پالايش احاديث در عصر ائمّه عليهم السلام و پديده‌ي جعل - صفحه 120

كه اساتيد علم حديث به ‌طور كتبي يا شفاهي؛ اذن روايت احاديث از خود را به شاگردانشان اعطا مي‌نمودند و معمولاً در اين اجازات نام اساتيد و مشايخ و تأليفات خود را مي‌آوردند؛ به‌ عنوان مثال، احمد بن ادريس اشعرى قمى فقيه نامدار، محدّث عالي‌قدر و يکي از چهره‏هاى درخشان قرن سوم هجرى در شهر مقدّس قم است که توفيق يافت، به محضر پيشواى يازدهم، حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام شرفياب شود.۱ وي دانش‌هاى مختلف را از محضر اساتيد و دانشوران نامدار اماميه در عصر خويش، هم‌چون احمد بن اسحاق قمى (سفير امام زمان صلي الله عليه وآله در شهر قم) و ده‏ها تن از چهره‏هاى درخشان شيعه، فرا گرفت و موفق به تأليف كتاب‏هاى ارزشمند فقهى و حديثى شد. او روايات متعددى را از ائمّه اطهار عليهم السلام نقل كرده است. شاگردان دانشمندى در مكتب او تربيت شده‏اند و او به آنان اجازه روايت داد.۲ از مهم‌ترين و مشهورترين شاگردان وى مى‏توان ثقة الاسلام، محمّد بن يعقوب كلينى را نام برد كه صاحب بارزترين كتاب حديثى شيعه؛ يعنى، الكافى است و مرحوم كليني در آن، روايات ابن‌‌ادريس را بدون واسطه نقل كرده است.۳
اجازه‌ي نقل حديث؛ روشي است براي منضبط کردن تبادل حديث و کشاندن آن به راهي روشن و مطمئن که اثرات بسياري در حفظ حديث از دستبرد جاعلان و واضعان داشته است.

نتيجه

از آنچه گذشت به‌دست مي‌آيد که اين تلاش‌هاي وافر و پيگيري‌هاي مجدّانه و طاقت‌فرسا از طرف ائمّه عليهم السلام و اصحاب ايشان؛ ميراث غني و نسبتاً سالمي را به نسل‌هاي بعد رساند؛ ولي در عين حال علما و مجتهدان با عنايت به همه‌ي اين تلاش‌ها، خود را از کاوش سندي و متني و يافتن قراين و شواهد در به‌دست‌آوري ملاک‌هايي براي تشخيص روايات موثّق و مورد اطمينان از ديگر روايات بي‌نياز نمي‌دانند.

1.. موسوعةطبقات‏الفقهاء، ج‏۴، ص۲۶.

2.. موسوعةطبقات‏الفقهاء، ج‏۴، ص۲۷.

صفحه از 121