و ـ مفوّضه
در اين ميان، فرقه ديگري از غُلات به نام «مفوّضه» شکل گرفت که اختلاف در مورد آن، بسيار بيشتر است؛ زيرا روايتهاي بسياري در کتابهاي روايي ما آمده که شبيه به عقايد اين فرقه است. به نظر ميرسد که جريان مفوّضه براي نخستين بار به دست مفضّل بن عمر جُعفي بنياد نهاده شد که يک راوي کوفي است. اين فرقه، معتقدند که خداوند، پيامبر صلي الله عليه و آله را آفريد و امور و تدبير عالم را به ايشان سپرد. آن گاه آن حضرت، اين امر را به علي بن ابي طالب عليه السلام تفويض کرد. پس او مدبّر ثاني است. ۱
آنها عقيده دارند که به اين دليل در رکوع ميگوييم: «سبحان ربي العظيم و بحمده» و در سجود ميگوييم: «سبحان ربّي الأعلي وبحمده»، که إله، علي و اولاد او هستند؛ ولي إله اعظم، کسي است که امور را به آنان تفويض کرده است. ۲ آنها ميگويند ائمّه عليهم السلام شرايع را نسخ ميکنند و ملايکه بر آنان فرود ميآيند و به آنان وحي ميشود. برخي از آنان بر ابرها سلام ميکنند و اگر ابري ديدند، ميگويند علي در آن است و شاعر درباره آنان گفته:
برئتُ من الخوارج لستُ منهممـن الغزّال منهم و ابنِ باب
و مِـن قـومٍ إذا ذَ کـروا علياًيردّون السّلام على السّحاب.۳
1. عقايد منسوب به مفوّضه
يک. تفويض
علّامه مجلسي چندين معنا درباره تفويض بيان کرده است ۴ که ميتوان همه اين معاني را
در دو قسم جاي داد: يکي، تفويض امر خلق و رزق و دوم، تفويض امر دين و سياست که هر يک از اين دو، خود به دو قسم تفويض مطلق و مقيد تقسيم ميشوند. به طور خلاصه، خالق، صانع و شارع اساسي همه امور، خداي متعال است و آيات قرآن، به اين امر فراوان اشاره دارند و ائمّه عليهم السلام خود را از تفويض بدين معنا مبرّا دانستهاند. ۵
ولي تفويض به معناي مقيد، بدين معناست که ائمّه عليهم السلام چيزي از خداوند متعال بخواهند و خداوند در اجابت آنان، امري را براي آنان محقّق سازد. اين موضوع در پاسخ وليعصر (عج) به اختلاف شيعيان، مورد تأييد قرار گرفت که خداوند، خالق اجسام و مقسّم روزيهاست؛ ولي ائمّه عليهم السلام از خدا ميخواهند و اوست که ميآفريند و روزي ميدهد، تا آنها را اجابت کند و حقّ آنها را بزرگ بشمارد. ۶
در قضيهاي ديگر، آن حضرت (عج)، مفوّضه را کذّاب ميخواند و ميفرمايد:
قلبهاي ما ظرفهايي براي مشيت خداست. اگر او بخواهد، ما نيز ميخواهيم.۷
يعني اراده ما تابع اراده الهي است و اگر در امور نيز تصرّفي انجام دهيم، به اذن و اراده اوست. بنا بر اين، معجزهها و کرامتهاي ائمّه عليهم السلام نيز بدين شکل توجيهپذيرند که اين امور، به اذن خداست؛ چنانکه عيسي عليه السلام به اذن الهي، کور را بينا ميکرد و مردگان را زنده ميساخت.
در روايتي از ابو بصير، امام باقر عليه السلام در پاسخ وي درباره توانايي امام در زنده کردن مردگان و شفاي نابينايان فرمود: «بله، امّا به اذن خداي متعال»، و در همين داستان، چشمان نابيناي ابو بصير را شفا دادند که به درخواست خود وي به حالت اوّل بازگشت. ۸
امّا آنچه مفوّضه ميگفتند، فراتر از اين روايات بود. مفوّضه، بر اين باور بودند که پيامبر صلي الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام تمام کارهايي را که بايد خدا انجام دهد، انجام ميدهند، با اين تفاوت که قدرت خداوند، اصلي است و قدرت آنها تبعي. ۹ آنان معتقد بودند که رزق مردم و امور
آسمان و زمين، به دست ائمّه عليهم السلام است. ۱۰ تفويض بدين معنا (يعني بسته دانستن دست قدرت الهي در امور تکويني)، مورد تأييد شيعيان نيست و اين عقايد، کفر به شمار ميرود. ۱۱
امام رضا عليه السلام در روايتي مشهور، از کساني که براي ائمّه عليهم السلام مقامي که حقّ آنان نيست، ادعّا کنند، بيزاري جسته و خَلق، رزق و عبوديت را مخصوص خداي متعال دانسته است. ۱۲
1.همان، ص۲۲۶.
2.المقالات والفرق، ص۲۳۸.
3.مقالات الاسلاميين، ص۱۶.
4.بحار الأنوار، ج۲۵، ص۳۴۷ ـ ۳۵۰.
5.شبهة الغلو عند الشيعة، ص۱۶۳.
6.الغيبة، طوسي، ص ۲۹۴؛ الاحتجاج، ج۲، ص۲۸۵.
7.دلائل الإمامة، ص۵۰۶؛ الهداية الکبرى، ص۳۵۹؛ الغيبة، طوسي، ص۲۴۷.
8.بصائر الدرجات، ص۲۸۹.
9.طرائف المقال، ج۲، ص۳۵۸.
10.ر.ک: اختيار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۱۵ ـ ۶۱۷، ش۵۸۷ و ۵۸۸ .
11.الاعتقادات في دين الإمامية، ص۹۷.
12.همان، ص۱۰۰.