ج) تعريف منبع حديث
اکنون، به بازتعريف واژهي «منبع» و مشابهاتش پرداخته ميشود:
بر اساس اصل وجود رابطهي حداکثري ميان معناي لغوي و اصطلاحي،۱ منبعِ حديث بايد مکان جوشش حديث و مبدأ جريان آن باشد؛ همانگونه که ملاحظه شد اين سه گروه از مکتوبات حديثي محلّ جوشش روايات و مبدأ جريان آن هستند؛ يعني، نخستين مکتوبات روايي که منبعي براي ساير نوشتههاي حديثي بودند، همين سه گروه هستند. همهي نگاشتههاي حديثي بعدي بر اين سه دسته پايهگذاري شده است؛ بنابراين، ميتوان گفت که مراد از منبع حديث، نخستين مکتوبات حديثي است؛ يعني، احاديثي که براي نخستين بار نوشته شدهاند که شامل مکتوبات خود ائمّه عليهم السلام مکتوبات شاگردان و مخاطبان آنها که آن را بيواسطه از معصوم شنيدهاند و نيز مکتوباتي است که با واسطهي شنيداري از معصومان عليهم السلام تهيه شده؛ ولي از حيث کتابت، نخستين نگاشته از آن حديث يا آن مجموعه از احاديث است. اين تعريفِ اوّليّه با تعريفي که از «اصل» ميشود، مقارن است. در تعريف «اصل» گفتهاند:
«مجموعهاي است به شکل خاص که تنها اقوالي از امام را در بردارد که براي نخستين بار به نوشتن آن اقدام شده است.»۲
در اين تعريف، نخستين نوشتههاي بدون واسطه و با واسطه از امام لحاظ شده؛ امّا شايد مکتوبات خود معصومان عليهم السلام و نيز افعال و تقريرات آنها در نظر گرفته نشده باشد. در تعريفي که از منبع ارايه گرديد، همهي اينها لحاظ شده است؛ به علاوه اين تعريف، داراي مکمّلهايي است که به آن پرداخته ميشود.
از مکتوبات حديثي ائمّه عليهم السلام و نخستين نگاشتههاي حديثي نسخههاي اندکي باقيمانده است، مثل: «اصول سته عشر» و «مسائل علي بن جعفر». کتابهاي قرب الاسناد، بصائر الدرجات، المحاسن و کتب حسين بن سعيد نيز برگرفته از منابع اوّليّه هستند. اکنون سخن اين است که از سويي تعيين اينکه کدام کتاب و جزوه، نگاشتهي اوّلين است و کدام کتب و جزوات برگرفته از منابع اوّليّه هستند، بسيار مشکل است؛ زيرا اطّلاعات ما از اين منابع، اندک
1.. زمخشري در اساس البلاغة و جوهري در صحاح اللغة به كرّات، اين قاعده را تطبيق كردهاند كه با كليد واژه «سمي بذلک» برخي از آنها قابل بازيابي است.
2.. مقاله الاصول الاربعمائة، فصلنامهي علوم حديث، شماره۱۷، ص۷۰.