پالايش احاديث در عصر ائمّه عليهم السلام و پديده‌ي جعل - صفحه 108

«كان بنان يكذب على علي ‌بن الحسين عليهما السلام فأذاقه الله حرّ الحديد و كان مغيرة بن سعيد يكذب على أبي‌جعفر عليه السلام فأذاقه الله حرّ الحديد و كان محمّد بن بشير يكذب على أبي‌الحسن موسى عليه السلام فأذاقه الله حرّ الحديد و كان أبوالخطاب يكذب على أبي‌عبدالله عليه السلام فأذاقه الله حرّ الحديد و الذي يكذب علي: محمّد بن فرات.»۱
از ديگر تلاش‌هايي که در زمان ائمّه عليهم السلام جهت ارايه‌ي روايات سالم و صحيح انجام گرفت، قبول کتاب‌هاي بني‌فضّال به وسيله‌ي ايشان بود. شيخ طوسي نقل مي‌کند:
«هنگامي که از جناب حسين بن روح درباره‌ي کتاب‌هاي ابن أبي‌العزاقر پرسيده شد، ايشان در پاسخ گفت: جواب من همان جوابي است که امام حسن عسکري عليه السلام درباره‌ي کتاب‌هاي روايي بني‌فضّال فرمودند؛ يعني، روايات آنان را بگيريد و از اعتقادات آنان چشم‌پوشي کنيد.»۲
اين‌گونه روشنگري‌ها، باعث طرد سندها و متوني بود که اسماء و افکار اين گروه‌هاي منحرف در آن وجود داشت. ياران ائمّه عليهم السلام و محدّثان شيعه با دقّت‌نظر و تيزبيني؛ اين‌گونه انحرافات را تا حدّ بسياري حذف کردند. به عنوان مثال، در ميان اصحاب ائمّه عليهم السلام يونس بن عبدالرحمن از جمله کساني بود که با جدّيّت و تلاش بسيار، دست به پالايش احاديث زد و احاديث و کتاب‌هاي متعددي که منسوب به اصحاب ائمّه عليهم السلام بود را رد کرده و قبول نکرد.۳
احمد بن محمّد بن عيسي اشعري از ديگر ناقلان کتاب‌هاي حديثي در عهد ائمّه عليهم السلام است که به تصحيح روايات اقدام کرد. وي به نقل ابن‌نوح، هيچ‌گاه از ابن‌مغيره و حسن بن خرزاد نقل روايت نکرد و کساني را هم به تهمت ضعف در حديث و البته با توجّه به جايگاه اجتماعي که داشت؛ از قم اخراج کرد.۴
2. بعد از دوران ائمّه عليهم السلام اين پالايش‌ها در زمان نويسندگان کتب اربعه (الکافي، من لايحضره الفقيه، استبصار، تهذيب)به‌ويژه به‌ وسيله‌ي کليني و شيخ صدوق نيز اتّفاق افتاد.

1.. رجال کشّي، ص۳۰۲.

2.. الغيبة، ص۳۸۷.

3.. رجال کشّي، ص۲۲۴.

4.. رجال ابن‌غضائري، ذيل بيان احمد بن محمّد بن خالد، ص۳۹.

صفحه از 121