85
درسنامه فهم حديث

نمونه تاريخي آن، سخن ابن‌عباس در رسيدن به معناي فطرت است. او ديرزماني در فهم معناي فطرت و آيه فاطِرِ السَّمواتِ وَ الأرْضِ۱ مي انديشيده است و تفاوت آن را با خالق مي کاويده است و چون نزاع دو عرب را بر سرِ تصاحب چاهي مي بيند و مي شنود که يکي از آن دو مي گويد: «أنَا فَطَرْتُها أوّلَ يوْمٍ»، مي فهمد که فَطَرَ يعني خلقت بديعانه و بدون زمينه قبلي يا ماده اوليه. ۲ ابن‌عباس اين شيوه را به ديگران نيز توصيه مي کرد و آنان را به مراجعه به اشعار عرب تشويق مي نمود و مي گفت:
هرگاه معناي واژه يا ترکيبي از قرآن بر شما پوشيده مانْد، آن را در شعر بجوييد که قاموس عرب، اشعار اوست. ۳

3. کتب فروق اللغه

ديگر منبع در دسترس، که بيشتر به کار درک ظرافتها و مرزها و حدود معاني واژه ها مي آيد، کتابهاي فروق اللغه است. اين کتابها واژه هاي با معاني مشابه را در کنار هم مي آورند و سپس، به تفاوتهاي آنها مي پردازند. ما در سير گردآوري استعمالهاي فراوان واژه و نيز مراجعه به کتب لغت و غريب الحديث با واژه هاي مترادف واژه مورد کاوش خود رو به رو مي شويم که فهم آنها در فهم واژه مؤثر است و تفاوتهاي جزئي آنها، موجب درک گستره معنايي واژه مورد کاوش مي شود. ما در بحث خانواده حديث، به اين مطلب نيازمنديم و از اين رو دانش پژوهان گرامي را به بررسي تفاوت چند مورد مانند (علم) و (حکمت)، (امل) و (رجاء) فرا مي‌خوانيم.
کتابهاي گوناگوني در اين باره موجود است، مانند الفروق نوشته ابوهلال عسکري (زنده تا 395 ق)، فقه اللغه ثعالبي (م 429 ق)،، و جامع الشتات في

1.. انعام/ ۱۴، يوسف/ ۱۰۱، ابراهيم/ ۱۰، فاطر/ ۱، زمر/ ۴۶، شوري/ ۱۱.

2.. ر. ک: العين، مادّه فطر؛ مجمع البحرين، ج ۳، ص ۴۱۰؛ فتح الباري، ج ۱۰، ص ۲۸۵.

3.. ر. ک: المستدرک علي الصحيحين، ج ۲، ص ۴۴۹؛ المغني، ج ۱۲، ص ۴۴.


درسنامه فهم حديث
84

براي آموختن عملي اين شيوه، يک متن مشتمل بر واژه‌هاي غريب و ديرياب را در بخش پژوهش آورده ايم و از دانش پژوهان عزيز مي خواهيم تا اين واژه‌ها را در کتابهاي غريب‌ الحديث جستجو کرده، با تفسيرهاي شارحان و مترجمان مقايسه کنند.

2. متون ديني و ادبي کهن

منبع ديگر ما متون باقي‌مانده از ادبيات عرب است؛ متوني که معاصر دوره صدور حديث بوده‌اند و از اين رو، معناي واژه ها، همان معناي به کار رفته در حديث است. تتبع در اين متون و گردآوري استعمالهاي گوناگون واژه در دلِ متن و کنار هم نهادن اين کاربردها، ما را به همان شيوه اي پيش مي برد که يک لغت‌دان هم‌عصر با معصوم را به معناي لغت مي رسانْد. عالم لغوي، در دوره تدوين کتب اصلي لغت نيز، واژه را در ادبيات معاصر خويش مي کاويد و با کنار هم نهادن استعمالات آن، به معناي مشترک و نهفته لغت مي رسيد. ما نيز مي توانيم با يافتن متون اصيل و کهن ادبي که واژه مورد نظر را به کار برده اند، به گونه مستقيم و بدون واسطه گري لغويان، به معناي نهفته در بطن واژه برسيم. وجود معجمهاي لفظي و نيز رايانه، اين امکان را فراهم آورده است تا در فرصتي اندک، انبوهي از استعمالات يک واژه را بيابيم و معناي اصلي را استخراج کنيم. اين پي‌گيري، در دايره شعر و ادب خلاصه نمي شود؛ بلکه بايد کاربردهاي واژه در ديگر حوزه ها بويژه در قرآن و روايات نيز ‌بررسي شود.
اين همان اجتهاد در فهم متون و تلاش براي فهم معناي اصلي واژه است. در اين مرحله، همه داشته هاي ذهني محقّق به ياري او مي آيند و از فرآورده هاي علوم بشر استفاده مي شود، به نظريات لغويان و غريب‌نگاران توجه مي شود و پژوهشهاي ميداني و دقتهاي ذهني دست به دست هم مي دهند و پژوهشگر را به رأيي مستقل و مستقيم درباره معناي يک واژه، که حاصل کوشش و اجتهاد خود او است، مي رسانند.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 396841
صفحه از 240
پرینت  ارسال به