محدّثان زمان ائمه با اخباريان معاصر، معتقدند که مسلک و شيوه محدّثان گذشته، شيوه اخباريان زمان ما نبوده است. ۱ برخي مانند محقّق کاظمي، نه فقط افرادي مانند شيخ طوسي را اخباري نميدانند، که حتي اخباري بودنِ محدّثاني چون کليني و صدوق را نيز به شدّت رد کردهاند. ۲ شهيد مطهري نيز در اين باره ميگويد:
اخباريگري، سه چهار قرن از عمرش بيشتر نميگذرد و اين نغمه را اوّلين بار، محمّد امين استرآبادي بلند کرد. ۳
3. تفاوت ميان اخباريان کهن و متأخّر
محمّد تقي اصفهاني (م 1248 ق) در تعليقهاش بر معالم الاصول، ميپذيرد که در زمان گذشته نيز اخباري وجود داشته است؛ ولي آن را توجيه ميکند و ميگويد:
شيوه اخباريون گذشته، مانند اخباريون زمان ما نبوده است؛ بلکه اختلاف آنان با اصوليها مانند ابن ابي عقيل عمّاني و ابن جنيد اسکافي و شيخ مفيد و سيد مرتضي و شيخ طوسي و غير اينها، تنها در اين بود که اصوليها به فروعات جديد فقهي ميپرداختند، و از دقّت نظر و توان استنباط قواعد کلي و تفريع فروع بر اصول برخوردار بودند. ولي عدّهاي [ديگر] از علماي آن زمان، راوي اخبار و صاحب کتب روايي بودند و از مضمون روايات و مواردي که در نصوص آمده بود، فراتر نميرفتند و بلکه در غالب موارد، بر طبق مضمون روايات و متون اخبار، فتوا ميدادند و به فروعات غير منصوص نميپرداختند. و بسياري از آنان، اهل نظر نبودند و در مسائل علمي تعمّق نداشتند؛ که به «اخباريون» معروفاند. ۴
برخي نيز بر اين باورند که تا پيش از ظهور محمد امين استرآبادي و پيروانش، اخباريان و اصوليان همواره مکمّل يکديگر بودهاند. ۵ در اين صورت، نميتوان
1.هداية المسترشدين، ج ۳، ص ۶۸۷؛ المعالم الجديدة للاصول، ص ۸۰؛ ادوار اجتهاد، محمّدابراهيم جنّاتي، ص ۳۳۵.
2.کشف القناع، ص ۲۰۷ ـ ۲۰۸.
3.اسلام و مقتضيات زمان، ج ۱، ص ۱۴۳.
4.هداية المسترشدين، ج ۳، ص ۶۸۷ ـ ۶۸۸.
5.تاريخ سياسي شيعه، روح الله حسينيان، ص ۲۰۰ ـ ۲۰۴.