13
گزیده الخصال

در ايلاق (نزديک تاشکند کنونى) از وى درخواست کردند تا کتابى جامع در فقه و احکام مذهب شيعه فراهم کند، و وى کتاب من لا يحضره الفقيه را تأليف کرد که مهم‏ترين اثر او و از کتاب‏هاى چهارگانه (کتب اربعه) حديثى مهم شيعه به شمار مى‏رود.۱

اوّلين کسى که او را با لقب «صدوق» ياد کرده است، ابن ادريس حلى است.۲

او ميراث عظيمى را به آيندگان رساند. محدّث نورى، صدوق را در شمار دوازده نفرى دانسته است که سلسله اجازات به آنها منتهى مى‏شود.۳ البته او نه تنها به عنوان راوى و ناقل، بلکه چنان‏که شيخ طوسى فرموده است، نقّاد حديث و آگاه به رجال است.۴ کتاب معانى الأخبار دليل خوبى بر تبحّر وى در «فقه الحديث» و «غريب الحديث» است.

چه مى‏توان گفت در مورد مردى که زندگانى‏اش سراسر آکنده از فضايل بى‏شمار و خدمات به هم پيوسته بود؛ انسانى که عمر خود را در محضر مشايخ و طالبان معارف زلال اهل بيت علیهم السلام، صرف شنيدن و رساندن حديث کرد و در حلقه‏هاى درس و بحثى که در مساجد و مجامع علمى ترتيب مى‏يافت، به تعليم و تعلّم روزگار مى‏گذراند.

شيخ صدوق، بعد از خدمات شايان توجّه در ترويج مذهب اهل بيت علیهم السلام، در سال (381 ق) دار فانى را وداع گفت و در جوار مزار متبرّک حضرت عبدالعظيم الحسنى علیه السلام در شهر رى مدفون گرديد. مزار وى همواره زيارتگاه شيعيان بوده است؛ همچنان که قبر پدرش، ابن بابويه، در قم همواره از سوى شيعيان احترام شده است.

1.. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۱.

2.. دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج ۳، ص ۶۵.

3.. مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۵۲۴.

4.. الفهرست، ص ۴۴۲.


گزیده الخصال
12

نشان مى‏دهم، بسيار به من مى‏گفت: اين علاقه‏مندىِ فزون از اندازه‏ات به علم و معرفت، از تو _ که به دعاى امام زمان علیه السلام پديد آمده‏اى_، چندان شگفت نيست.۱

علّامه سيّد مهدى بحرالعلوم، احاديث مربوط به ولادت شيخ را نشانه بزرگ‏منشى و ارجمندى او و وجود عينى وى را از آثار و علائم امام زمان علیه السلام دانسته است.۲

از سال تولّد صدوق اطلاع دقيقى در دست نداريم؛ اما از آن جا که روايت متعدد مربوط به تقاضاى ابن بابويه از امام زمان علیه السلام براى فرزنددار شدن، مربوط به حسين بن روح نوبختى (م 326 ق) است و او از سال 305 ق به مقام نيابت سرافراز شده است، بنابراين بايد تولّد صدوق را بعد از اين تاريخ جستجو کرد.

شيخ صدوق به روزگار جوانى، پس از فراگرفتن علوم مقدماتى، علم حديث و فقه را از مفاخر فقيهان و محدثان قم، همچون على بن بابويه، محمّد بن حسن بن وليد، احمد بن على بن ابراهيم قمى، احمد بن محمّد بن يحيى عطار قمى، حسين بن ادريس قمى و... آموخت و براى تحصيل و اخذ حديث به شهرهاى رى، بلخ، بخارا، بغداد، کوفه، مکّه، مدينه و ديگر مناطق سفر کرد.

او در رى از سوى رکن الدوله، حاکم رى، تکريم شد و در سال 352 ق راهى مشهد شد. در راه از مشايخ نيشابور، حديث اخذ کرد. در سال بعد به حج رفت و در بازگشت، در بغداد درنگى داشته است. اين توقّف پُرثمر براى جمعى از اهل حديثِ آن شهر، همچون شيخ مفيد، اين امکان را فراهم کرد که از وى استماع حديث کنند و اجازه دريافت نمايند.

1.. کمال الدین و تمام النعمة، ص ۵۰۳.

2.. فقیه رى، ص ۲۵.

  • نام منبع :
    گزیده الخصال
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13887
صفحه از 76
پرینت  ارسال به