احادیث داستانی وفاداری یاران امام حسین(ع)

یکی از مواقعی که وفاداری خویشان و اصحاب امام حسین(ع) نمود پیدا کرد، شب عاشورا بود که حضرت به همگی اجازه ی ترک جنگ را داد اما هیچکدام نرفتند.

ینابیع المودّة ـ فی ذِکرِ وَقائِعِ عاشوراءَ ـ:

ثُمَّ فِی اللَّیلَةِ التّاسِعَةِ مِنَ المُحَرَّمِ کانَ لِأَصحابِهِ دَوِی کدَوِی النَّحلِ مِنَ الصَّلاةِ وَالتِّلاوَةِ، فَقالَ لَهُم:

إنّی لا أعلَمُ أصحابا أوفی بِالعَهدِ ولا خَیرا مِن أصحابی، ولا أهلَ بَیتٍ أبَرَّ ولا أوصَلَ بِالرَّحِمِ مِن أهلِ بَیتی، فَجزاکمُ اللّهُ عَنّی خَیرا، ألا وإنّی قَد أذِنتُ لَکم فَانطَلِقوا فَأَنتُم فی حِلٍّ مِنّی، وهذِهِ اللَّیلَةُ سیروا بِسَوادِها فَاتَّخِذوها سِترا جَمیلاً.

فَقالَ لَهُ إخوَتُهُ وأهلُ بَیتِهِ وأصحابُهُ: لا نُفارِقُک لَحظَةً ولا یبقِی اللّهُ إیانا بَعدَک أبَدا.[۱]

ینابیع المَوَدّة ـ در یادکردِ رخدادهای عاشورا ـ:

سپس در شب نهم محرّم، از صدای نماز و تلاوت یاران او، طنینی چونان طنین زنبوران عسل، بلند شد. امام(ع) به ایشان فرمود: «من، نه یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود، سراغ دارم، و نه خانواده ای شایسته تر و پُرپیوندتر با خویشاوند، از خانواده خودم می شناسم. پس خداوند از جانب من به شما پاداش نیک دهاد! هان! من به شما اجازه [ی رفتن] دادم. بروید که شما از جانب من آزادید. اینک، شب است. در تاریکی آن بروید و از آن، پوششی زیبا [برای رفتنتان] برگیرید».

برادران و خانواده و یارانش گفتند: لحظه ای از تو جدا نمی شویم. پس از تو، هرگز خداوند، ما را زنده نگاه ندارد!


[۱]. ینابیع المودّة: ج ۳ ص ۶۵، دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۱ ص ۲۰۰.