89
مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)

ب ـ تولّد تشيع در کوفه

ريشه‌هاي محبّت مردم کوفه به اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله به پيش از زمان اقامت امير مؤمنان عليه السلام در کوفه برمي‌گردد. به عقيده ابو زهره، شيعه، ابتدا در مصر و در عصر عثمان آغاز شد و سپس عراق را فرا گرفت. ۱ بي‌ترديد، وي در اين عقيده، به استناد عبد الله بن سبأ نظر دارد که نااستواري اين رأي، در جاي خود بحث شده است.
پيش از آغاز حرکت شيعه، صحابه بزرگي همچون: ابوذر غفّاري، ۲ عمّار بن ياسر، ۳ مقداد بن عمرو، ۴ و حُذَيفة بن يمان، ۵ مخالفت خود را با عثمان و حمايت از امير مؤمنان عليه السلام اعلام کرده بودند.
امّا پيدايش شيعه در آغاز، يک حرکت سياسي و اعتراض‌آميز بود که از کوفه آغاز شد. ۶ بسياري از ياران نزديک امير مؤمنان علي عليه السلام (23 سال قبل از هجرت ـ 40 ق) از پيش از خلافت آن حضرت در کوفه و در زمره معترضان عثمان، و در واقع، طالب عدالت بودند.
طبري در وقايع سال 33 ق، از نه نفري نام مي‌برد که در کوفه، بر عثمان اعترض داشتند و عليه سعيد بن عاص (حاکم کوفه)، قيام کردند و وي به دستور عثمان بن عَفّان، آنها را به شام تبعيد کرد. برخي از اين افراد، عبارت بودند از: مالک اشتر نَخَعي کوفي، صَعصَعة بن صوحان عبدي، کميل بن زياد نَخَعي و ثابت بن قيس بن مُنقع (به رهبري و سخنگويي مالک اشتر). سعيد براي عثمان نوشت: «گروهي از مردم کوفه، بر تو و من عيب وارد مي‌کنند و بر دينمان طعن مي‌زنند و مي‌ترسم که اين امر، استوار شود و تعدادشان زياد گردد». عثمان در جواب نوشت: «آنها را نزد معاويه بفرست»، و معاويه در آن زمان، حاکم شام بود.
معاويه نيز پس از مدّتي، براي عثمان نوشت: «اين افراد، قصد فتنه دارند.... اينان بسياري از مردم کوفه را فاسد کرده‌اند و بيم آن دارم که اگر در شام بمانند، مردم شام را بفريبند و جادو کنند... ». عثمان، دستور داد که آنان را به کوفه بازگردانند. طولي نکشيد که از کوفه به «حِمص» (محلّ حکومت عبد الرحمان بن خالد بن وليد)، تبعيد شدند. حاکم شهر، آنان را نزديک ساحل جاي داد و برايشان مقرّي تعيين کرد.
طبري به نقلي ديگر، اين گروه را از اشراف عراق دانسته و چنين بر مي‌شمرد: مالک بن حارث اشتر، ثابت بن قيس نَخَعي، کميل بن زياد نَخَعي، زيد بن صوحان عبدي، جُندب بن زُهير غامدي، جُندب بن کَعْب اَزْدي، عروة بن جَعْد و عمرو بن حَمِق خُزاعي. ۷
بلاذري، اين عدّه را چنين برمي‌شمرد: مالک اشتر، زيد بن صوحان، صَعصَعة بن صوحان، عائذ (از بني تميم)، کميل بن زياد نَخَعي، جُندب بن زُهير اَزْدي، حارث بن عبد الله اَعور هَمْداني، يزيد بن مکفف نَخَعي، ثابت بن قيس بن مُنَقِّع نَخَعي، و اَصعَر بن قيس بن حارث حارثي. ۸ اين گروه پس از به خلافت رسيدن علي عليه السلام با ايشان بيعت کردند و از ياران نزديک امام به شمار مي‌آمدند.
امير مؤمنان عليه السلام پيش از ورود به کوفه، مردم آن جا را گرامي مي‌داشت و آنها را دوستدار خويش مي‌شمرد و حتّي در اواخر حکومت و اندکي پيش از شهادت، با اين که از کوفيانْ دل‌آزرده بود، آنها را از همه مسلمانان، برتر و برگزيده‌تر مي‌خواند. ۹ البته بي‌وفايي‌ها و عهدشکني‌هاي فراوان مردم کوفه، آن قدر مشهور است که اين مدح و ستايش‌ها را بي‌رنگ کرده است. عتاب‌ها و نارضايتي‌هاي امير مؤمنان عليه السلام از مردم کوفه (بخصوص پس از جنگ نهروان)، به دليل همين روحيه مردم کوفه است. بسياري از اين نامردمي‌ها و عتاب‌هاي امير مؤمنان عليه السلام در کتب تاريخي و روايي، گرد آمده‌اند. ۱۰
از اين ‌رو، اکثريت مردم کوفه را در اين زمان نمي‌توان شيعه علي ناميد و شيعيان ايشان بسيار اندک‌اند. به فرموده امام باقر عليه السلام در ميان ياران و بيعت‌کنندگان با امير مؤمنان عليه السلام، تنها پنجاه نفر از آنها علي عليه السلام را به عنوان امام مي‌شناختند. ۱۱ اين عدّه، افرادي همچون عمّار ياسر، حُذَيفة بن يمان، محمّد بن ابي بکر، مالک اشتر، حُجر بن عَدي و ميثم تمّار بودند.
بايد توجّه داشت که گرچه مذهب شيعه در کوفه پديد ‌آمد و در آغاز، يک حرکت سياسي بود، امّا اين مطلب، منافاتي با آنچه شيعه از شواهد تاريخي درباره اصل نظريه امامت از زمان پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مطرح کرده و کساني از صحابه بدان معتقد بودند، ندارد. ريشه‌هاي تشيع اعتقادي، از آغاز در ميان صحابه نزديک پيامبر صلي الله عليه و آله و ياران مخلص امير مؤمنان عليه السلام وجود داشته است. صحابه بزرگ، با توجّه به روايات پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله، علي بن ابي طالب عليه السلام را وصي پيامبر خدا و باب علم آن حضرت مي‌دانستند و اطاعت از ايشان را لازم مي‌شمردند. سلمان فارسي، علي عليه السلام را صاحب «علم المنايا و علم الوصايا» دانسته ۱۲ و مي‌گويد:
با پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بيعت کرديم که خيرخواه مسلمانان باشيم و علي بن ابي طالب را امام و ولي خود قرار دهيم. ۱۳
اَبو ذر، پيروي از آن حضرت را لازم شمرده است. ۱۴ عمّار ياسر در جنگ صفّين و در مناظره با عمرو بن عاص، حديث غدير را يادآوري کرده است. ۱۵ ابو سعيد خُدْري، ولايت علي عليه السلامرا امر واجبي دانسته که مردم، آن را ترک نمودند. ۱۶ نظير چنين سخناني را از بسياري از صحابه مي‌توان ديد. ۱۷
علاوه بر اين، ياران مخلص امير مؤمنان عليه السلام چون مالک اشتر نيز به وصايت و امامت آن حضرت تصريح کرده‌اند. مالک در سخنان خود به هنگام بيعت با امير مؤمنان علي عليه السلام ايشان را «وصي الأوصياء و وارث علم الأنبياء» خوانده است. ۱۸ صعصعه، از علي عليه السلام به «الولي التقي الجواد ... » ۱۹ ياد کرده و سوده هَمْداني (از زنان شجاع قبيله هَمْدان)، عبارات «الإمام، أخو النبي، علم الهدي و منارة الإيمان» ۲۰ را در وصف ايشان به کار برده است.
از سوي ديگر، بيش تر ياران امير مؤمنان عليه السلام در کوفه بودند و مي‌توان دريافت که ريشه‌هاي تشيع اعتقادي در کوفه، از آغاز و پيش از اقامت علي عليه السلام وجود داشته است؛ ولي اين نهال، سال‌ها بعد، به درخت تنومند شيعه تبديل شد. در اين زمان، هنوز شيعه داراي مکتبي مشخّص و متمايز در علم و فرهنگ نيست، و نمي‌توان مکتب يا روشي خاص در تفسير، فقه
و ديگر علوم اسلامي براي آنان در نظر گرفت. اساساً بجز در فقه ـ که شيعيان، از عهد امام باقر و امام صادق عليهما السلام روشي متفاوت با اهل سنّت در پيش گرفتند ـ ، در علومي همچون: قرائت، ادبيات، تاريخ و... شيعه و اهل سنّت در کوفه، بسيار به هم نزديک بودند.
گرچه راويان بسياري در اين دوران زندگي مي‌کردند، امّا از آن ميان مي‌توان از سه راوي مهم براي حديث امير مؤمنان عليه السلام در کتاب‌هاي شيعه و اهل سنّت نام برد:

1.تاريخ المذاهب الإسلامية في السياسة و العقائد و تاريخ المذاهب الفقهية، ص۳۲.

2.تاريخ يعقوبي، ج۲، ص۱۷۱ـ ۱۷۲.

3.همان، ص۱۷۳.

4.تاريخ الطبري، ج۳، ص۲۹۷.

5.تاريخ دمشق، ج۴۳، ص۴۵۶.

6.البته اين مطلب، با اعتراض تعدادي از اصحاب امير المؤمنين عليه السلام در پي ماجراي سَقيفه، منافاتي ندارد؛ زيرا در سقيفه، اعتراض، به حرکتْ تبديل نشد.

7.تاريخ الطبري، ج۳، ص۳۶۵ـ ۳۶۷.

8.به نقل از: الغدير، ج۹، ص۳۱.

9.الغارات، ج۲، ص۶۲۵ (أدعوکم وانتم الأفضلون الأخيار فتراوغون ...).

10.براي نمونه، ر.ک: وقعة صفين، ص۶ ـ ۷؛ أنساب الأشراف، ج۲، ص۳۷۹؛ نهج البلاغة، خطبه ۷۰؛ الإرشاد، ج۱، ص۲۸۳.

11.تهذيب ا?حکام، ج۱، ص۲۶.

12.همان، ص۷۸.

13.الأمالي، طوسي، ص۱۵۵؛ کشف الغمّة، ج۲، ص۱۶.

14.تاريخ دمشق، ج۴۲، ص۴۱.

15.وقعة صفّين، ص۳۳۸.

16.الامام الصادق عليه السلام والمذاهب الأربعة، ج۱، ص۲۳۸.

17.ر.ک: همان، ج۶، ص۳۹۴ـ ۳۹۶؛ موسوعة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام، ج۸، بخش ششم: «علي عن لسان أصحاب النبي»؛ مواقف الشيعة، ج۱ ـ ۳.

18.تاريخ يعقوبي، ج۲، ص۱۷۹.

19.مواقف الشيعة، ج۲، ص۳۱۶؛ موسوعة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام، ج۸، ص۳۶۴.

20.بلاغات النساء، ص۳۰.


مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
88
  • نام منبع :
    مکتب حديثي شيعه در کوفه (تا پايان قرن سوّم هجري)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
    شمارگان :
    500
    قیمت :
    40000 ریال
تعداد بازدید : 127716
صفحه از 352
پرینت  ارسال به