رساله‌هاي مستقل بحارالانوار - صفحه 181

نقل كرده است. در پايان كتاب كفاية النصوص خزاز نيز اجازه‏اى به خطّ سديدالدّين براى عبدالله‌ بن على‌ بن زهره و فرزند او محمّد بن عبدالله‌ بن على وجود دارد كه در پايان آن تاريخ 584 هجرى ذكر شده است؛۱ بنابراين، ايشان از علماي قرن ششم محسوب مي‌شوند. اين رساله در باب قبله و روش تعيين آن در شهرهاي دور از مكّه، آمده است.۲ متن اين رساله در جلد 81 در صفحات 73 تا 89 آمده است.

16ـ رسالة في التفسير

اين رساله به روايت از سعد بن عبدالله الأشعري القمي ‏بوده و سيّد محمّدحسين حسينى جلالى‏ در کتاب فهرس التراث از قول محمّدباقر بهبودي نقل کرده که اين رساله در حقيقت همان رساله‌ي محکم و متشابه سيّدمرتضي است.۳ نجّاشي درباره‌ي سعد بن عبدالله مي‌فرمايد:
«شيخ هذه الطائفة و فقيهها و وجهها. كان سمع من حديث العامة شيئاً كثيراً و سافر في طلب الحديث‏.»۴
موضوع اين رساله، انواع آيات قرآن و كيفيّت جمع بين قرآن و رواياتي كه دالّ بر تحريف آن مي‌كند، نبوده و متن آن در جلد 89 در صفحات 60 تا 73 آمده است.

17ـ رسالة المحکم و المتشابة

اين رساله از ابوالقاسم، على‌ بن حسين‌ بن موسى، مشهور به سيّدمرتضى علم‌الهدى بوده كه علّامه حلّى او را معلّم شيعه‌ي اماميه خوانده است‏. وى نقيب طالبيان در عصر خويش بود. او از نظر منزلت علمى و اعتبار فقهى در مرتبت بسيار والايى قرار داشت كه كمتر كسى در آن عصر به پايه‌ي آن نايل آمده است. سيّد مرتضي تمام اين رساله را به نقل از تفسير نعماني آورده است و علّامه مجلسي نيز تمام آن را به ‌عنوان مقدّمه‌ي تفسير نعماني در ابتداي جلد 90 ذکر کرده؛ امّا نامي از نويسنده‌ي آن نمي‌برد.۵

1.. موسوعة طبقات الفقهاء، شيخ جعفر سبحاني، ج۶، ص۱۱۶.

2.. الذريعة إلي تصانيف ‏الشيعة، ج‏۱، ص۵۲۷.

3.. فهرس التراث، سيّد محمّدحسين حسينى جلالى‏، ج۱، ص۳۳۰.

4.. رجال نجّاشي، ص۱۷۷، ش۴۶۷.

5.. الذريعة إلي تصانيف ‏الشيعة، ج‏۲۰، ‌ص ۱۵۵.

صفحه از 185