ويژگيهاي علمي
همه علما و بزرگان، بر جايگاه علمي امير مؤمنان عليه السلام به عنوان اوّلين مردي که به پيامبر صلي الله عليه و آله ايمان آورد، اذعان دارند. علي عليه السلام از سوي پيامبر صلي الله عليه و آله به «أقضي أمتي» ملقّب شده است و ابن مسعود، در روايتي که ابن حجر آن را موثّق ميداند، علي عليه السلام را «أفضل أهل المدينة» معرفي کرده است. ۱
دانشمندان اهل سنّت، آن امام را از شيوخ تشريع و بزرگان صحابه در دانش و فقه ميدانند و در اين باره، روايات و داستانهاي بسياري نقل کردهاند. ۲ محمّد حسين ذهبي ميگويد:
علي، اقيانوسي از دانش و شخصيتي توانمند در مقام استدلال بوده است. داراي ذوق سرشار در مقام استنباط و بهرهاي والا در فصاحت، خطابه و شعر بود. عقلي رشيد و بصيرتي نافذ داشت. در موارد فراوان، صحابه براي فهم مبهمات امور و روشن شدن مشکلات به او پناه ميبردند و پيامبر آن گاه که وي را به قضاوت يمن فرستاد، براي او دعا کرد و فرمود: «بار الها، زبانش را استوار بدار و قلبش را به حقْ رهنمون ساز». او انساني موفّق بود و نظري صائب داشت. مشکلگشاي مبهمات بود، تا آن جا که بدو مثل زدهاند و گفتهاند: «قضية ولا أبا حسن لها». اين امر، تعجّبي ندارد؛ چرا که وي پرورشيافته بيت رسالت بود و عمق معارف نبوي را از سرچشمه اصلياش دريافت نموده و شعاع پرتو نبوّت، سرتاسر وجودش را روشن ساخته بود. ۳
به عطاء گفتند: آيا در اصحاب پيامبر، داناتر از علي يافت ميشود؟ گفت: «نه. سوگند به خداوند که ديگري را نميشناسم!».
سعيد بن جبير از ابن عبّاس نقل ميکند که اگر در موضوعي، سخني از علي برايمان به اثبات ميرسيد، به غير او عدول نميکرديم. ۴
سعيد بن مسيب، معتقد است که هيچ کس جز علي، جمله «سلوني» (از من بپرسيد) را بر زبان نرانده است. ۵ همچنين گفته شده که عمر، هنگامي که با مشکلي رو به رو ميشد، به خدا پناه ميبُرد، اگر علي براي حل آن مشکل حضور نداشت. ۶
ابن ابي الحديد ميگويد:
به ابن عباس گفتند: دانش تو در مقابل دانش پسر عمويت علي در چه حد است؟ پاسخ داد: «همچون قطرهاي باران در برابر اقيانوس بيکران». ۷
اُم سلمه، همسر پيامبر صلي الله عليه و آله از آن حضرت نقل ميکند که فرمود:
قرآن، با علي و علي با قرآن است و اين دو، تا هنگام رستاخيز و حضور نزد من از يکديگر جداييناپذيرند. ۸
حاکم نيشابوري، اين روايت را صحيح به شرط شيخين ميداند که آن دو در کتب خود نياوردهاند. ۹
بايد گفت که آنچه ابن عباس، سعيد بن مسيب يا عمر بن خطّاب از دانش امير مؤمنان عليه السلام نقل ميکنند، مربوط به دوران مدينه است؛ ولي اين امر، منافاتي با حضور عالمانه و مؤثّر ايشان در کوفه نيست.
از ميان صحابه، چهار تن به تفسير قرآن شهرهاند: امير مؤمنان عليه السلام ـ که سر آمد و داناترين آنان است ـ ، عبد الله بن مسعود، ابي بن کعب، و عبد الله بن عبّاس ـ که از نظر سن،
کوچکترين آنان است؛ ولي در رواج تفسير، از ديگران جلوتر است ـ . ۱۰
ذهبي، پس از ذکر صحابهاي که تفسير از آنان نقل شده، ميگويد:
تنها چهار نفر از آنان به کثرت روايت در تفسير ممتاز گشتهاند: علي بن ابيطالب، ابن مسعود، ابي بن کعب و عبد الله بن عبّاس. روايت تفسيري از اين چهار نفر، فراوان است، به طوري که در طول تاريخ، مکتبهاي تفسيري شهرهاي مختلف را ـ به رغم تعدّد و کثرت ـ اشباع ساخته است. ۱۱
بدر الدين زرکشي ميگويد:
سرآمد مفسّران صحابه، علي بن ابي طالب است و سپس ابن عبّاس که حيات خود را وقف تفسير کرده بود؛ لذا تفسير به جاي مانده از وي، افزون از تفسير بر جاي مانده از علي است، گرچه ابن عبّاس، تفسير خود را از علي گرفته است. ۱۲
ابن عبّاس، خود گفته است که تفسيرم را از علي بن ابي طالب آموختهام. همو ميگويد:
علي، دانشي دارد که پيامبر بدو آموخته و خداوند، به پيامبر دانش آموخته است. بنا بر اين، دانش پيامبر، از خداوند و دانش علي، از پيامبر است و دانش من، از علي است و اندوختههاي علمي من و اصحاب پيامبر، جملگي در برابر دانش علي، به سان قطرهاي در برابر هفت درياست. ۱۳
ابو عبد الرحمان سلّمي ميگويد:
هيچ کس را در قرائت قرآن، همپاي علي عليه السلام نديدم. او بود که ميفرمود: «درباره کتاب خدا از من بپرسيد؛ زيرا آيهاي وجود ندارد، مگر اين که ميدانم در شب نازل شده يا در روز و در دشت فرود آمده يا در کوهسار». ايشان علّت اين امر را چنين ميفرمايد: «پروردگارم مرا دروني ژرفانديش و زباني پرسشگر بخشيده است». به وي گفتند: چرا از ديگر ياران پيامبر بيشتر حديث ميداني؟ فرمود: «زيرا هرگاه از او (پيامبر) ميپرسيدم، مرا آگاه ميساخت و اگر سکوت ميکردم، خود با من سخن را آغاز ميکرد». ۱۴
ابن ابي الحديد معتزلي درباره نقش علي عليه السلام در تفسير مينويسد:
و امّا تفسير قرآن، حضرتش سرچشمه زلال آن است، و با مراجعه به کتب تفسير، درستي اين گفتار، روشن ميشود؛ زيرا اکثر تفسير، از آن حضرت و عبد الله بن عبّاس است. همگان حال ابن عبّاس را با آن حضرت ميدانند، که چگونه همچون شاگردي، از محضر شريفش بهرهها ميجست. از ابن عبّاس در باره نسبت دانش او با دانش امير المؤمنين عليه السلام سؤال کردند، گفت: «همچون قطره باران در مقابل اقيانوس». ۱۵
مشغول نشدن به خلافت و پرداختن به دانش تا زمان وفات عثمان، کثرت همراهي با پيامبر خدا صلي الله عليه و آله، ازدواج با فاطمه(، دختر پيامبر خدا صلي الله عليه و آله، و فطرت پاک علي عليه السلام، از عواملي است که دانشمندان اهل سنّت درباره دانش فراوان امير مؤمنان عليه السلام در تفسير ذکر کردهاند. ۱۶
فضايل امير مؤمنان عليه السلام بيش از آن است که در اين جا قابل بيان باشد و همواره مورد بحث محافل علمي و ادبي از صدر اسلام تاکنون بوده است و بيان اين چند جمله در اين جا، از باب روايت مشهورِ «ذکر علي عبادة» ۱۷ است؛ زيرا علي عليه السلام خورشيدي است که نياز به روشنگري ندارد.
1.ر.ک: فتح الباري، ج۷، ص۴۷.
2.ر.ک: جامع المسانيد والسنن، ج۱۹، ص۵ـ ۹۴؛ المدخل إلي فقه الإمام عليرضي الله عنه، ص۱۹ـ ۲۳ .
3.التفسير والمفسّرون، ج۱، ص ۹۲.
4.الإصابة، ج۴، ص۴۶۷.
5.اُسد الغابة، ج۴، ص۲۲.
6.المناقب للخوارزمي، ص۹۵؛ أنساب الأشراف، ص۱۰۰.
7.شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۱، ص۱۹.
8.المعجم الصغير، ج۱، ص۲۵۵؛ المعجم الأوسط، ج۵، ص۱۳۵؛ الجامع الصغير في أحاديث البشير النذير، ج۲، ص۱۷۷.
9.المستدرک علي الصحيحين، ج۳، ص۱۲۴.
10.تفسير و مفسّران، ج۱، ص۱۹۴.
11.همان، ص۱۹۵ .
12.البرهان، زرکشي، ج۲، ص۱۵۷.
13.سعد السعود، ص ۲۸۵.
14.أنساب الأشراف، ص۹۸ـ ۹۹.
15.شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۱، ص ۱۹.
16..۱ تفسير الثعالبي، ج۱، ص۵۲ .
17.الجامع الصغير، ج۱، ص۶۶۵ .