث عرضه کرده است.
همين شيوه را علامه شعراني در تعليقه اش بر شرح ملا صالح مازندراني بر الکافي و نيز حاشيه اش بر الوافي پيش گرفته است.
امام خميني (1409 ـ 1320 ه) نيز با همه تلاشهاي اجتماعي و گرفتاريهاي سياسي اش، چند کتاب مهم و عميق در شرح حديث نگاشت که از جمله آنها شرح چهل حديث، در توضيح احاديث اخلاقي و نيز کتاب شرح حديث جنود عقل و جهل، و شرح دعاي سحر، که شرحي عرفاني است. اينها همه به جز شروح عميق و عرضه نکته ها، دقتها، ژرف‌نگريها، نقدها و تحليلهاي فقه الحديثي ايشان در کتا‌بها و تقريرات مفصل و متعدد فقه و اصول است.
همچنين بايد از حديث‌پژوه معاصر، مرحوم علي اکبر غفاري، ياد کرد که رساله اي مستقل با عنوان فقه الحديث را در پايان تلخيص خود از مقباس الهدايه ارائه داده است. او بر همه کتب اربعه و نيز برخي از کتابهاي شيخ صدوق تعليقه هاي سودمندي دارد و شروح کوتاه و راهگشاي علامه مجلسي و علامه


درسنامه فهم حديث
60

پس از تدوين جوامع روايي متأخر، برخي از محدّثان و عالمان به شرح آنها پرداختند. در اين ميان الوافي از اقبال بيشتري برخوردار بود. سيد ابراهيم بن محمد باقر رضوي قمي (زنده تا 1168 ه) و محمد باقر وحيد بهبهاني، مجدّد مکتب اجتهاد اصولي در برابر اخباريگري، ۱ بر بخشهاي متعددي از آن شرح نوشتند. دو شرح نيز بر کتاب طهارت آن از محمد جواد عاملي صاحب مفتاح ‌الکرامه (م 1226 ه) ومحمدتقي بن عبدالرحيم تهراني (م 1248 ه) موجود است.
تلاشهاي مستقلي نيز در اين دوره صورت گرفت. سيد عبدالله شبّر (م 1241 ه)، صاحب مجموعه بزرگ جامع المعارف و الأحکام، ۲ برخي از اخبار پيچيده و مشکل را در کتاب مصابيح الأنوار في حلّ مشکلات الأخبار گرد آورد و به شرح آنها پرداخت. ميرزا حسين نوري (م 1320 ه)، صاحب مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل نيز، همه احاديث هم‌مضمون با احاديث وسائل الشيعه را گرد آورد و به همان شکل دسته‌بندي نمود و در خاتمه کتابش مباحثي را مطرح کرد که با فقه الحديث مرتبط است.
کتاب البحر الزخّار في شرح أحاديث الأئمه الأطهار از سيد محسن امين عاملي (م 1371 ه) صاحب أعيان الشيعه نيز از ديگر فعاليتها در اين زمينه است.

تلاشهاي معاصران

در دوره معاصر مي توان از تلاشهاي آيت ‌الله حسين طباطبايي بروجردي (م1380 ه) نام برد. اين عالم بزرگ در پي سا‌‌لها تتبّع در کتب اربعه و وسائل الشيعه، نيازهاي اساسي را براي فهم صحيح حديث (مانند گرد آمدن احاديث مشابه

1.. اصوليان و اخباريان دو جريان عمده مجتهدان و فقيهان شيعي هستند که درباره اعتبار همه اخبار موجود در کتب شيعه و نيز چگونگي استفاده از آنها با هم اختلاف دارند. اخباريان کمتر خبري را نا‌معتبر مي‌دانند و کمتر آن را از صافي نقد و پالايش عبور مي‌دهند و نيز کمتر از اصوليان علم اصول فقه را در استنباط فقهي دخالت مي‌دهند.

2.. اين کتاب سترگ به چاپ نرسيده، ولي نسخه مصوّر آن در کتابخانه دار الحديث و نيز بنياد دايره المعارف اسلامي موجود است.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 377944
صفحه از 240
پرینت  ارسال به