265
مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)

دو. تفسير محمّد بن سائب کلبى ۱

از سخنان زَرکِشي و سيوطي که از قول ابن عدي (م 365 ق) در الکامل آمده، اين تفسير را از بزرگ‌ترين تفسيرها مي‌شناسند. يکي به جهت فراواني روايات آن و ديگر اين که، در زمان ابن عدي، در دسترس دانشمندان بوده و شهرت داشته است. ۲
اين کتاب، تا ميانه قرن هفتم هجري، در دسترس دانشمندان بوده و ابن طاووس، از سه جلد اين تفسير در کتاب سعد السعود نام برده و از آن روايت کرده است: اوّل، جزء يازدهم تا نوزدهم، مشتمل بر بخشى از سوره آل عمران تا پايان سوره انعام؛ دوم، جزء هجدهم تا بيست و چهارم؛ سوم، سوره محمّد تا پايان قرآن. در همه سندهايى که ابن طاووس آورده، کلبى توسط ابو صالح باذام، از ابن عبّاس نقل مى‌کند. ۳

سه. «تفسير القرآن» ابن عقده

نجاشى، اين تفسير را ديده و آن را کتابي بزرگ و زيبا توصيف کرده است که هيچ‌کدام از
شيوخ وى، از آن ياد نکرده‌اند. ۴ ابن طاووس، در دو کتاب محاسبة النفس و سعد السعود از آن روايت کرده است. در محاسبة النفس، از آن با عنوان «تفسير القرآن» و در سعد السعود با عبارت «ابن عقده ... في کتاب تفسيره» ياد شده است. ۵

1.الفهرست، ابن نديم، ص۳۷.

2.البرهان، ج۲، ص۱۵۸؛ الاتقان، ج۲، ص۴۹۸.

3.کتاب‌خانه ابن طاووس، ص ۵۳۸ ـ ۵۳۹ .

4.رجال النجاشي، ص۹۵، ش۲۳۳.

5.کتاب‌خانه ابن طاووس، ص ۵۴۸.


مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
264

4. کتاب‌هاي برجاي مانده تا سده هفتم

يک. «تفسير القرآن» ابو ‌الجارود (م 141ـ 160 ق) ۱

تصريح کننده: سيد بن طاووس (م 664 ق) ۲
اين تفسير را تفسير الباقر عليه السلام نيز مي‌شناختند. قسمتي از اين تفسير، در تفسير القمي باقي مانده که بخش عمده‌اي از آن را از ابتداي سوره آل عمران تا پايان قرآن، در خود جاي داده و موارد آن، به صراحتْ مشخص شده است. اسناد اين قطعات به راوي تفسير، کثير بن عياش، باز مي‌گردد. ۳
گزارشي از اين تفسير از سده چهارم هجري در دست داريم. در اين نقل، خطيب بغدادي با سند، از محمّد بن عمر داوودي، از دارقطني (م 385 ق) نقل مي‌کند که ابن شاهين (م 385 ق) کتابي در تفسير نوشته بود و از من خواست که خطاهاي آن را تصحيح کنم. با بررسي تفسير دريافتم که او تفسير ابو الجارود را در فصل‌هايي، طبقه‌بندي کرده و در کتاب خود جاي داده و آن را از طريق ابو الجارود، از زياد بن منذر، نقل کرده است. ۴ روشن است که در اين نقل، خطايي رخ داده و آن، نسبت دادن نقل ابو الجارود از زياد بن منذر است؛ زيرا چنان‌که ذهبي نيز دريافته، ابو الجارود، همان زياد بن منذر است. ۵
حال بايد ديد که سرنوشت تفسير ابن شاهين چه شده است. ذهبي از قول عماد الدين حزامي، نقل مي‌کند که: تفسير ابن شاهين، نزد ما در واسط بود و جلد‌هاي آن به سي
مي‌رسيد. ۶ اين نقل، نشان‌دهنده بزرگي اين تفسير است. با اين حال، اثر ديگري از اين تفسير بزرگ در دست نيست؛ ولي همين کافي است تا بدانيم روايات تفسير ابو الجارود، بسيار بيشتر از مقداري بوده که اکنون در تفسير القمي جاي دارد.
در ميانه قرن هفتم هجري، نسخه‌اي از تفسير ابو الجارود در دسترس ابن طاووس (م664ق) بوده که آن را با عبارت «قالب الثمن العتيق» توصيف کرده و از پنج جزءِ نخست آن در کتاب سعد السعود نقل کرده است. بنا بر اين، تفسير القمى موجود در دست ما، تأليفى است مرکّب از تفسير ابو الجارود و قمى. تنها برخى از موارد نقل شده از ابن طاووس در تفسير قمى آمده است. يک ارزيابى موقّت، اين است که اين موارد، مشتمل بر نقل‌هايى از روايت ابو الجارود است که در تفسير القمى نيامده يا از تفسير متفاوتى منسوب به امام باقر عليه السلام بوده که در جايى ثبت نشده است. ۷

1.رجال النجاشي، ص۱۷۰، ش۴۴۸.

2.از اين نمونه تا نمونه سيزدهم، تصريح کننده آنها سيد بن طاووس است.

3.تفسير القمي، ج۱، ص۱۰۲، ۱۹۸، ۲۲۴ و ۲۷۱.

4.تاريخ بغداد، ج۱۱، ص۲۶۶. نيز ر.ک: تاريخ مدينة دمشق، ج۴۳، ص۵۳۶ ـ ۵۳۷.

5.تذکرة الحفّاظ، ج۳، ص ۹۸۸.

6.همان جا. همو در تاريخ الإسلام (ج۲۷، ص۱۹۷) اين شيخ را احمد بن ابراهيم موصلي شناسانده است.

7.کتاب‌خانه ابن طاووس، ص۵۳۳.

  • نام منبع :
    مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
    قیمت :
    40000 ریال
تعداد بازدید : 127003
صفحه از 352
پرینت  ارسال به