1. منشأ پيدايش مکتب حديثي شيعه در کوفه و سير تطوّر آن تا پايان قرن سوم هجري چگونه است؟ 2. مهمترين محدّثان مکتب حديثي کوفه، چه کساني هستند و چه آثاري پديد آوردهاند؟3. رابطه راويان اهل سنّت با راويان شيعي کوفه، و تأثيرپذيري آنها از يکديگر چگونه است؟ 4. مهمترين ويژگيها و وجوه تمايز مکتب حديثي شيعه در کوفه چيست؟
پژوهش درباره مراکز حديثي، از روشهاي نوين در پژوهشهاي حديثي است. کوفه، از مراکز حديثي مهم شيعه در آغاز شکلگيري تشيع است. اقامت پنجساله امير مؤمنان عليه السلام در کوفه، بيشترين تأثير را در بناي پايههاي تشيع کوفه بر جاي گذارد. امام باقر و امام صادق عليهما السلام نيز با تربيت شاگردان فراوان، بيشترين نقش را در پيدايش و نموّ اين مکتب ايفا کردند. علاوه بر آن، صحابه و تابعيان بسياري در اين شهر سکونت داشتهاند و اين شهر، از مهمترين مراکز در همه علوم اسلامي (از قبيل: قرائت، تفسير، نحو، حديث، فقه، کلام و...) بوده است. همه اين عوامل، سبب شده است تا اين شهر، مرکز تضارب افکار و انديشهها و پيدايش نحل مختلف باشد. از آغاز، اين بيم وجود داشت که با توجّه به تعداد انبوه راويان کوفي و شکلگيري اغلب روايات شيعه در اين محيط، جمعبندي مطالب دشوار باشد. اين اشکال، در طول کار، رخ نشان داد؛ امّا مشکل، به همين جا پايان نيافت. کوفه، مانند قم يا برخي ديگر از شهرهاي شيعي نبود که براي شناخت آن بتوان به راويان و روايات شيعه بسنده کرد. راويان شيعي در کوفه، در کنار راويان اهل سنّت بودند، با آنان تعامل داشتند، مجادله و مناظره ميکردند، و البته گاه از آنان تأثير ميپذيرفتند يا اثر ميگذاردند، و شناخت روايات شيعي، بدون در نظر گرفتن راويان و روايات اهل سنّت، غير ممکن مينمود. از سوي ديگر، راويان شيعي کوفه، خود نيز امّت واحد نبودند و هر گروهي براي خود سخني داشت: غاليان، عليه فقيهان روايت ميساختند؛ متکلّمان، در درون خود اختلاف داشتند؛ فرق مختلف کيساني، زيدي، اسماعيلي، فَطَحي و واقفي، هر يک مذهب و مسلکي براي خود داشتند. اين امر، تا آن جا پيش رفت که شيعيان در اواخر دوران امامت، از شناخت روايات درست درماندند و با عرضه برخي روايات مشکوک يا مجموعههاي فقهي يا سؤالات مکرّر از ائمّه عليهم السلام در مورد روايت فَطَحيه، واقفيه، غُلات، مفوّضه و... در صدد تشخيص روايت صحيح برآمدند. از همه اينها که بگذريم، شيعيان کوفه، روشي واحد در نقل يا اداي روايات نداشتند. اساساً اين دوران، آغاز راه شکلگيري مباحث مربوط به اسناد و ضبط و علوم اصطلاحي مربوط به آن است. حتّي در ميان اهل سنّت، اصطلاحات امروزي، همانند: حديث ضعيف و صحيح و انواع سند، رايج نبود، و اين امر، مشکلات را در پيجويي اسناد روايات، دوچندان ميکرد. در اين ميان، آنچه ضروري به نظر ميرسد، بررسي و شناخت چگونگي تشکيل حديث در کوفه و بررسي نقاط قوّت و ضعف آن و نيز شناخت صبغه حديثي غالب در اين منطقه است که در شناخت راويان و روايات اين شهر ـ که بيشترين تعداد راويان را در خود جاي ميداده است ـ ، کمک شاياني خواهد کرد.