69
مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)

مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
68

شش. ابو حنيفه نعمان بن ثابت بن زَوطي کوفي (80 ـ 150 ق)

نعمان بن ثابت، فقيه و متکلّم نامدار کوفه و پايه‌گذار مذهب حنفي از مذاهب چهارگانه اهل سنّت است. اتّفاق منابع، بر آن است که ابو حنيفه، خود در خانواده‌اي مسلمان در شهر کوفه نشئت يافته است؛ ولي درباره گرويدن پدرانش به اسلام، بين روايات، ناهمگوني ديده مي‌شود.
بر پايه کهن‌ترين منابع شرح حال ابو حنيفه، خاندان او با طايفه بني تَيم الله بن ثعلبه از قبيله ربيعه (يکي از شاخه‌هاي مهم قبيله بزرگ بکر ‌بن وائل)، نسبت ولاء داشت. ۱ بر پايه روايت عمر بن حمّاد، پدربزرگ ابو ‌حنيفه، «زَوطي» نام داشت. او از مردمان کابل بود که احتمالاً در جريان فتح خراسان، به اسارت در‌آمده بود و به عراق ‌آورده شده بود. زوطي، به اسلام گرويده و آزادي خويش را باز يافت و فرزندش «ثابت»، زماني به دنيا آمد که وي مسلمان شده بود. ۲
در روايت ديگري که از اسماعيل بن حمّاد، برادر عمر ‌بن حمّاد نقل شده، نسب وي «نعمان بن ثابت بن نعمان بن مرزبان» ياد شده است و ضمن تکيه بر پارسي بودن تبار وي، سوگند ياد شده که هيچ يک از پدران وي، در قيد بندگي نبوده‌اند. نيز گفته شده است که پدربزرگ ابو حنيفه، در نوروز يکي از سال‌ها براي علي عليه السلام فالوده تهيه کرد و علي عليه السلام به او فرمود: «همه روزها براي ما نوروز است».
بجز آنچه نقل شد، شماري روايات نيز در دست است که اصل ابو حنيفه را به شهرهاي نسا، ترمذ يا قريه انبار در خراسان باز مي‌گردانند؛ ۳ امّا سرچشمه اين سخنان، به هيچ روي روشن نيست.
وي امام «اهل رأي»، فقيه اهل عراق و بنيان‌گذار مذهب «حنفي» است. حديث و فقه را از علماي بزرگي چون حمّاد ‌بن ابي سليمان فرا گرفت. ابو حنيفه در پذيرفتن حديثْ سخت مي‌گرفت و در استنباط احکام، بيشتر به قياس و استحسان عمل مي‌کرد. وي فقيه‌ترين مردم زمان خود بوده و شافعي معتقد است که مردم در فقه، ريزه‌خواران ابو حنيفه هستند. ۴
به دليل دانش فراوان و موضع‌گيري‌هاي او در مسائل سياسي دوران خويش، برخي، اتّهامات زيادي به او وارد کرده‌اند ۵ و در مقابل، عدّه‌اي وي را به سختي ستوده‌اند. ۶ همانند ابن داوود که معتقد است مردم درباره ابو حنيفه دو دسته‌اند: گروهي او را نمي‌شناسند و گروهي به او حسادت مي‌ورزند. ۷
امّا علّامه تَهانَوي، از برخي نقل مي‌کند که ابو حنيفه، طالب حديث بود و بيشترين تلاش را در جمع‌آوري احاديث داشت. وي بر اين باور است که ابو حنيفه، به حديثْ عمل مي‌کرد، گرچه مخالف قياس بود، و حديث ضعيف را بر قياس و رأي ترجيح مي‌داد. اين دانشمند، علّت مشهور شدن ابو حنيفه به اهل رأي را اجتهاد قوي و هوش بالاي او در کشف احکام مي‌داند. در واقع، ابو حنيفه به تنهايي، بر روايت تکيه نمي‌کرد و شرح و تفسير روايات را نيز بيان مي‌کرد. وي شهرت مغيرة بن شعبه به «مغيرة الرأي» را شاهدي بر نظر خود مي‌آورد و بيان مي‌دارد که منظور از رأي در اين جا قياس نيست؛ بلکه قدرت استنباط و
اجتهاد است و در آن زمان، هر کس را که فقه و استنباط مسائل بر او غلبه داشت، اهل رأي مي‌ناميدند. ۸
ابو حنيفه، پس از درگذشت حمّاد بن ابي سليمان (م 120 ق) به عنوان برجسته‌ترين شاگرد حلقه او، مرجع صدور فتوا و تدريس فقه در کوفه گرديد و از جايگاه اجتماعي ويژه‌اي برخوردار شد. در فاصله سال‌هاي 121 تا 132 ق ـ که امويان، واپسين سال‌هاي حکومت خود را مي‌گذراندند ـ ، ابو حنيفه، به عنوان فقيهي مخالف با فساد دستگاه حکومت، با ديدگاه‌هاي اعتقادي خاص خود، بسيار مورد توجّه جناح‌هاي مخالف حکومت (غير از خوارج) قرار گرفت.
در جريان قيام زيد بن علي عليه السلام در سال‌هاي 131 ـ 132 ق، ابو حنيفه، پنهاني او را ياري نمود و مال و جنگ‌افزار در اختيارش قرار داد. ۹ وي به همراهي ابراهيم بن عبد الله بن حسن، در قيام او نيز فتوا داد، ۱۰ و حتّي پس از معاقبه توسط منصور، موضع خود را تغيير نداد و دولت را ظالم مي‌دانست. او در واقع، به علويان کمک مي‌کرد تا آرمان خود را در پديد آوردن نظامي عدل‌گستر، و مخالفت خويش را با نظام جور مطرح سازد. برخي از نويسندگان، مسلّم دانسته‌اند که ابو حنيفه، منکر خلافت عبّاسيان بود و هرگز با سفّاح و منصور، بيعت ننمود. ۱۱
در آخرين روزهاي زندگاني ابو حنيفه، منصور، او را به بغداد فرا خواند و پيشنهاد منصب قضاوت را به او داد؛ امّا ابو حنيفه نپذيرفت و به دليلي که دقيقاً روشن نيست، منصور، وي را به حبس افکند و ابو حنيفه پس از چند روز در حبس درگذشت. ۱۲
برخي نويسندگانْ معتقدند که ابو حنيفه با اهل بيت عليهم السلام پيوند داشت و خلافت علي عليه السلام را حق مي‌دانست و معتقد بود اگر در زمان علي عليه السلام و معاويه بود، در صف پيروان علي عليه السلام قرار مي‌گرفت. ۱۳ از شواهد اين عدّه، آن است که ابو حنيفه براي سؤال از امام صادق عليه السلام از لفظ «جعلتُ فداک» استفاده مي‌کرد. ۱۴ اين سخن نيز از ابو حنيفه مشهور است که: «لو لا السنتان
لهلک النعمان». ۱۵ در کتابي چون: مختصر تحفة الإثنا عشرية از محمود شُکري آلوسي، به اين امر اعتراف شده است که منظور از اين دو سال، زماني است که نزد امام صادق عليه السلام دانش مي‌آموخت. ۱۶

1.الطبقات الکبري، ج۶، ص۳۶۸؛ الطبقات، ص۲۸۴.

2.تهذيب الکمال، ج۲۹، ص۴۲۲.

3.همان، ص۴۲۲ـ ۴۲۳؛ سير أعلام النبلاء، ج۶، ص۳۹۴ـ ۳۹۵.

4.تهذيب الکمال، ج۲۹، ص۴۲۲ـ ۴۳۳.

5.ضعفاء الکبير، ج۴، ص۲۸۰ـ ۲۸۵؛ کتاب المجروحين، ج۳، ص۶۱ ـ ۶۸.

6.تهذيب التهذيب، ج۱۰، ص۴۰۳.

7.تهذيب الکمال، ج۲۹، ص۴۴۱.

8.ابوحنيفه و اصحابه المحدّثون، ص۳۶ـ ۶۸.

9.مقاتل الطالبيين، ص۹۹ ـ ۱۰۰.

10.همان، ص۲۴۰.

11.شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج۱۶، ص۱۵۸.

12.الأعلام، ج۸، ص۳۶.

13.ا?مام الصادق عليه السلام والمذاهب ا?ربعة، ج۲، ص۳۱۸ـ ۳۱۹؛ وضوء النبي صلي الله عليه و آله، ج۱، ص۳۷۶.

14.براي نمونه، ر.ک: الاختصاص، ص۱۹۰؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۲۰۸ ـ ۲۰۹.

15.نظرات في الکتب الخالدة، ص۱۸۳.

16.ا?مام الصادق عليه السلام والمذاهب ا?ربعة، ج۵، ص۱۰۳.

  • نام منبع :
    مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
    قیمت :
    40000 ریال
تعداد بازدید : 126967
صفحه از 352
پرینت  ارسال به