رویکردهای اعتبار سنجی

پرسش :

برای سنجش اعتبار حدیث، چه رویکردهایی وجود دارد؟



پاسخ :

دو رویکرد اصلی با دو مبنای متفاوت در اعتبار سنجی روایات وجود دارند:

  1. وثوق سندی:

شیوه ای مبتنی بر بررسی راویان موجود در سند روایت است که با توجه به اتصال سند، وثاقت راویان و مذهب آنان، روایت را به چهار گروه صحیح، حسن، موثق و ضعیف تقسیم می کند. سه گروه اوّل معتبر محسوب شده و گروه چهارم غیر معتبر است.

در این شیوه، رکن اصلی اعتبار حدیث، بر راویان بنا شده و قرائن دیگر کمتر در اعتباربخشی یا اعتبارزدایی روایت اثرگذار هستند.

  1. وثوق صدوری:

مراد از وثوق صدوری، اعتماد و اطمینان عقلایی بر مفاد خبر با توجه به احراز میزان واقع نمایی آن است. بر اساس این دیدگاه، اعتماد یا عدم اعتماد به گزارش راویان، موضوعی ویژه حدیث نیست، بلکه از قواعد عمومی، عرفی و فراگیر حجیت خبر و گزارش در جامعه بشری پیروی می کند.

خبر به دو گروه شایع و غیر شایع تقسیم می شود. خبر شایع یا متواتر، خبری است که شمار راویان ناقل آن در هر طبقه، آن مقدار فراوان باشد که اعتماد عرفی به گزارش آنان پدید آید.

اعتبار خبر غیر شایع یا "خبر واحد" ـ که دارای این شمار راوی نیست ـ نیازمند قرائن اطمینان بخش در ناحیه راوی، منبع و متن است. اگر برایند قرائن موجود در این سه حوزه به گونه ای باشد که اعتماد و وثوق عرفی به گزارش پدید آورد، خبر را موثوق الصدور می نامیم. مراد از وثوق صدوری نسبت به خبر، آن است که عرف عقلا به سبب وجود قرینه های متفاوت در منبع و محتوای گزارش، آگاهی پدید آمده از محتوای آن خبر را قابل عمل شمرده و بی اعتنایی به محتوای آن را ناپسند می دانند.

عالمان اصولی متأخرشیعه، مهم ترین دلیل بر اعتبار خبر واحد را بنای عقلا یا سیره عقلایی در پذیرش خبر دانسته اند. آنان دلایل قرآنی، روایی و اجماع را نیز به عنوان مؤید سیره عقلا دانسته و دلیل مجزا نشمرده اند.[۱]

برای تحلیل و تبیین این نظریه، لازم است نخست رویکرد کلی عرفی و عقلایی در اعتماد به گزارش ها را تحلیل کرده و آنگاه این رویکرد را بر پذیرش حدیث تطبیق دهیم.

الف ـ رویکرد عقلایی در پذیرش خبر

همه انسان ها در روند زندگی اجتماعی خویش نیازمند ایجاد و تثبیت رابطه اجتماعی با دیگران، تصمیم گیری در مواجهه با آنان، ابراز احساس و عاطفه، پیگیری مباحث و روابط اجتماعی، داد و ستد، معامله و پیگیری حقوقی و قضایی و... هستند.

بیشتر این تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها برگرفته از اطلاعات و گزارش هایی هستند که افراد جامعه، بدون واسطه یا با واسطه از دیگر مردمان شنیده و اخذ کرده اند و کنش و واکنش خود را مبتنی بر آن گزارش ها سامان داده اند.

بنابراین، روند و روال زندگی اجتماعی، مبتنی بر تبادل اطلاعات و آگاهی با دیگران است و بدون آن چرخه زندگی و تصمیم گیری دچار آسیب و رکود میشود.

تحلیل رویکرد انسان ها در مواجهه با گزارش دیگران، اعم از شنیدن، پذیرش و اعتماد، احتیاط، ترتیب اثر، واکنش مناسب، بی اعتنایی، مردودشماری و...، نشانگر روش عقلایی در این چرخه است.

شاخص های محوری در مواجهه با گزارش دیگران، چند رکن اساسی دارد:

  1. اهمیت گزارش و مفاد آن؛
  2. قرائن همراه گزارش ؛
  3. منبع خبر (گوینده یا گویندگان گزارش و سلسله افراد واقع در اسناد آن) ؛
  4. آثار پدید آمده مبتنی بر پذیرش یا عدم پذیرش گزارش.

انسان ها با توجه به برایند اعتماد به مجموعه معیارهای گفته شده، گزارشی را پذیرفته و گزارشی را کنار می نهند.

نتیجه آنکه:

  1. هر مقدار که مفاد خبر مهم و قابل اعتنا باشد، رویکرد سخت گیرانه تری در اعتماد بر آن در پیش می گیرند؛
  2. اگر ضرر محتمل بر عدم ترتیب اثر بر خبر افزون شود در پذیرش آن احتیاط را رعایت کرده و به آن عمل می کنند تا ضرر محتمل کمتری متوجه آنان شود.
  3. گزارشی که قرائن بیشتری همراه آن باشد بهتر مورد قبول خواهد بود.
  4. گزارشی که گزارشگرانِ بیشتر، منابع معتبرتر، سلسله اسناد کمتر و افراد شاخص و قابل اعتمادتری داشته باشد، پذیرش آسان تری خواهد داشت.

این رویکرد مبتنی بر قبول مطلق یا ردّ مطلق هر خبر و گزارش نیست، بلکه با توجه به معیارهای مطرح شده، طیفی گسترده و منعطف از اعتماد تام تا عدم اعتماد را برای گزارش ها محتمل می سازد. به سخن دیگر، پذیرش این رویکرد، به معنای پذیرش هر خبر و اعتماد بر آن، یا نپذیرفتن هر خبر و بی اعتمادی بر آن، نیست. بلکه با توجه به معیارهای پیش گفته، هر گزارش، تحلیل شده و اعتبار و واقع نمایی آن ارزش گذاری می شود. آن گاه با توجه به برایند امتیازهای موجود در هر گزارش، نسبت به آن عکس العمل مناسب نشان داده می شود.

از سوی دیگر، جامعه و عرف عقلا نیز رویکرد افراد جامعه در پذیرش یا رد خبر را رصد، بررسی و تحلیل کرده و عملکرد پذیرنده خبر را تأیید، یا او را مؤاخذه می کنند. همچنان که گاه پذیرش برخی گزارش ها را ناپسند دانسته و ترتیب اثر دادن برخی از مردم بدان را تقبیح می کنند.

با توجه به نکات مطرح شده می گوییم:

رویکرد انسان ها که از آن در اصطلاح عالمان اصولی، به سیره عقلا یاد می شود مبتنی بر پذیرش خبر و عمل به آن است. این رویکرد، ملاک و معیار دارد و مطابق با اصول عقلایی، قابل تحلیل، تبیین و دفاع است.

این شیوه براساس تسهیل و روانسازی روابط اجتماعی است تا امور روزمره زندگی مردمان مختل نشود و روال زندگی اجتماعی به گونه آسان تر به جریان افتد. به بیان دیگر، سختگیری، دقت زیاد و انعطاف نداشتن در این شیوه، سبب رکود و سکون در تصمیم گیری و زندگی اجتماعی می شود.

طبیعی است که به سبب اشتباه در معیار، یا محاسبه معیار، برخی موارد خطا در این رویکرد عرفی پدید آید، ولی موارد اندک خطای موجود در این روند، قابل اغماض است و نمی توان با دستاویز قرار دادن این میزان خطا، نظام اجتماعی و روند حاکم بر آن را دچار سردرگمی، بی تصمیمی، تشتت و اختلاف کرد.

ب ـ رویکرد عقلایی در پذیرش حدیث

رویکرد وثوق صدوری عمومی نسبت به گزارش های روزمره زندگی - که سیره عقلایی دانسته و در سطور پیشین تبیین شد - در پذیرش حدیث، بروز و ظهوری ویژه خود را دارد. به دیگر سخن، اگر چه اصل رویکرد عمومی در مواجهه با گزارش های متعارف اجتماعی، بن مایه رویکرد عقلایی در مواجهه، پذیرش یا عدم پذیرش احادیث است، ولی ویژگی ها و قرینه های افزاینده و کاهنده اعتماد به حدیث با ویژگی های موجود در گزارشهای عمومی و عرفی و اجتماعی تفاوت داشته و متمایز از آن است.

ویژگی های اعتبارافزا یا اعتبارزدا در حدیث را می توان اینگونه دسته بندی کرد:

ـ ویژگی های منبع و مصدر حدیث

  1. قدمت و کهن بودن: هم عصر بودن یا نزدیک تر بودن به زمان صدور سنّت، سبب اعتماد بیشتر به کتاب و آسیب کمتر در نقل اولیه خواهد بود.
  2. شهرت: کتاب هایی که در طرق اجازه و نقل حدیثی قرار داشته و نزد عالمان مشهور بوده اند، اعتباری افزون بر کتاب های ناشناخته تر دارند.
  3. مقبولیت: منابع حدیثی که در حوزه های حدیثی مقبولیت و شایستگی دارند، اعتباری افزون بر مصادر متوسط دارند.
  4. ضابط بودن مؤلف: میزان ضبط و اتقان نقل مؤلفان منابع حدیثی یکسان نبوده است. هر مقدار که بر ضابط بودن مؤلف افزوده شود، اعتبار کتاب و روایات آن بیشتر می شود.
  5. شهرت، تخصص و مهارت راوی: راوی یا نویسنده کتاب حدیثی که دارای تخصص ویژه در حوزه معرفتی نگاشته خود، همانند کلام، فقه، اخلاق، تفسیر یا تاریخ باشد، اعتماد بیشتری را پدید خواهد آورد.
  6. پرهیز از نقل روایات منکر و شاذ: کتاب هایی که متون منحصر به فرد، مستبعد و منکر بیشتری داشته باشند، اعتماد کمتری پدید می آورند.
  7. مدرسه و حوزه حدیثی: هر یک از مدارس حدیثی شیعه، همانند مدرسه کوفه، قم، بغداد و حلّه، و حوزه های متفاوت آن، ویژگی هایی خاص خود را دارند که سبب افزایش یا کاهش اعتماد به منابع حدیثی نگاشته شده در آن مدرسه و حوزه حدیثی و روایات آنها می شود.

ـ ویژگی های سند و راوی

  1. صحت سند: سند متصلی که همه راویان آن امامی و ثقه باشند اعتماد بیشتر پدید آورده و اعتبار افزون تری دارد.
  2. حسن بودن: حدیثی که به سبب وجود فرد ممدوحی که بر وثاقت او تصریح نشده، اعتبار کمتری از حدیث صحیح دارد.
  3. موثق بودن راویان: اصل روایت، به سبب وجود راویان موثق معتبر است، ولی چون فردی غیر امامی در سند وجود دارد، اعتبار کمتری نسبت به حدیث صحیح دارد ؛ زیرا اعتماد کمتری پدید می آورد.
  4. اتصال سند: روشن است که سند متصل اعتباری افزون بر سند مرسل و غیر متصل دارد.
  5. شهرت راوی: راویان مشهور به فضل، دیانت، ضبط، وثاقت و پیشینه شاخص، اعتباری افزون تر از راویان ثقه غیر مشهور دارند.
  6. شیخ اجازه بودن: روایانی که مورد مراجعه محدثان دیگر بوده و استاد حدیثی و شیخ اجازه محسوب می شوند، اعتمادی ویژه پدید می آورند.
  7. اصحاب اجماع: اصحاب اجماع، یک گروه ویژه هجده نفره از راویان حدیثی هستند که نزد عالمان شیعه شاخص محسوب شده و اعتباری خاص دارند.

ـ ویژگی های محتوا

  1. هماهنگی با روح قرآن و سنّت: گوهر و روح دین مبتنی بر حق، عدالت، تعبّد، دوری از گناه و ولنگاری است. روایتی که با روح دین سازگار باشد، اعتمادی افزون بر روایت مخالف خود دارد. روشن است که آگاهی از روح قرآن و سنت، پس از ممارست طولانی با این دو منبع پدید می آید. از این رو ادعای هر نورسیده و تازه واردی در باره گوهر دین، پذیرفته نیست.
  2. علو مضمون: والایی و تعالی مضمون و محتوای حدیث، قرینه ای بر صدور آن از سوی معصوم(ع) تلقی می شود. با آن که حکیمان و دانشمندان نیز سخن حکیمانه و شایسته می گویند، ولی اعتماد عقلایی به صدور سخنی با مضمون های بلند و شایسته از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، بیش از روایات متوسط است.
  3. اهمیت و دقت احادیث اعتقادی: روایات اعتقادی، دارای دقت ویژه ای هستند. دقت و عمق روایت اعتقادی گزارش شده، سبب پدید آمدن اعتماد بیشتر بدانها خواهد شد.
  4. فطری بودن روایات اخلاقی: روایات اخلاقی با فطرت سلیم انسانی ارتباط برقرار سازند. به تبع روایتی که منکر باشد، اعتماد کمتری پدید می آید.
  5. رعایت ظرافت های فقهی: زاویه دید فقیهانه، دقت و ظرافت فقهی حقوقی ویژه ای می طلبد که برگرفته از ظرافت موجود در روایات فقهی است. اتقان روایت با رعایت این ظرافت ها نمایان می شود.
  6. پرهیز از رکاکت الفاظ و محتوا: الفاظ معصومان(ع) از رکاکت و ناپسندی لفظی و محتوایی تهی است، ولی ممکن است در نقل به معنای راویان این آسیب رخ داده باشد. هر چه که باشد، اعتماد به متن را کاهش می دهد. روشن است که تشخیص رکاکت لفظی و محتوایی نیز نیاز به ذوق ادبی حدیثی دارد.
  7. کاهش متون مستبعد: ممکن است برخی متون فراتر از عقل عادی ما در منابع حدیثی وجود داشته باشند، ولی نقل فراوان و بی ضابطه متون بعید و دور از انتظار، نباید تبدیل به رویه و روند شود. این شیوه، اعتماد به متن یا کتاب را کاهش می دهد.

ـ دیگر ویژگی ها

  1. فضائل اهل بیت(ع) از لسان مخالفان: اعتماد به گزارشهای نقل شده از دشمنان یا مخالفان اهل بیت(ع) عقلایی نیست. با وجود این، شنیدن فضایل امیر المؤمنین(ع)از زبان معاویه و عمرو بن عاص و افراد مشابه آنها، اطمینانی بیش از افراد معمولی و حتی ثقه پدید می آورد.
  2. فراوانی و تکرار محتوا: تکرار یک مضمون و محتوا در روایات متفاوت و با تقریرها و بیان های گوناگون، سبب استفاضه مضمونی آن شده و اعتماد بدان را افزایش می دهد.
  3. آزمون تجربی: برخی روایات همچون روایات طبی قابلیت آزمودن تجربی دارند. پاسخ مثبت به این آزمون ها، افزایش اعتماد به متن را پدید می آورد.

کاربست ویژگی ها

مهارت در کشف ویژگی های مثبت و منفی هر روایت، به افزایش یا کاهش اعتماد به آن می انجامد. کاربست این ویژگی ها به گونه صحیح و منضبط، سبب اعتمادزایی و افزایش اعتماد یا کاهش اعتماد به حدیث شده و نتیجه نهایی را از برایند مجموعه ویژگی ها، فراروی مخاطب متخصص و فرهیخته قرار دهد.

روشن است که با استفاده از مجموعه معیارهای پیش گفته، ممکن است حدیث مرسلی که مقبولیت قدمایی داشته و از سوی عالمان کهن پذیرفته شده است، اعتباری افزون تر از حدیث صحیح السندی بیابد که مشهور عالمان از آن اعراض کرده و بدان فتوا نداده اند. از این رو، برخی عالمان شیعه به صراحت، اعلام کرده اند که اعراض مشهور عالمان و فقیهان از فتوا دادن به مضمون حدیث، سبب کاهش اعتبار حدیث خواهد شد و مقبولیت روایت نزد آنان یا فتوا دادن به محتوای حدیث فقهی، ضعف سند حدیث را جبران خواهد کرد.[۲]

[۱]. فرائد الاصول: ج ۱ ص ۳۴۶، کفایة الاصول: ص ۳۰۳، حاشیة الکفایة للبروجردی: ج ۲ ص ۱۳۰، نهایة الاصول: ص ۵۱۷ و ۵۲۶، أنوار الهدایه: ج ۱ ص ۳۱۳، تهذیب الأصول: ج ۲ ص ۱۶۷، کتاب البیع للإمام الخمینی: ج ۵ ص ۲۲، حاشیة الکفایة للطباطبائی: ج ۲ ص ۲۱۰، اصول الفقه للمظفر: ج ۳ ص ۹۶.

[۲]. ر.ک: البدر الزاهر: ص ۳۱۰ و ۳۱۱، دراسات فی المکاسب المحرمه: ج ۱ ص ۹۰، تسدید الاصول: ج ۲ ص ۶۳، المنهج الرجالی للبروجردی: ص ۷۹.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت