براي نمونه، سلمة بن مُحرز در حجّ تمتّع، روز عيد قربان از مِنا رفت و طواف و سعي خود را انجام داد و قبل از آن که طواف نساء را به جا آورد، به مِنا بر گشت و با همسر، آميزش نمود و بعد، مسئله را از همراهان خود سؤال کرد. آنان گفتند: فلان شخص هم همين کار را انجام داده بود و از امام صادق عليه السلام حکم مسئله را پرسيد و حضرت به او امر کرد يک شتر نحر کند. سلمه ميگويد: خدمت امام صادق عليه السلام رفتم و مسئله را پرسيدم. حضرت فرمود: چيزي بر تو نيست ـ و کفّاره ندارد ـ . سپس برگشتم و به رفقايم آنچه را امام صادق عليه السلام فرموده بود، گفتم. آنان گفتند: امام صادق عليه السلام تقيّه کرده است. من براي بار دوم، خدمت حضرت رسيدم و گفتم: رفقا ميگويند آقا از تو تقيّه کرده و به فلان شخص که چنين کاري انجام داده بود، دستور داده يک شتر بکشد. حضرت فرمود: آنان راست گفتهاند. من از تو تقيّه نکردم؛ ليکن آن شخص اين کار را از روي علم و عمد انجام داده بود؛ ولي تو به مسئله جاهل بودي. آيا تو مسئله را ميدانستي؟ گفتم: به خدا نميدانستم. سپس حضرت فرمود: چيزي بر تو نيست. ۱
و غير اينها از مواردي که سبب اختلاف اخبار ميشود؛ ولي عمده اين اختلافات و تنافي اخبار روايي ما، از ناحيه کذّابان است، چنان كه امام صادق عليه السلام فرمود: مردم اشتياق دارند بر ما دروغ ببندند. گويا خداوند بر آنان واجب کرده و از آنان غير از دروغ نخواسته است. ۲
وقتي خواستند ابن ابي العوجاء ۳ را گردن بزنند، گفت: اگر ميخواهيد مرا بکشيد، [بكشيد؛ امّا بدانيد كه] من در دين و اخبار شما چهار هزار حديث، جعل کردم. ۴
و اين ابن ابي العوجاء پسر همسر حمّاد بن سلمة بن دينار بصري بوده و در کتابهاي حماّد، دسيسهکاري کرده است، ۵ يا قيس بن ربيع، وقتي پير شده بود
1.الکافي، ج ۴، ص ۳۷۸، ح ۱؛ تهذيب الأحکام، ج ۵، ص ۳۲۲، ح ۱۱۰۸؛ وسائل الشيعة، ج ۹، ص ۲۶۵ (کفّارات الاستمتاع، باب ۱۰)، ح ۲.
2.اختيار معرفة الرجال، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶، ش ۲۱۶؛ بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۴۶، ح ۵۸.
3.اين که شهيد مطهّري اين مطلب را در کتاب اسلام و مقتضيات زمان (ج ۱، ص ۱۴۵)، به ابو الخطّاب نسبت داده، ظاهراً سهو لسان است.
4.الأمالي، سيّد مرتضي، ج ۱، ص ۹۵؛ نهاية الدراية (شرح الوجيز شيخ بهايي)، ص ۳۱۴.
5.تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج ۳، ص ۱۵.