69
درسنامه فهم حديث

مخالف را نيز مطالعه و از کوششهاي عالمان حديث در شرح احاديث استفاده کنيم و سپس برآيند حاصل از دو سوي تعارض و کوششهاي محدثان را به دين نسبت دهيم.
مراجعه به کتب شرح ‌الحديث در فهم بسياري از احاديث مشکل نيز گره‌گشاست. همچنين در سده‌هاي اخير و با پيشرفت علوم انساني و تجربي، گاه دستاوردهاي علمي بشر، چه به هنگام موافقت و چه به هنگام مخالفت با احاديث، در فهم حديث تأثير داشته است که نمي‌توان به آنها بي‌توجه بود. ما به مجموع اين کوششهاي بشري به ديده اهميت و نه حجيت مي‌نگريم و مي‌کوشيم از آنها براي فهم حديث استفاده کنيم. گفتني است اين مراحل همواره از هم گسسته نيستند و در موارد فراواني به هم پيوسته و در هم تنيده‌اند و تأثيرات متقابلي بر يکديگر دارند.
بر پايه آنچه گفته شد مي‌توان سير فهم حديث را به دو مرحله کلي فهم متن و فهم مقصود تقسيم نمود و مرحله فهم متن را مرکب از دو گام فهم واژه‌ها و فهم ترکيبها دانست.
فهم مقصود نيز در گروي گردآوري همه قرينه‌‌ها اعم از قرينه‌هاي داخلي و خارجي، لفظي و مقامي و نيز توجه به احاديث متعارض، افزون بر احاديث مشابه و هم مضمون است. در انتها، بهره‌گيري از همه دستاوردهاي بشري مرتبط، مي‌تواند به فهم درست ما از حديث کمک کند.
اکنون پيش از ورود به مسير فهم حديث و طي گام به گام مراحل فهم متن و مقصود، دو پيش نياز طي مسير را بر مي‌رسيم.

پيش نيازهاي فهم

تلاش براي فهم حديث ـ دست کم در احاديث مشکل و ژرف ـ کوششي دامنه دار و وقت گير است. عقل حکم مي‌کند که براي رسيدن به اين هدف والا و گاه دور دست، در جايي سرمايه گذاري کنيم که احتمال موفقيت نسبي وجود داشته باشد. از اين رو پيش از حرکت و تلاش براي فهم حديث، بايد به دو پرسش زير پاسخ داد:


درسنامه فهم حديث
68

در مرحله اول، معناي واژه‌هاي به کار رفته در متن حديث را به دست مي‌آوريم و سپس چگونگي ارتباط آنها با يکديگر و به اصطلاح ترکيب جمله هاي واقع در متن حديث را تبيين مي‌کنيم. در صورت موفقيت در اين دو کار، به مفهوم اوليه حديث دست مي‌يابيم. علم اصول فقه، اين مفهوم را، «ظهور اوليه» يا «مراد استعمالي» مي‌نامد. براي موفقيت در اين دو کار يعني «فهم مفردات» و «فهم ترکيبات» به دانشهايي مانند صرف، نحو، لغت و معاني و بيان، نيازمنديم. روشن است که در اين مرحله، متن اصلي و صحيح حديث بايد در دسترس باشد.
در مرحله دوم، يعني فهم مقصود نهايي گوينده حديث، لازم است مطمئن شويم که مفهوم سخن با مقصود گوينده متحد است و وي قصد شوخي و يا طعنه زدن نداشته و يا نمي خواسته مقصود اصلي خود را پنهان کند. اگر به اين اطمينان نرسيديم، بايد مقصود نهفته و ناآشکار متن را پي جويي کنيم، زيرا ممکن است در يک جمله، مفهوم ابتدايي سخن با مقصود اصلي گوينده و به اصطلاح اصوليان «مراد جدي» گوينده سخن با «مراد استعمالي» متن و سخن، متفاوت باشد. مثلاً جمله «در باز است» ممکن است يک جمله خبري ساده و تقاضايي براي بستن در باشد، زيرا سرما و يا صدا مزاحم کار است، اما اگر همين جمله پس از در زدن يک تازه وارد ادا شود، به معناي دادن اجازه ورود به اوست، و اگر پس از ملالت از مزاحمت کسي گفته شود، نوعي بيرون کردن وي تلقي مي‌شود.
آنچه موجب رسيدن به مقصود اصلي گوينده مي‌شود، دست‌يابي به قرينه‌هاي مقامي و لفظي است. ما معناي اين قرينه‌ها و چگونگي تأثير آنها را بر مفهوم حديث و نيز روش دسترسي به آنها را در درسهاي «اسباب ورود حديث» و «تشکيل خانواده حديث» خواهيم آورد.
همچنين احاديث متعارضي وجود دارند که آگاهي از آنها در فهم حديث ضرورت دارد. در مسير حل اين تعارضها، فهم نخستين ما از هر دو حديث يا حداقل يکي از آنها دستخوش دگرگوني مي‌شود. اين مسئله ما را موظف مي‌کند احاديث

تعداد بازدید : 397730
صفحه از 240
پرینت  ارسال به