پالايش احاديث در عصر ائمّه عليهم السلام و پديده‌ي جعل - صفحه 119

از متوني که به انگيزه‌ي تقيّه صادر شده يا به ‌وسيله‌ي جاعلان، جعل شده، مؤثّر است، موافقت متن يا قسمتي از متن، با آموزه‌ها و اعتقادات عامّه است. در چنين موقعيتي است که ياران ائمّه عليهم السلام با استفاده از قاعده‌اي که به ‌وسيله‌ي امامان معصوم عليهم السلام القا شده است که:
«يُترَکُ مَا خَالَفَ حُكْمُهُ حُكْمَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ وَافَقَ الْعَامَّة»
هر حديثي که مطابق قرآن و سنّت و مخالف نظر عامّه باشد، اخذ شود و آن‌كه مخالف قرآن و سنّت و موافق عامّه باشد، رها شود.۱

با استفاده از اين قواعد، متوني را که موافق با نظر عامّه به‌خصوص رواياتي که موافق با نظر قاضيان و حاکمان آنان بوده است، از ميراث حديثي محو کردند. البته واضح است که اين نوع از تنقيح و تصحيح احاديث در جايي است که نظر عامّه مخالف با نظر نهايي اهل‏بيت عليهم السلام باشد و به ‌نوعي در بيان موافقت روايات ائمّه عليهم السلام با اهل ‌سنّت، تقيّه وجود داشته است. از اين دسته از روايات که به ‌وسيله‌ي محدّثان و فقها حمل بر تقيّه شده است، نمونه‌هاي بسياري را مي‌توان ديد.۲

7ـ قرائت و مقابله‌ي کتاب و نسخه‌ها

يکي از شيوه هاي تحمّل حديث، قرائت آن به ‌وسيله‌ي شاگرد (قرائت عرضه) يا قرائت شيخ و استاد براي شاگرد يا شاگردان است. (قرائت سماعي)۳ اگر استاد يا شاگرد از حفظ بخوانند، روشي است، جهت پالايش متون روايات و اگر از روي کتاب و نسخه‌هاي موجود قرائت شود، غير از آن‌که متن روايات تصحيح شده، نسخه‌هاي موجود نيز پالايش مي‌شوند. موارد بسياري وجود دارد که کتاب‌ها به اين روش تصحيح شده و به شاگردان رسيده است.۴

8 ـ اجازه‌ي نقل حديث

علماي حديث، اجازه‌ي نقل را يكي از بارزترين طرق تحمّل حديث دانسته و به ‌عنوان پشتوانه‌ي صحّت و درستي نقل احاديث، به اخذ و مبادله‌ي آن همّت گماشته‌اند؛ بدين صورت

1.. الکافي، ج۱، ص۶۸.

2.. الحدائق الناضرة، ج۱، ص۲۴۹ و ۲۹۳.

3.. فرهنگ اصطلاحات حديث، ص۱۰۲.

4.. رجال نجّاشي، ص۲۶ در شرح حال إسماعيل بن موسى بن جعفر؛ رجال نجّاشي، ص۴۶ در شرح حال حسن بن جعفر بن الحسن‏؛ رجال نجّاشي، ص۲۷۳ در شرح حال علي بن حمزة بن الحسن.

صفحه از 121