روايي «صحيح الحديث»،۱ «نقي الحديث»،۲ «ثقة مأمون على الحديث»۳ دانستهاند. جالب اينجا است كه حتّي عامّه نيز وي را در نقل روايت موثّق ميدانند و تشيّع او را تنها ايرادش ميدانند.۴
مذهب
شيخ طوسي در شمار اصحاب روايت امام هشتم دوبار نام وي را آورده است. در مرتبهي نخست مينويسد: «عبدالسّلام بن صالح الهروي أبوالصلت، عامّي»۵ و در قسمت كنيهها نيز آورده است: «أبوالصلت الخراساني الهروي عامّي روى عنه بكر بن صالح.»۶ چرايي تكرار اين نام در يک باب بهنظر ميرسد كه نوعي سهو قلم بوده باشد؛۷ امّا نكته اينجا است كه طوسي، اباصلت را از اهل سنّت شمرده است و حال آنكه نجّاشي پس از آنكه وي را ثقه و صحيح الحديث خوانده است، دربارهي مذهب او سكوت اختيار كرده و سكوت نجّاشي نشان از اعتقاد او بر تشيّع اباصلت است.۸ گذشته از اين كشّي نيز در توصيف وي مينويسد: يحيي بن نعيم۹ ميگويد:
«أبوالصلت نقي الحديث و رأيناه يسمع و لكن كان شديد التشيّع و لم ير منه الكذب.»۱۰
همو با سند خويش از بركة بن الحسن أسفرايني نقل ميكند كه ميگفت:
«سمعت أحمد بن سعيد الرازي يقول إن أباالصلت الهروي ثقة مأمون على الحديث إلا أنه يحب آل رسولالله صلي الله عليه وآله و كان دينه و مذهبه.»۱۱
1.. رجالالنّجاشي، ص۲۴۵، ش۶۴۳.
2.. رجال الكشّي، ص۶۱۵، ش۱۱۴۸.
3.. رجالالكشّي، ص۶۱۶، ش۱۱۴۹.
4.. رجالالكشّي، ص۶۱۶، ش۱۱۴۹، نگاه كن: تاريخ بغداد، ج۱۱، ص۵۰ به بعد.
5.. رجالالطوسي، ص۳۶۰، ش۵۳۲۸.
6.. رجال الطوسي، ص۳۶۹، ش۵۴۹۹.
7.. البته طوسي نام يک عبدالسّلام بن صالح ديگر را نيز در ياران امام رضا عليه السلام آورده كه چون كنيهي او اباعبدالله است، احتمالاً با اباصلت مشهور متفاوت است. (رجالالطوسي، ص۳۶۲، ش۵۳۶۲.)
8.. با توجّه به انگيزهي نگارش نجّاشي و مطالبي كه در مقدّمه آورده است، اصل اوّلي در كتاب وي آن است كه اسامي راويان شيعي را بياورد.
9.. در متن رجال كشّي چنين آمده است؛ ولي بهنظر ميرسد كه تصحيف يحيي بن معين رجالي شهير عامّه باشد.
10.. رجالالكشّي، ص۶۱۵، ش۱۱۴۸.
11.. رجالالكشّي، ص۶۱۶، ش۱۱۴۹.