بيست و نه. کتاب «الجعفريات» ابو على محمّد بن محمّد بن اشعث کوفى (زنده در 350)
اين کتاب، در دسترس بسياري از علما و فقيهان پيش از محدّث نوري بوده است و از آن روايت کردهاند که نام برخي از آنها ميآيد:
ابن عدي (277ـ 365 ق) که معاصر ابن اشعث بود، کتاب را ديده بود و آن را نسخهاي داراي نزديک به هزار حديث از موسى بن اسماعيل بن موسى بن جعفر بن محمّد، از پدرش، از جدّش، از پدرانش توصيف ميکند. وي اکثر روايات را ناشناخته خوانده است. وقتي ماجرا را براي حسين بن علي حسنى علوي (شيخ اهل بيت در مصر)، بازگو کرد، پاسخ شنيد که اين موسى، چهل سال در مدينه بود و هرگز نگفت که روايتي از پدر يا ديگران در اختيار دارد. ابن عدي، رواياتي در اثبات سخنان خود از نسخه کتاب آورده است. ۱ سهمي نيز از دارقطني نقل ميکند که برساختن اين کتاب (يعني العلويات)، نشانهاي از آيات خداست. ۲
راوندي (م 571) در النوادر، ۳ ابن طاووس (م 664 ق) در فلاح السائل، جمال الاُسبوع و اقبال الأعمال، از آن نقل کردهاند. جعفر که در عنوان آمده، همان جعفر الصادق عليه السلام است، که در همه اسانيد از وى ياد شده است. اين کتاب، با عنوان الأشعثيات (به نام راوي) معروف است. عنوان کتاب، رواية الابناء عن الآباء من آل رسول الله (يا من اهل البيت) در فلاح السائل (به جاى انبياء، ابناء بخوانيد) و جمال الاُسبوع آمده است. اين کتاب، در سال 314 ق،
به وسيله ابن اشعث از واسطه قبل از خود، موسى بن اسماعيل (نوه امام کاظم عليه السلام) روايت شده است.
اين تأليف، مشتمل بر ابواب مختلف فقه اماميه است و فهرست کتاب، توسّط نجاشي و شيخ طوسي در الفهرست آمده است. ابن طاووس، معتقد است که اين کتاب، شامل هزار روايت با اسناد واحد، از امام کاظم عليه السلام به ائمّه پيشين و از آنها به امام على عليه السلام است. در برخى روايات، امام على عليه السلام از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نقل مىکند. نسخه ابن طاووس بايد چند جزء داشته باشد. وى در جمال السبوع از الجزء العاشر نقل مىکند. ۴
توصيف علّامه حلّي از کتاب، در اجازه خود به بني زهره، همانند وصف ابن طاووس (شامل هزار روايت با اسناد واحد) است. محدّث نوري، جمعي ديگر از راويان کتاب را نام برده است.
طبرسي (ق 7 ق) در مشکاة الأنوار، از آن ياد کرده است. ۵ ظاهراً ابن حجر (م 855 ق)، بخشي از کتاب را ديده بود که «السنن» نام داشت و با يک سند، در ابواب مختلف نقل شده بود. ۶
شهيد اوّل (م 786 ق) در ذکرى الشيعة في أحکام الشريعة (ج2، ص 126 ـ 127 و ج2 ص230 و ج3 ص236 و 357) ازآن نام برده است.
متّقي هندي (م 975 ق) در کنز العمّال، ۷ آورده است که توصيف رجاليان اهل سنّت از ظاهر کتاب، با توصيفات شيعه هماهنگي دارد و ميتوان بخشي از روايات را از اين طريق به دست آورد.
محقّق سبزواري (م 1090 ق) در ذخيرة المعاد (ج1، ق3، ص427) و فاضل هندي (م 1137 ق) در کشف اللثام (ج7، ص14) از آن ياد کردهاند.
با اين حال، اين کتاب به دست علّامه مجلسي و حرّ عاملي ۸ نرسيد و تنها محدّث نوري آن را به دست آورد و آن را از مصادر مستدرک الوسائل قرار داد. ۹ وي، در خاتمة المستدرک، اعتبار آن را به اثبات رسانيد و آن را پيش از ديگر مصادر آورد و حتّي روايات آن را بر ساير احاديث کتاب المستدرک مقدّم داشت. کتاب الجعفريات، با نام الأشعثيات، در نسخه چاپىاي که با قرب الاسناد حميري (با صفحهشمارى مستقل) در يک جلد چاپ شده، در دسترس است.
1.الکامل في ضعفاء الرجال، ج۷، ص۳۰۰ـ ۳۰۱.
2.سؤالات حمزه، ص۱۰۱.
3.ر.ک: النوادر، راوندي، ص ۶۷ ـ ۶۸.
4.کتابخانه ابن طاووس، ص ۳۱۹ ـ ۳۲۰؛ الذريعة، ج ۲، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۱.
5.ر.ک: مشکاة الأنوار، ص ۶۰۷.
6.لسان الميزان، ج ۵، ص ۳۶۲.
7.کنز العمّال، ج۴، ص۵۲۸، ح۱۱۵۵۸.
8.حرّ عاملي، کتاب اختصار الجعفريات را که به اندازه يک سوم الجعفريات است، ديده بود. اين کتاب، به خط شيخ محمّد بن علي جباعي (جدّ شيخ بهايي)، بوده است. (تکملة أمل الآمل، ص ۳۶۹).
9.خاتمة مستدرک الوسائل، ج۱، ص۷.