بررسی سندی و دلالی روایات اهل سنت در تفسیر «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی»
سال
1398 / شماره پیاپی
10 /
صفحه
81-103
چکیده :
شمار قابل توجهی از مفسران اهل سنت به واسطه باور به وجود روایتهای نبوی دال بر معرفی «سوره حمد» به عنوان مصداق عبارت «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی»، تفسیر این تعبیر به «سوره حمد» را بر دیگر آراء برتری داده و آن را برگزیدهاند. در ارزیابی این تفسیر این سوال مطرح میشود که آیا روایات نبوی مستند این رای تفسیری در اهل سنت به لحاظ سندی و دلالی قابلیت اثبات چنین نکتهای را دارند یا خیر؟ در این پژوهش روایات نبوی در این موضوع با توجه به سند آنها دستهبندی شده است. سپس از مشابهت زیاد متن روایات مختلف نتیجه گرفته شده است که همه این روایات بازگو کننده یک سخن پیامبر (ص) در گفت و گو با یکی از صحابه (به احتمال زیاد، ابیبنکعب و یا ابوسعید بن معلی) هستند. محتوای مشترک در همه این روایات معرفی «سوره حمد» به عنوان سورهای است که در کتب آسمانی پیشین و قرآن نظیر و مانند ندارد و سپس تلاوت آیه هشتاد و هفتم سوره حجر است. در فهم این مضمون مشترک مفسران اهل سنت علت تلاوت آیه «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» پس از اشاره به فضیلت سوره حمد را در این دیدهاند که سوره حمد مصداق تعبیر «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی» است. اما بازخوانی مجدد این روایات نشان میدهد که احتمال دارد این روایات مراد از «الْمَثانی» ـ به معنای معطوف به گذشته ـ را بخشی از وحی قرآن که در کتب آسمانی پیشین نظیر و مانند دارد و تکرار آنها محسوب میشود معرفی کرده و مراد از «الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» را بخشی از وحی قرآنی که در کتب آسمانی پیشین مانند ندارد و مختص به پیامبر اکرم (ص) است دانسته باشند.
کلیدواژههای مقاله :تفسیر اهل سنت؛ تفسیر روایی؛ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی؛ سوره حمد؛ نقد روایت