آسیب های سند حدیث

پرسش :

در سند احادیث، چه آسیب هایی ممکن است راه یافته باشد؟



پاسخ :

حدیث، ترکیبی از سند و متن است و برخی آسیب ها، مانند تصحیف و قلب و درج، دامنگیر هر دو بخش می شوند و برخی، ویژه یک بخش اند. آسیب های ویژه سند حدیث، به دو دسته قابل تقسیم اند: دسته نخست، مربوط به راویان و رجال واقع در سند و دسته دوم، در باره چگونگی ارتباط و اتّصال راویان با یکدیگر است.

  1. سستی حلقه های سند

حدیث، از طریق زنجیره نه چندان کوتاهی از راویان و نویسندگان به ما رسیده است و اعتبار و استواری این زنجیره، وابسته به اعتبار یکایک حلقه های آن است. اگر حتّی یک تن از افراد واقع در سند حدیث را نشناسیم، یا نزد پژوهشگر و بر مبنای از پیش پذیرفته اش، معتبر نباشد،[۱]آن گاه مجموع سند، دچار آسیب می شود و اعتبار کافی را ندارد. اشتراک نام یک راوی معتبر با یک راوی نامعتبر، یا تغییر نام او به نامی ناشناس، یا نامعتبر نیز از آسیب های رایج و جدّی در این عرصه است که در موارد فراوانی، با کمک دانش رجال و قواعد این علم در شناسایی اسامی مشترک، قابل حلّ است.

گفتنی است گاه نام راوی به گونه ای طرح می شود که در نگاه نخست، ناشناس به نظر می آید. در این حالت، اگر بتوانیم راوی را شناسایی کنیم و نام اصلی، یا مشهور او را بیابیم، زمینه داوری رجالی فراهم می آید و در غیر این صورت، حدیث، ضعیف السند می شود. برای نمونه، عنوان «ابو احمد اَزْدی» در اسناد در دسترس، بسیار کم کاربرد است؛ در حالی که این عنوان، کنیه «محمّد بن ابی عُمَیر»، از مشهورترین و موثّق ترین راویان شیعی است.[۲]

گاه نیز راوی را به عمد، به گونه ای ناشناس مطرح می کنند تا سندی ضعیف را معتبر، یا سندی صحیح را نامعتبر جلوه دهند. عالمان درایه، در بحث تدلیس، به این شگرد اشاره کرده و به آثار و احکام آن پرداخته اند.[۳]

  1. گسست حلقه های سند

حلقه های واقع در سند، راویانی با فاصله طبیعی میان دو نسل و بیشتر به شکل استاد و شاگرد هستند. هر گاه فاصله این حلقه ها بیشتر شود، یا جا به جایی میان آنها رخ دهد، زمینه تردید در درستی و پیوستگی حلقه ها پیش می آید. این تردید، برخاسته از احتمال وجود حلقه هایی ناپیدا، یا اشتباهِ راویان و کاتبان است که در این حالت، سند، به عنوان تکیه گاه حدیث، خود نااستوار می شود.

حدیث پژوهان، بر پایه جا و شمار این حلقه های ناپیدا، نام های گوناگونی به اسناد داده اند. اگر حلقه های آغازین سند، ناپیدا باشند، «معلّق» و اگر از میان سند، حلقه ای فرو افتاده باشد، «مُنقطع» است و اگر در حلقه منتهی به معصوم(ع)، گسستگی باشد، «مُرسَل» نام دارد.

گفتنی است اگر فاصله چندان زیاد باشد که احتمال ناپیدایی دستِ کم دو حلقه وجود دارد، حدیث را مُعضِل می نامند؛ زیرا بازآفرینی و یافتن همه حلقه های چنین سندی، مشکل است. ملاک نام گذاری در سه گونه پیشینِ، جا و محلّ گسستگی سند بود؛ امّا در حدیث مُعضِل، به شمارِ تعداد افتادگی های موجود در سند، نظر شده است؛ یعنی اگر دو حلقه پشت سر هم، یا بیشتر از سندی افتاده باشند، خواه از ابتدای سند، وسط یا انتهای آن، مُعضِل نامیده می شود.[۴]برای نمونه، در سندهای دو روایت زیر، فاصله بسیاری میان راوی و معصوم وجود دارد و وجود چند حلقه دیگر برای اتّصال زنجیره راویان به معصوم، ضرور است:

روایت اول:

عَلِی بنُ إِبراهِیمَ، عَن أبِیهِ عَنِ ابنِ أبِی عُمَیرٍ، عَن حَفصِ بنِ البَختَرِی رَفَعَهُ قالَ: کانَ أمِیرُالْمُؤِنِینَ(ع) یقُولُ: «رَوِّحُوا أنفُسَکم بِبَدِیعِ الحِکمَةِ فإنَّها تَکلُّ کما تَکلُّ الأبدانُ. [۵]

علی بن ابراهیم از پدرش از ابن ابی عمیر از حفص بن بختری که سندش به معصوم(ع) رسانده است، گوید: امیر مؤمنان(ع) می فرماید: «با حکمت تازه، جان هایتان را استراحت بدهید؛ چرا که جان ها، همانند بدن، خسته می شوند».

روایت دوم:

عِدَّةٌ مِن أصحابِنا، عَن أحمَدَ بنِ محمّد بنِ خالِدٍ، عَن بَعضِ أصحابِهِ رَفَعَهُ قالَ: قالَ رَسُولُ اللّه (ص): «ما قَسَمَ اللَّهُ لِلعِبادِ شَیئاً أفضَلَ مِنَ العَقلِ فَنَومُ العاقِلِ أفضَلُ مِن سَهَرِ الجاهِلِ وَ...». [۶]

جمعی از اصحاب از احمد بن محمّد بن خالد از برخی از یارانش، که سند خبر را به معصوم(ع) رسانده است، گوید: پیامبر خدا(ص) فرمود: «خداوند در میان بندگان خود، چیزی بهتر از عقل، تقسیم نکرده است. پس خواب عاقل، بهتر از بیداری جاهل است و... ».

در روایت اوّل، حَفْص، از یاران امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در میانه قرن دوم هجری، از امام علی(ع)در نیمه نخست قرن اوّل، حدیث نقل می کند و در حدیث دوم، احمد بن محمّد بن خالد، با فاصله زمانی بیش از دویست سال، از پیامبر اکرم(ص)روایت می کند که مسلّماً راویان بسیاری از این دو سند افتاده اند. البته ذکر الفاظی مثل «رفعه» و «بعض أصحابه»، مانع مُعضِل خواندن سند نیستند و صفت «مُعضِل» با بسیاری از صفات دیگر، قابل جمع است.

[۱]. برای نمونه، اگر وجود راوی غیر امامی واقع در سند را موجب ضعف بدانیم و رجال شناسان، یکی از حلقه ها را غیر امامی بخوانند، حدیث، ضعیف السند می شود.

[۲]. ر. ک: رجال النجاشی: ج ۲ ص ۲۰۴ ش ۸۸۸.

[۳]. انگیزه های تدلیس، متعدّد است ؛ مانند برملا نشدن ضعف راوی واقع در سند یا پنهان کردن افتادگی حلقه های سند.

[۴]. در محلّ و تعداد راویان ساقط در حدیث مُعضِل، اختلاف است ر. ک: المستدرکات، مامقانی: ج ۴ ص ۳۵۲.

[۵]. الکافی: ج ۱ ص ۴۸ ح ۱.

[۶]. همان: ص ۱۲ ح ۱۱.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت